به مناسبت 10 اردیبهشت ماه؛ روز ملی خلیجفارس
دوره فتحعلیشاه و «سفرنامه لاخ» که به مأخذی مهم در تاریخ خلیجفارس تبدیل شد/ قطعهای از خاک ایران در سفرنامه سیاحان
روز خلیجفارس باعث شد تا سفرنامههای اروپایی را ورق بزنیم و به نقل سطوری از نام، پیشینه و فرهنگ آن بپردازیم؛ سفرنامههایی که با قلم سیاستمداران دیروز نوشته شده تا حقانیت خلیج همیشه فارس را به سیاستپیشگان امروز منتقل کند.
حکایت مکتوبات کهن از جزو جدانشدنی
برخی کشورهای عربی، تلاش کردهاند که این خلیج همیشه فارس را به خلیجعربی منسوب کنند و بسیاری از تاریخنگاران، جغرافیاپژوهان، محققان و ایراندوستان درصدد برآمدند تا با نگاهی به اسناد و مکتوبات کهن این جزو جدانشدنی خاک ایران را مرور کنند تا به همگان بفهمانند این خلیج سرافراز بخشی از خاک ماست و قابل تفویض، تقسیم و تقدیم به غیر نیست.
درباره این قطعه از ایران با استناد به «سفرنامه دریایی لاخ»، «سفرنامه دوراند»، «سفرنامه کمپفر»، «سفرنامه فرانکلین»، «سفرنامه هنوی»، «سفرنامه کارری» و «سفرنامه بوکینگهام» مطالب مهمی آمده است و ما در این گزارش با بهرهگیری از مجموعه دو جلدی «دانشنامه خلیجفارس» (بنیاد دانشنامهنگاری ایران) تنها به انعکاس برخی سطور سفرنامههای خارجی پرداختیم تا از ورای قلم آنها تاریخچهای از این خلیج ایرانی را نشان بیان کنیم.
این مجموعه در جلد نخست حروف (ا.ژ) و جلد دوم حروف (س.ی) را در برمیگیرد. دانشنامه خلیج فارس زیرنظر شورای علمی دانشنامه خلیجفارس و دبیران علمی فرجاله احمدی، منوچهر اکبری و حسین یکتا تالیف شده است.
روایت عینی سیاحان از مرز جنوبی ایران
«سفرنامه کمپفر» یکی از متونی است که به نقل مشاهدات خود پرداخته و خلیجفارس را با از نزدیک دیده و روایت میکند؛ روایتی که همراه با مسائل سیاسی، اقتصادی است و از بیان برخی جزئیات نیز چشمپوشی نکرده است. در رابطه با اهمیت این سفرنامه میخوانیم: «نگاه کمپفر به مسائل خلیج فارس کوتاه و مختصر اما مفید است. این نگاه مباحثی چون حدود و مرزهای ایران و مسائل سیاسی، اقتصادی و مناقشات بینالمللی در خلیجفارس را شامل میشود. کمپفر در ابتدای این کتاب در توضیح قلمرو صفویان، مرز جنوبی ایران عصر صفوی را خلیجفارس میداند (همان: 18). در جایی دیگر، تقسیمات پنجگانه ایالتی ایران را، که میراث شاهعباس اول است، با توضیح بخش جنوب ایران شروع میکند که خلیجفارس، جنوب آن است. (همان: 158).» اهمیت و اعتبار کتاب کمپفر از آنجا ناشی میشود که او به شنیدهها اکتفا نمیکند بلکه خود از نزدیک شاهد حوادث و ماجراها بوده است. کمپفر در 1685م. پس از اتمام مسافرت ایران، با جدا شدن از هیئت همراه و پیوستن به هیاتی هلندی، در کسوت پزشک راهی هندوستان شد. در همین سفر از تختجشمید، شیراز و بندرعباس عبور کرد و با گذر از خلیجفارس، راهی هند شد.» (ص 694)
«سفرنامه کارری» نیز مطالبی درباره خلیجفارس عصر صفوی دارد و در اشارههایی به این منطقه آورده است: «در بسیاری از فصول کتاب از خلیجفارس یاد شده نخستین بار در فصل چهارم از بخش اول آب و هوای شهرهای ساحلی خلیجفارس توصیف شده و با انتشار به هوای گرم آنجا به یکی از بیماریهای این مناطق و شیوه درمان آن پرداخته است (همان: 157). در فصل ششم از بخش دوم کتاب، کارری ضمن برشمردن مناصب حکومت صفوی درباره سمتِ توپچیباشی مینویسد: «ایرانیان از توپ خیلی کم استفاده میکنند و توپهای موجود نیز جنبه تزیینی دارند». در همین فصل وی متذکر میشود که ایران در خلیجفارس نیروی دریایی قوی و کشتیهای جنگی ندارد (همان: 169).»
