نشست «مشروطیت و مفاهیم مدرن» برگزار شد
صادقی: حکمای اسلامی در ترجمه مفاهیم یونانی دچار کژتابی شدند/ فراموش کردن حوزههای عمومی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه ایران
علی صادقی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست «مشروطیت و مفاهیم مدرن» گفت: «حکمای اسلامی مانند «ابنسینا» و «فارابی» در ترجمه مفاهیم یونانی و وارد کردن آنها به فلسفه اسلامی دچار کژتابی شدهاند.» به اعتقاد وی، حوزههای عمومی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه ایران فراموش شدهاند.
مفاهیم غربی و کار مترجمان
صادقی در بخش نخست سخنانش به دوره انتقال فرهنگ غربی به ایران پرداخت و گفت: دوره نخست این انتقال دوره «کلاسیک» نام دارد که میتوان آنرا سه دهه ابتدایی ورود اسلام به ایران دانست که حکمایی مانند «ابنسینا» و «فارابی» در آن میزیستند. باید بگویم در این دوره حکمای اسلامی مفاهیم غربی را که بیشتر شامل مفاهیم فلاسفه یونان بود با کژتابیهایی وارد فلسفه اسلامی کردند. از میان مفاهیم یونانی میتوان به مفهوم «متافیزیک» نزد ارسطو و «هارمونی» اشاره کرد.
این مدرس جامعهشناسی سیاسی دانشگاه تربیت مدرس دوره دوم انتقال فرهنگ غربی را دوره «انقلاب مشروطه» دانست و بازه زمانی آن را از دوره ناصری تا پایان عصر قاجار عنوان کرد و ادامه داد: در این زمان مفاهیم مدرن سیاسی غرب توسط مترجمان ناصری و بعد مشروطیت وارد ایران شد.
صادقی با طرح این مساله که کژتابی در میان حکمای اسلامی را نیز میتوان به عنوان سوال و محل بحث درباره مترجمان دوره ناصری نیز دانست ادامه داد: این بحث از لحاظ تئوریک به «هایدگر» نسبت داده میشود، زیرا این متفکر آلمانی این بحث را مطرح میکند که وقتی غربیها خواستند مفاهیم یونانی را به لاتین ترجمه کنند دچار کژتابی شدند. پس به اعتقاد هایدگر این کژتابی وجود دارد و چون مترجمان توانایی ترجمه درست مفهوم را نداشتند، مفهوم را از زبان مبدا تقلیل داده و مترادف آن و یا مفهوم نزدیک به آن را انتخاب میکردند. اگر این بحث هایدگر را بپذیریم احتمال این امر در بین مترجمان دوره ناصری و حکمای اسلامی نیز وجود دارد.
«وطن» و ابعاد معنایی آن
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بخش دوم سخنانش به بحث از «وطن» پرداخت و اظهار کرد: در معنای سنتی «وطن» دارای دو معنای «زادگاه» و «اقامتگاه دائمی» است که شاعران و ادیبان بسیاری نیز در اشعار خود به این موضوع اشاره کردهاند. در دیدگاه صوفیانه و عرفانی از «وطن خاکی» جدا میشویم و از «وطن معنوی» سخن میگوییم.
صادقی ادامه داد: مفهوم ایران با مرزهای مشخص آن حاصل جنگ «ایران و روس» است. مقابله با دنیای مدرن نخستین محرکهای بود که معنای کشوری با مرزهای مشخص را در نگرش ایرانی به وجود آورد. در این دوره جغرافیا و تاریخ به یکدیگر پیوند خوردند تا درکهای جدیدی از «وطن» القا کنند. نگرش تاریخ و جغرافیا به ایران در اواخر دوره ناصری به وجود آمد و تالیفات آن زمان نیز تلقی اینچنینی از «وطن» و «ایران» دارند.
وی «وطن» را یک مفهوم سیاسی و فرهنگی دانست و افزود: «وطن» هویت خاص تاریخی نیز دارد. افرادی مانند «طالبوف» و یا «آخوندزاده» در انتقال برخی مفاهیم مانند «قانون اساسی» و ترجمه آنها دچار مشکل میشدند اما در پرداختن به مفهوم «وطن» مشکلی نداشتند.
«برنارد لوییس»، مستشرق مشهور اعتقاد دارد ایرانیان مفهوم «وطن» را از واژه «لِپیِر» اخذ کردند که یک فعل مونث است. این امر نشان میدهد، مفهوم وطن در دوره ناصری تغییر جنسیت میدهد و به «مام وطن» که عنوانی مونث است، تغییر میکند. به کار بردن «مام وطن» علاوه بر صورت زنانگی، این امر را نیز مهم میسازد که این مادر نیاز به مراقبت دارد که آن وظیفه مردان و پسران این مادر است.
حوزههای عمومی را دریابیم
این پژوهشگر با اشاره به اقدامات تحقیقی اندیشمندان و مورخانی از «فریدون آدمیت» تا «سید جواد طباطبایی» گفت: بسیاری از دیگر اندیشمندان نیز در نوشتههای خود بر رسالههای دوره قاجار تاکید دارند زیرا اعتقاد دارند که تحول اندیشه در دوره مشروطه اتفاق افتاده است، اما سوالی که مطرح میشود این است که این رسالهها تا چه میزان در «حوزه عمومی» ایران تاثیر داشتند؟ به عنوان مثال رساله «تنزیله المله» مرحوم نایینی از جمله مهمترین رسالههای نوشته شده در دوره مشروطه است. کسی که میخواهد این رساله را تحلیل کند باید امور فقاهتی را در حد «شرایع» و «مکاسب» بلد باشد. تاریخ اندیشه ایرانی تا چه میزان بر حوزه عمومی تاثیر داشته است؟
صادقی با بیان اینکه متفکران ایرانی برخی مکانهای حوزه عمومی مانند «قهوهخانه»ها را که زمانی محل تبادل اندیشه بود فراموش کردند، افزود: حوزههای عمومی که باید مدنظر اندیشمندان باشد، مکانهایی از این دست است که متاسفانه تاریخ آنها را درک نکردیم.
نظر شما