با نگاهی به تولیدات خانه کتاب در سالهای اخیر، به نظر میرسد رویکرد انتشارات خانه کتاب در دوره مدیریت شما بیشتر به سمت تولید کتابهایی با مضمون کتابشناسی و معرفی مفاخر و فعالان حوزه نشر رفته است. دلیل این گرایش چه بوده و چه برنامهای برای انتشارات خانه کتاب در سال جاری دارید؟
این گرایش چند دلیل عمده داشته است. کتاب در ایران به معنای کتاب چاپی، حدود 200 سال سابقه دارد اما وقتی از این سابقه تاریخی پرسوجو میکنیم عملاً چیزی به دست نمیآید و متأسفانه بسیاری از استادان و دانشجویان ما از این دو قرن سابقه کمترین اطلاعاتی ندارند.
فعالان حوزه کتاب مهجورترین قشر در این حوزه هستند، این در حالی است که در کنار همه این مسائل اساساً سیستم ما در حوزه کتاب، نشر، چاپ و غیره یک سیستم حرفهای نیست، بلکه یک سیستم سنتی است؛ یعنی اگر شما در ایران به عنوان یک فرد جوان بخواهید قدم در راه ناشر شدن یا کتابفروش شدن بگذارید و لازم باشد اطلاعاتی در این حوزهها کسب کنید، در حال حاضر هیچ اطلاعاتی به دست شما نمیرسد. من نمیگویم یک تجربه 200 ساله را معدوم کردهایم، بلکه میگویم آن را مختوم کردهایم. یعنی عملاً 200 سال فعالیت و آزمون و خطاهای مختلفی را که در این حوزه انجام شده نادیده گرفتهایم.
نکته دیگر اینکه ما با علم روز در حوزههای مرتبط با کتاب هم آشنا نیستیم؛ یعنی اگر در حال حاضر در اروپا و آمریکا، تکنولوژیها و علوم جدید و حتی علوم قدیم به کمک صنعت نشر آمدهاند، متأسفانه ما از این موضوع کمترین استفاده را در کشورمان نمیکنیم. از اینرو لازم است پایهگذاری علمی در حوزه کتاب و کتابخوانی داشته باشیم.
این پایهگذاری علمی طبیعتاً نیازمند پژوهشی گسترده در این حوزه است. آیا اقداماتی برای ایجاد زیرساختهای لازم برای این موضوع انجام دادهاید؟
بله، ما در ابتدای فعالیت در این موسسه نقاط خلاء، مجهول و تاریک حوزه تاریخ نشر و صنعت نشر را شناسایی کردیم و گفتیم این نقاط مانند دانههای تسبیح هستند و باید حلقه به حلقه و دانه به دانه به هم وصل شود تا یک ارزیابی کامل از وضعیت کنونی داشته باشیم؛ موضوعی که کمترین اطلاعی از آن موجود نیست.
ما نه تنها باید تاریخ چاپ خودمان را برای متخصصان بلکه باید آن را برای کودکان دبستانی کشورمان هم تبیین کنیم. در بسیاری از کشورها تکنولوژی و تاریخ چاپ از جمله مواردی هستند که در مدارس و در دانشگاهها تدریس میشوند تا دانشآموز بداند اگر کتابی در دستش میگیرد، چگونه و به چه شکلی تولید شده و حتی کارگاهها و موزههایی وجود دارد که امکان درگیر کردن این افراد را به صورت عملی در حوزه نشر فراهم میکند.
کتاب شاید یکی از بیشترین اشیایی که انسان از سنین کودکی تا کهنسالی با آن در ارتباط است اما در کشور ما وقتی از مردم میپرسیم که کتاب چگونه تولید میشود، یا از سابقه کتاب در کشور سؤال میپرسیم، کمترین اطلاعی از این موضوع ندارند. این موضوع نقطه ضعفی بزرگ به حساب میآید، به همین دلیل است که تأکید میکنم ما نه تنها برای متخصصان، بلکه برای عوام هم باید این اطلاعات را تبیین کنیم.