«سفرنامه هنوی» از آن دسته منابعی است که اطلاعات ارزشمندی درباره وضعیت ایران قبل از عصر صفویه ارائه میکند. در رابطه با شرح بعضی مطالب مرتبط با خلیجفارس در این اثر آمده است: «در کتاب هنوی در دو فراز به مطالبی درباره خلیجفارس اشاره شده؛ یک بار در فصل پنجم که به لحاظ تاریخی به دوره قبل از سقوط صفویه و همزمان با شروع شورش قندهار مربوط است و مرتبه دوم، به دوره پر از آشوب پس از سقوط صفویه که در فصل هفدهم ذکر شده است.» (ص 700)
اطلاعات پراکنده از وضعیت جغرافیایی خلیجفارس
ارزش «سفرنامه فرانکلین» به دلیل اطلاعاتی است که از عصر زندیه به ما میدهد و درباره برخی شهرهای حاشیه خلیجفارس به نکاتی درخور اشاره میکند. وی در رابطه با برخی شهرهای مرتبط با این خلیج مینویسد: «فرانکلین در توصیف مسقط مینویسد: این شهر یکی از مراکز مهم تجاری است که با شهرهای خلیجفارس و دریای عمان و همچنین با سورات، بمبئی، سواحل مالابار و کوروماندل ارتباط دارد و مانند اغلب شهرهای مشرقزمین بسیار بد ساخته شده است و خیابانهای آن تنگ و باریک است (همان: 12). همچنین در توصیف بوشهر مینویسد: شهری بندری کوچکی در خاک ایران است که از ایالات تابعه شیراز به شمار میآید (همان: 13). سفرنامه فرانکلین از معدود منابع خارجی مرتبط با اوضاع خلیجفارس در دوره پرآشوب پس از مرگ کریمخان زند به شمار میرود که دربردارنده اطلاعات مختصر و مفید درباره موقعیت کشورهای خارجی در بندر بوشهر، بندرعباس و بصره و اوضاع تجاری و سیاسی حاکم بر این بنادر است. در این سفرنامه، اطلاعات پراکنده درباره وضعیت جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی نواحی جنوبی و مناطق ساحلی خلیجفارس وجود دارد.» (ص 699)
«سفرنامه دریایی لاخ» به بیان وضعیت خلیجفارس در عصر قاجار اشاره کرده و آورده است: «فرانسیس ارسکین لاخ/ Francis Erskine Lach از فرماندهان ناوگان انگلیسی «ایدن» به فرماندهی ویلیام گرانت بوده که در سالهای 1820 ـ 1818م. 1235ـ 1233ق. مأموریت مبارزه با دزدان دریایی و در واقع توسعه و تحکیم قدرت استعماری انگلستان در خلیجفارس را برعهده داشت. مهمترین پیامد این لشکرکشی، سرآغاز جدایی بحرین از ایران بوده که بیش از یک قرن بعد رسمی و علنی شد. لاخ یادداشتهایی از مشاهدات و اقداماتش تهیه کرد، اما موفق به انتشار آنها نشد. در حدود 130 سال بعد، سر چارلز بلگریو، که حدود 31 سال از 1957 ـ 1926 م به عنوان مستشار شیخ بحرین، شیخ عیسی بن سلمان آلخلیفه ـ و پدرش در بحرین فعالیت داشت، یادداشتهای لاخ را که در اختیار نوهاش بود، به دست آورد و منتشر کرد. یکی از عواملی که سفرنامه لاخ را به مأخذی مهم در تاریخ خلیجفارس تبدیل کرده، تصویر و شناختی است که از اوضاع و احوال خلیجفارس و دستهبندیهای سیاسی قدرتهای منطقه در اوایل قدرتگیری قاجاریه ـ زمان فتحعلیشاه به دست میدهد.» (ص 686)
«سفرنامه دوراند» نیز به عصر قاجار برمیگردد به ویژه با نگاهی به زندگی و فرهنگ مردم عامه حوزه خلیج فارس که با قلم همسر وزیرمختار بریتانیا به نگارش درآمده است. در شرح این سفرنامه آورده است: «سفرنامه دوراند / Durand Travel Account کتابی در شرح سفر سر مورتیمر دوراند، وزیر مختار انگلیس در ایران و هیات همراه از خوزستان به تهران و برعکس. الا. آر. دوراند Ella R. Durand، نویسنده کتاب، همسر سر مورتیمر دوراند / Mortimer Durand، وزیر مختار سالهای 1894-1900م. بریتانیا در ایران، بود و کتاب را با عنوان سفری پاییزی در ایران باختری/ An Autumn Tour in Western Persia با موضوع شرح سفر نویسنده و هیات همراه در 1899م. از تهران به خوزستان از مسیر کوههای زاگرس و بازگشت به تهران به نگارش درآورد.