همچنین ما با نویسندگان و مشاهیر حوزه کتاب هم آشنا نیستیم. مثلاً همه ما گوتنبرگ را میشناسیم و تا حدی میدانیم که او چه کسی بود و چه کرد، اما هیچ کس نمیداند میرزا زینالعابدین تبریزی چه کسی بود یا حتی نزدیکتر، بسیاری نمیدانند آقای عبدالرحیم جعفری چه کسی بود. مرحوم آقابزرگ را خیلیها نمیشناسند و خیلیها با این اسم و خدماتی که در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی انجام داده آشنا نیستند. متأسفانه ما با افرادی که در این حوزه فعالیت کردند یا در حال فعالیت هستند کمترین آشنایی نداریم.
تولید کتاب با مضمون پرداختن به مفاخر و مشاهیر حوزه نشر، چه ثمراتی برای جامعه در پی دارد و یا چه ارزش افزودهای برای ما خواهد داشت؟
یکی از انگیزههای جدی ما برای پرداختن به مشاهیر نشر، قدردانی از زحمات کسانی بود که عمرشان را در این حوزه گذاشتند و بعد از آن معرفی فعالیتهای این عزیزان بود که عمری برای دیگران کار کردند، اما هنوز خدمات آنها ناشناخته مانده است و سوم ایجاد انگیزه در قشر جوان برای دنبالهروی از این استادان است. من این خطر را احساس میکنم که داریم این موضوع و این نسل را مقطوع میکنیم؛ یعنی به دلیل اهمیت ندادن به چهرههایی چون کیکاووس جهانداری، فریدون آدمیت، ایرج افشار، عبدالحسین حائری، عبدالعزیز طباطبایی و علامه محمدعلی روضاتی و بسیاری دیگر، این فرایند و این نوع از فعالیتها کمکم از جامعهپژوهی ما رخت برمیبندد.
از اینرو تجلیل از این بزرگان در اصل تجلیل از این ایشان نیست، بلکه ترغیب یک قشر به دنبالهروی کردن از این فعالیتها است که جامعه کتابخوان و جامعه پژوهشی ما به آن نیاز دارد. وقتی درباره مرحوم باقرزاده و مرحوم سحاب یا ناشران دیگر بحث میکنیم و آثاری منتشر میکنیم، در اصل داریم یک نقشه راه برای آزمون و خطاهای کمتر به مردم معرفی میکنیم و ثانیاً میگوییم که «ره چنان رو که رهروان رفتند».
مجموع این اطلاعات و دانههای تسبیح در آیندهای نه چندان دور، محل تحقیق و تحلیل پژوهشگران برای وضعیتشناسی صنعت نشر، کتاب و کتابخوانی ما قرار خواهد گرفت که بر اساس آن میتوانند صنعت نشر و کتاب ما را آیندهپژوهی کنند. البته نوع فعالیت و تنوع کتابهایی که درصدد چاپ آنها هستیم متعدد است، اما قطع به یقین این کار زمانبر است. ما در حال حاضر یک خلاء جدی به نام «تکنولوژی روز» داریم.
آیا خانه کتاب تا کنون در بحث تکنولوژی روز وارد شده است؟
خانه کتاب هنوز در بحث تکنولوژی روز به طور جدی ورود پیدا نکرده است. البته نه اینکه اصلاً وارد نشده باشد، اتفاقاً وارد شده، اما هنوز چیزی ارائه نکرده است. چرا که ما در حال تحقیق و بررسی در این حوزه هستیم. این کار سابقه، مطالعه و پژوهشهایی نیاز داشت که خوشبختانه این پژوهشها طی سالهای 93 و 94 انجام شده و انشاءالله در سال 1395 شاهد به ثمر نشستن آن خواهیم بود. به طوری که من همینجا به شما اعلام میکنم که ما در سال 1395 حداقل پنج یا شش عنوان کتاب جدید با موضوع تکنولوژی روز برای مقوله کتابفروشی، صنعت چاپ و حتی کتابخوانی خواهیم داشت.
به طور کلی در حوزه انتشارات، اول ما به دنبال نگهداری حافظه تاریخی، بعد تحلیل این حافظه تاریخی و سوم راهکار جدید برای ایجاد بسترهای نوین در حوزه کتاب و کتابخوانی هستیم. همچنین چشم انداختن به فعالیتهایی که در کشورهای توسعهیافته در حال انجام است و بومیسازی آنها، از جمله وظایفی است که خانه کتاب در حوزههای مرتبط با کتاب در حال انجام است.
مرکز کتابپژوهی ایران از بخشهایی است که بی شک تأثیر بسزایی در حوزه پژوهش با موضوع کتاب دارد. گویا این روزها فعالیتهای این مرکز با پیشرفتهایی روبه رو بوده و به ویژه با انتشار فراخوان جذب کتابدار، در مسیر فعالتری قدم گذاشته است. فعالیتهای مرکز کتاب پژوهی ایران در حال حاضر در چه مرحلهای است؟
در یک سال و اندی که این مرکز را افتتاح کردیم شاید خیلی در جامعه پژوهشی بازخوردی از آن ندیدیم، البته به جز کتابهایی که تحت نظر این مرکز با مدیریت و حمایتهایی سیدفرید قاسمی منتشر میکردیم. اما در اصل فعالیت این مرکز تنها این نبود. ما آنجا گنجینهای ارزشمند از اطلاعات با موضوع کتاب گردآوری و یک نرمافزار کاملاً حرفهای با موضوع کتاب طراحی کردیم.
در این مرکز ابتدا حجم قابل توجهی از کتاب، مجلات، بریده جراید، پایاننامه و حتی عکس و فیلم با موضوع کتاب از داخل و خارج از کشور جمعآوری کردیم. سپس کار اسکن آنها را آغاز کردیم که به امید خدا تا یک ماه آینده به پایان میرسد، یعنی صد در صد گنجینه مرکز کتابپژوهی ما اسکن و دیجیتالسازی خواهد شد. طی یک سال و نیم گذشته همزمان کار سازماندهی و مجموعهسازی این مرکز را نیز پیش بردیم. همچنین طراحی نرمافزار از جمله کارهایی بود که به صورت دقیق و باظرافت خاص انجام شد و امسال همزمان با پایان یافتن کار دیجیتالسازی، کار data entery یا ورود اطلاعات این مجموعه را نیز آغاز خواهیم کرد.
مجموعه این فعالیتها چه امکاناتی را در اختیار پژوهشگران حوزه کتاب قرار میدهد؟
اتفاقی که خواهد افتاد این است که هر پژوهشگر و یا هر کسی که پژوهشی در موضوع کتاب داشته باشد، با مراجعه به وبسایت ما میتواند به انبوهی از اطلاعات در حوزههای مختلف (با موضوع مورد نظر خود) دست پیدا کند. مثلاً اگر شما دنبال منابعی با موضوع تشویق کودکان به خواندن باشید، میتوانید با مراجعه به وبسایت ما و جستجوی همین کلید واژه، به همه کتابها، مجلات، مقالات، پایاننامهها، بریده جراید، عکسها و همه مستنداتی که با این موضوع وجود داشته باشد دسترسی پیدا کنید. شما طبق برخی ضوابط و کپیرایت نیز عملاً میتوانید به نسخه دیجیتال این منابع دسترسی پیدا کنید.
این فعالیتها مقدمهای برای یک تحول جدی در حوزه پژوهش با موضوع کتاب و کتابخوانی است. امروز این بانک اطلاعاتی و این کتابخانه بزرگ در حال به روز شدن و بزرگ شدن است و با دقت و ظرافت بیشتری که در ثبت اطلاعات و ارائه آن به مشتری بهکار گرفته میشود، کیفیت بالاتری هم پیدا میکند. فکر میکنم نتیجه فوقالعاده فعالیتهای مرکز کتابپژوهی ایران را نه امروز، بلکه طی 10 سال آینده مشاهده خواهیم کرد. چراکه قطع به یقین با پشتوانه این بانک اطلاعاتی و کتابخانه عظیم، پژوهشهای دقیقتری در این حوزه شکل خواهد گرفت.
افزایش امکانات نرمافزاری خانه کتاب در فعالیتهای اخیر این مجموعه بسیار مشهود بوده است. از ثبتنام آنلاین جوایز تا طرحهای مختلفی که در حوزه کتاب در ماهها گذشته به اجرا درآمد، از ایجاد زیرساختهای نرمافزاری و تحول گسترده در این موضوع خبر میدهد. نگاه شما در بحث افزایش امکانات نرمافزاری در بخشهای مختلف خانه کتاب به ویژه بحث اطلاعرسانی چگونه بوده است؟
به شخصه از ابتدا معتقد بودم که در کنار پرداختن به سنت و شیوههای سنتی، باید دقت نظری کاملاً شگرف به تکنولوژی داشته باشیم؛ چرا که اساساً امروزه حوزه کتاب از حوزه تکنولوژی جدا نیست به طوری که میبینیم سرمایهگذاری کلان ابرقدرتهای حوزه ارتباطات مانند گوگل در حوزه کتاب، نشاندهنده پیوند کتاب با مقوله الکترونیک و الکترونیک با مقوله کتاب در دنیای امروز است.