کتاب در 1902م. در بریتانیا به زبان انگلیسی و در 1346ش. با ترجمه علیمحمد ساکی به فارسی در ایران چاپ شد کتاب از 18 فصل تشکیل و با تصاویر متعدد مزین شده است. سر دوراند، همسر نویسنده کتاب، نزدیک به 20 سال سمت زیر خارجه هند ـ بریتانیا را برعهده داشت و فرستادن وی به مأموریت در ایران از سوی رجال قاجار با حیرت و تعجب همراه بود (اعتمادالسلطنه، 1350: 1110). اما در کتاب، بانو دوراند کمتر سخنی از مسایل سیاسی ایران آورده است. در مقابل به مسایل اجتماعی، فرهنگ عامه و گذران زندگی عادی در ایران عصر قاجار اشاره فراوان دارد و بهخصوص از این حیث جالب توجه است که از نگاه یک زن اروپایی وصف میشود. در کتاب در دو مورد به صورت مستقیم به خلیجفارس اشاره شده و در هر دو مورد هم نام آن به صورت «خلیجفارس» / Persian Gulf آمده است. اشاره نویسنده به خلیجفارس در هر دو مورد کوتاه و گذرا است.» (ص 688)
وقایعنگاری کاتب ناوگان دریایی بریتانیا
«سفرنامه بوکینگهام» به شرح وضعیت خلیج فارس از دریچه قلم یک نظامی پرداخته و اطلاعات سودمندی از آن به مخاطب میدهد. در شرح ویژگیهای این سفرنامه میخوانیم: «جیز سیلک بوکینگهام / James Silk Buckingham (1855 ـ 1786م.) افسر وابسته به نیروی دریایی انگلستان، که به عنوان کاتب و مترجم رسمی در ناوگان دریایی آن کشور مشغول به کار بود، در 1816 م. در اجرای مأموریتی از عثمانی به هند رفت و در مسیر سفر به نگارش وقایع و مشاهدات سفر به همراه توصیف جغرافیایی و اوضاع طبیعی مناطق جغرافیایی واقع در مسیر پرداخت. کتاب در زمانی تألیف شد که انگلستان نخستین سالهای نفوذ سیاسی و نظامی خود را در سواحل جنوبی خلیجفارس میگذراند؛ بنابراین میتواند منبعی مهم در بررسی شرایط منطقه در دهه سوم قرن نوزدهم میلادی به شمار آید. از ویژگیهای کتاب، بهرهگیری از سایر منابع اطلاعاتی در دسترس است. نویسنده همانگونه که در مقدمه ذکر کرده، در توصیف بهتر مناطقی که از آنها دیدن کرده به منابع موجود اشاره کرده است.» (ص 680)
در این سفرنامه نگاهی ویژه به مسائل تجاری و دریایی خلیجفارس شده و در این میان به نحوه زندگی اقتصادی ساکنان این خطه پرداخته شده و آمده است: «مهمترین بخش سفرنامه در ارتباط با خلیجفارس از فصل 20 آغاز میشود و چند فصل از کتاب را دربرمیگیرد. نویسنده در آغاز فصل 20 با توصیف راههای تجاری بیشاپور تا بوشهر توضیحاتی از اهمیت تجاری این راهها و کالاهای تجاری منطقه و همچنین قدرتهای محلی عرضه میکند. در فصل بعد، به سراغ بوشهر، مهمترین بندر تجاری خلیجفارس میرود و به توصیف آن میپردازد. اقتصاد و ساکنین شهر مهمترین بخش از اطلاعات مربوط به شهر را به خود اختصاص دادهاند.» (ص 682)
نظر شما