ما بحث افزایش امکانات نرمفزاری را در بخشهای مختلف پیگیری کردیم. خوشبختانه از آنجا که هم هیأت امنا و هم هیأت مدیره خانه کتاب افراد فوقالعاده روشنی در این موضوع هستند، لطف بسیاری به من داشتند و افزایش امکانات نرمفزاری در بحث اطلاعرسانی حوزه کتاب را که رسالت اصلی ماست به بنده واگذار کردند تا هر قدر که میتوانم در این موضوع کار کنم. به طوری که حتی جناب آقای جنتی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، شخصاً به من گفتند شما این کار را تا حدی که میتوانید به انجام برسانید که این موضوع خیلی برای من لذتبخش بوده که حتی وزیر هم تمایل دارند که تکنولوژی روز در این نوع مسائل اطلاعرسانی شود. از اینرو انگیزه فوقالعادهای که ما داشتیم به همراه حمایتهای ارزشمندی که این بزرگواران داشتند منجر به دستیابی به توفیقات بسیاری در حوزه اطلاعرسانی شد. به طوری که امروز در حال تولید برنامه و نرمافزار به صورت DVD و راهاندازی وبسایتهای مختلف هستیم که عملاً در این حوزه گامهای جدی برداشته شده است.
همچنین در بخش خدماتی ترجیح من از روز اول این بود که فعالیتهای خدماتی خانه کتاب را به جایی برسانیم که نه تنها کاربر نیاز به مراجعه حضوری نداشته باشد، بلکه احتیاجی به برقراری تماس تلفنی هم نباشد. خوشبختانه در بخشهای خدماتی مانند بخش اهل قلم، شابک و غیره توانستیم بیش از 60 یا 70 درصد این امر را محقق کنیم.
بر این اساس، اتفاق قابل توجهی که در حوزه اهل قلم افتاد این بود که تا پیش از این اهل قلم باید برای به انجام رساندن بسیاری از برنامه و فعالیتهای خود به صورت حضوری به سرای اهل قلم مراجعه میکردند که ما تا حد بسیار زیادی این فرآیندهای حضوری را حذف کردیم و امروز اهالی قلم به راحتی میتوانند با استفاده از سامانه ahleghalam.ir با ثبت مشخصات خود بسیاری از کارهای مورد نیاز را به انجام برسانند. امسال نیز در حال رایزنی هستیم که بحث بیمه اهل قلم و فرآیند نامه گرفتن حضوری این عزیزان را که البته به بخش صندوق هنر مربوط میشود، به حالت غیر حضوری تبدیل کنیم.
در حال حاضر در حوزه مجلات در 13 فصلنامه نقد نیز اعلام کردیم که در سال 95 کارتابل تمام سردبیران همان وبسایتشان است و دیگر هیچ کاغذی رد و بدل نخواهد شد. یعنی هم خوانندگان و هم نویسندگان، سردبیران را از طریق وبسایت پیدا میکنند، ارتباط میگیرند و پرسشهای خودشان را مطرح میکنند، مقالات را میبینند و فعالیتهای دیگر صورت میگیرد؛ به طوری که دیدیم در سال 94 بیشترین مراجعات به مجلات از نظر آمار بازدید و هم از نشر آمار دانلود، از طریق همین وبسایت بوده و آنقدر که ما نسخه کاغذی فروختیم، شاید چند برابر آن نسخه دیجیتال دانلود شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
این موارد اتفاقات خوبی بود که دست ما را در حوزه اطلاعرسانی باز کرد تا کاربران ما به راحتی بتوانند از وبسایت ketab.ir آن اطلاعاتی را که میخواهند، (البته تا آن حدی که ما در اختیارشان قرار میدهیم) داشته باشند. البته باید گامهای بلندی در این باره برداریم و فکر میکنم که سال 95 اتفاقات شگفتانگیزی در حوزه اطلاعرسانی کتاب رخ خواهد داد.
یکی از طرحهایی که افزایش امکانات نرمافزاری خانه کتاب در آن به خوبی برای مخاطبان آن مشخص شد، اجرای طرح «عیدانه کتاب» بود.
در طرح «عیدانه کتاب» ما برای اولین بار توانستیم با جامعه آماری مخاطبی بیش از صد هزار نفر، یک وضعیت تحلیلی آماری از وضعیت کتاب و کتابخوانی در جغرافیای ایران داشته باشیم که انشاءالله گزارش تحلیلی آن به زودی منتشر خواهد شد. برای اولین بار است که مخاطبان میتوانند با استفاده از یک نرمافزار قدرتمند کل فرایند فعالیتهای کتاب در کشور را رصد کنند. ما این اطلاعات را به صورت آنلاین در اختیار مردم قرار میدهیم تا از پرفروشترین کتابها، پرفروشترین نویسندگان، پرفروشترین کتابفروشی، پرفروشترین ناشر و حتی آخرین خریدار و آخرین کتاب خریداری شده اطلاع پیدا کنند.
این اتفاق، تا کنون مسبوق به سابقه نبوده، یعنی هیچ جای ایران شما چنین چیزی را نمیبینید و جالب است بدانید که حتی در کشورهای توسعه یافته هم چنین چیزی به این شکل سابقه نداشته است. تنها ممکن است آمازون بیاید و بگوید که این جغرافیای من است و این هم فروش من که البته به دلیل اینکه بحثهای تجاری پشت سراین موضوع وجود دارد، اعلام هم نمیکنند و سعی میکنند این نوع از اطلاعات را محرمانه نگه دارند، اما خانه کتاب به عنوان مغز اطلاعات حوزه کتاب، این برنامه را دارد که از طریق رصد اطلاعات و تحلیل به حوزه کتابخوانی کمک کند.
تحلیلهایی که ما از طرحهای اجرا شده ارائه میکنیم، هم به درد ناشران، نویسندگان و مترجمان، مدیران حوزه کتاب و هم به درد مردم ما میخورد که این موضوع نشأت گرفته از آن زیرساختهای اطلاعاتی است که ما توانستیم در سال 94 با قدرت و حمایت الهی ایجاد کنیم. کار بسیار بزرگی بود که طبیعتاً مشکلاتی هم دارد که نمیتوان منکر آن بود. با اینکه این طرح یک طرح ملی است، با بودجه خودمان در حال انجام آن هستیم و بودجه مضاعف و جداگانهای برای این کار دریافت نکردهایم، اما معتقدم که خود مردم در آیندهای نه چندان دور نتایج این تحلیلها و اطلاعرسانیها را خواهند دید.
مشابه همین قضیه را هم شما در جشن یک میلیون کتاب دیدید که تحلیل اطلاعاتی که روی یک گذشته 37 ساله صورت گرفت زیرساختهایی را میطلبید که این زیرساختها امروز در خانه کتاب یا شکل گرفته یا در حال شکلگیری و تکامل است و امیدوارم که بتوانیم با تکمیل این زیرساختها کمک بسیار بهتر و دقیقتری به جامعه کتابخوان کشور انجام دهیم.
آیا برای ادامه طرحهایی مانند «کتابفروشی به وسعت ایران» و «عیدانه کتاب» در سال 95 برنامهای دارید؟
خوشبختانه موفقیت این طرح تضمین ادامه آن است. جناب آقای دکتر صالحی عنایت ویژهای به این طرح داشته و دارند و حمایت فوقالعاده خوبی از آن به عمل آوردند، به طوری که ما در بحث سقف مبالغ در ایام عید به ایشان اعلام کردیم که این مبالغ کم میآید، اما ایشان تأکید کردند که اگر کم آمد شما این طرح را ادامه دهید و ما از شما حمایت میکنیم. این گونه حمایتها به ما انگیزه بسیاری برای انجام این امور میدهد.
من از منابع مختلف و از مدیران مختلف نظام میشنیدم که این اتفاق تحولی در این حوزه ایجاد کرده و نتایج فوقالعاده سودمندی هم برای کتابفروشیها، هم برای پدیدآورندگان، هم برای مردم و هم برای مدیران حوزه کتاب و کتابخوانی داشته است. وقتی برای اولین بار یک تحلیل اینچنینی از وضعیت کتاب و کتابخوانی در تاریخ کتاب ایران ارائه میدهیم، این موضوع میتواند در تصمیمگیریهای کلان در حوزه کتاب بسیار مؤثر باشد.
آیا زمان مشخصی برای اجرای مجدد این طرح درنظر گرفتهاید؟
من فکر میکنم با صحبتهای اولیهای که انجام دادیم، مشابه این طرح را برای فصل تابستان هم خواهیم داشت و فکر میکنم برای ابتدای مهر و همچنین هفته کتاب هم آن را اجرا خواهیم کرد و قطع به یقین برای نوروز سال آینده با پتانسیل و انرژی بیشتر و همکاری و همدلی گستردهتر کتابفروشان و ناشران عزیز، اتفاق به مراتب بزرگتری نسبت به آنچه اجرا شد را رقم خواهیم زد.
به جرأت میتوانم بگویم که امسال در طرح عیدانه کتاب بیش از 25 هزار جلد کتاب در این طرح فروخته شد و فکر میکنم که امسال قریب یک میلیون جلد کتاب را در این طرح به فروش خواهیم رساند.
چقدر از تجربیات و نظرات کتابفروشان در اجرای بهتر و رفع نقایص احتمالی اجرای این طرح در دورههای بعدی استفاده خواهد شد؟
خوشبختانه این طرح از ابتدا مورد استقبال کتابفروشان قرار گرفت. به همین دلیل تمام اتحادیه و صنوف مختلف را در جلسات مختلف نشاندیم و نظرات این عزیزان را شنیدیم. در طول اجرای این طرح، بسیاری از کتابفروشان بسیار لطف داشتند و اشکالات موجود را به ما اطلاع میدادند. تصور میکنم که احتمالاً در یکی دو ماه آینده و بعد از نمایشگاه کتاب، یک فرم آنلاین را در اختیار همه این کتابفروشیها خواهیم گذاشت تا این عزیزان با توجه به میزان رضایتمندی خود و مباحث دیگری که از لحاظ کیفیت سنجی خواهیم داشت در اجرای هرچه بهتر این طرح به ما یاری دهند.
البته انصافاً باید بگویم که مشکلات موجود در این طرح واقعاً کم بود چرا که یک تیم حرفهای به صورت 24 ساعته بالای سر این کار بود. نه فقط در طول این یک ماه، بلکه طی چند ماه گذشته روی این طرح کار میکردهاند. اما در صدد هستیم تا همین حداقل مشکلات موجود را هم به امید خدا و تلاش دوستان برطرف کنیم.
آیا تسویه حساب طرح عیدانه کتاب با کتابفروشان در موعد مقرر انجام شد؟
بله، ما در حالی که فروردین ماه هنوز به پایان نرسیده بود با تمام کتابفروشان تسویه حساب کردیم. اتفاقاً یکی از نقاط مهم و مثبت طرح ما خوشحسابی ما با کتابفروشان بوده است. به دلیل اینکه در این طرحها ما یک بحث رصد و تحلیل کیفیت فعالیت کتابفروشان را داریم، طبیعتاً مقداری تأخیر در پرداخت خواهیم داشت، اما به دنبال راهکاری جدید هستیم که بتوانیم این پرداخت به صورت آنی صوت بگیرد. یعنی همان زمان که کتابفروش فاکتور خود را صادر میکند، پول را دریافت کند. به دنبال این موضوع نیز هستیم و اگر بتوانیم زیرساختهای آن را فرآهم کنیم، این کار را به انجام خواهیم رساند.
به نظر شما استقبال کتابفروشان برای شرکت در این طرح در دورههای بعدی بیشتر خواهد شد؟
بله، مسلماً چندین برابر این دوره خواهد بود. ما در طرح عیدانه کتاب یک افزایش سه برابری نسبت به طرح کتابفروشی به وسعت ایران داشتیم، اما قطع به یقین استقبال در دور بعد بیش از سه برابر این دوره خواهد بود.
امسال ضمن اینکه شاهد افزایش مبلغ بنکارتها برای اهالی قلم بودیم، برای اولین بار بن کارتهای دانشآموزی هم ارائه شد، آیا ارائه این بنکارتها میتواند مشوق مناسبی برای دعوت نوجوانان به کتاب و کتابخوانی باشد؟
مسلماً ارائه بنکارت دانشآموزی از این حیث که دانشآموز احساس میکند که به او اهمیت داده شده و این قدرت را پیدا کرده که خودش وارد بازار شود و کتاب بخرد، هویت جدیدی را به دانشآموزان میدهد. این حرکت، ایده بسیار خوبی است، اما نیاز به برنامهریزی و دقت نظر بیشتر و همچنین استمرار حرکت دارد. اجرای این طرح که امسال برای اولین بار و به صورت پایلوت در سه استان کشور رخ داد، تا کنون با موفقیت نسبی رو به رو بوده و تصور میکنم با توجه به ایجاد چنین بخشی بتوانیم در سال 95 شاهد یک تحول در حوزه کتاب و کتابخوانی در سنین کودکی و نوجوانی نیز باشیم.
به نظر شما مهمترین اتفاقی که در سال 95 در موسسه خانه کتاب خواهد افتاد چیست؟
برای ما بزرگترین اتفاق در سال 95 اطلاعرسانی جامع و کامل در حوزه کتاب و کتابخوانی به عموم مردم است. همه هدف من و دوستان من در خانه کتاب این است که ما مرجعیت خودمان را در حوزه کتاب و کتابخوانی و همچنین اطلاعرسانی این امور برای مردم مسجل کنیم. این امر محقق هست، اما ما میخواهیم آن را مسجل کنیم و به افرادی که به دنبال کتاب میگردند بگوییم که بهترین و اولین مرکز برای شما، سایت ketb.ir است.
فکر میکنم که ما در سال 94 تا حد قابل توجهی توانستیم این کار را به انجام برسانیم، اما با برنامهریزیهایی که از سال گذشته شروع شد و ریلگذاریهایی که در این زمان انجام دادیم، امیدوار هستیم در سال 95 این اتفاق را به نحو شایستهای رقم بزنیم.
با توجه به فعالیتهای کنونی و پیش روی خانه کتاب، آیا از بودجه اختصاص یافته به این موسسه راضی هستید؟
به واقع راضی هستم و فکر میکنم که اگر همین بودجه کمتر نشود، بتوانیم سال 95 را هم به نحو شایستهای طی کنیم. ولی نکته قابل توجه در این موضوع این است که انتظارات مردم، ناشران، نویسندگان و مترجمان و مدیران فرهنگی خیلی بالاتر از این حرفها است و مردم توقعات بیشتری از ما به عنوان یک موسسه مادر در حوزه کتاب و کتابخوانی دارند، اما این بودجه با این توقعات همخوانی ندارد.
اگر بخواهیم توقعات مردم و مدیران و دستاندرکاران حوزه نشر را برآورده کنبم، قطع به یقین باید یک بازنگری در بحث اختصاص بودجه، البته به صورت هدفمند داشته باشیم. ما به دنبال دریافت بودجههای کلان نیستیم، بلکه منظورم این است که بودجهای داشته باشیم که برای این فعالیت و رسیدن به نتایج از پیش تعیین شده، کفایت کند. ما قرار است مسیری را طی کنیم، اگر به اندازه کافی بودجه در اختیار داشته باشیم این مسیر را 6 ماهه و اگر بودجه ناکافی در اختیار ما باشد این مسیر را 6 ساله طی خواهیم کرد؛به عنوان مثال، بخش اهل قلم ما واقعاً نیاز به تقویت دارد. بودجه ما برای خدمات و امکاناتی مانند بیمه و وام که میتوانیم برای این عزیزان داشته باشیم بسیار کم است. متأسفانه نمیتوانیم اهل قلم را زیر پر و بال خودمان بگیریم و این امکانات را نداریم اما اهل قلم از ما انتظار دارند و توقع دارند که اگر مریض شدند ما از آنها دلجویی کنیم. توقع دارند که اگر مشکلی در زندگی آنها پیش آمد بتوانیم از آنها حمایت کنیم و این توقعات، واقعا توقعات بجایی است، منتها توان ما در این زمینه بسیار ناچیز است و امیدوار هستم که در سطح کلان، این تصیمگیریها به نحو شایستهتری انجام شود تا حداقل بتوانیم در این بخشها خدمات بهتری ارائه کنیم.
نظر شما