پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۰
موسوی‌بجنوردی: منوچهر ستوده ایران را از عمق جان دوست می‌داشت/ به نسل میراثداران فرهنگ ایرانی جفا شد

سید کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در مراسم «مرثیه سرو کهن»، مجلس یادبود دکتر منوچهر ستوده گفت: روانشادستوده از عمق جان به ایران عشق می‌ورزید. کمتر دانشمندی در روزگار ما همچون وی این اندازه به نام شهرها و مناطق ایران و جهان ایرانی پرداخته است. به همین دلیل شناخت درست و دقیق ادواری از تاریخ و فرهنگ ایران بدون مراجعه به آثار وی ممکن نیست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «مرثیه سرو کهن» مراسم یادبود زنده‌یاد استاد منوچهر ستوده، جغرافیدان، ایرانشناس، مصحح و استاد دانشگاه تهران با سخنرانی سید مصطفی محقق‌داماد، رئیس بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، سید کاظم موسوی بجنوردی، رئیس مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، نصرالله پورجوادی، استاد دانشگاه، کارلو چرتی، ایرانشناس و رایزن فرهنگی سفارت ایتالیا در ایران، میلاد عظیمی، پژوهشگر، هوشنگ ستوده، علی امیری، پژوهشگر چهارشنبه 25 فروردین ماه در کانون زبان پارسی برگزار شد. دبیری این نشست را علی دهباشی، مدیر مسئول مجله بخارا به عهده داشت.

در این مراسم چهره‌هایی همچون محمدرضا شفیعی‌کدکنی، استاد ادبیات دانشگاه تهران، احمد اقتداری، مولف و تاریخ‌نگار، محمدعلی موحد، مورخ، احسان اشراقی، استاد تاریخ دانشگاه تهران، علی‌اصغر علمی، ناشر، حسین محجوبی، نقاش، کمال اجتماعی جندقی، شاعر، عبدالله جاسبی، رئیس پیشین دانشگاه آزاد و... حضور داشتند.

پرتوی که ستوده بر فرهنگ و تاریخ ایرن افکند

موسوی‌بجنوردی با اشاره به سفرهای شادروان استاد ستوده گفت: وی با پای استوار خویش در گرما، سرما و در شرایط سخت و دشوار جای جای میهن را پیمود نه فقط از «از آستارا تا آستارباد» بلکه از تاشکند تا سمرقند، از سمرقند تا بخارا، خوارزم، مرو و سرخس تا از میراث بر جای مانده از گذشتگان این مرز و بوم، بناهای کهن، کتیبه‌ها، سنگ نوشته‌های چند صد ساله و هزار ساله نکته‌های بدیع به دست آورد و بر گوشه‌های نه چندان روشن تاریخ فرهنگ این سرزمین پاک پرتوی بیفکند.

وی افزود: استاد ستوده از معدود دانشمندان کشور بود که ایرانشناسی را تنها در کتاب‌ها و کتابخانه‌ها نمی‌دید و به درستی پی برده بود که جهانی از فرهنگ ایرانی در ورای آثار مکتوب به جا مانده از آن دوره‌های پرشکوه موج می‌زند و از طریق همان آثار است که می‌توان بخش زیادی از فرهنگ و تمدن ایران را سراغ گرفت.
 
این رئیس بنیاد دایره‌المعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: شاید کمتر جایی از ایران و جهان ایرانی باشد که پای منوچهر ستوده به آن نرسیده باشد. نبض جان وی نیز با طبیعت ایران در پیوند و هماهنگی بود. آنچه استاد از این راه گرد آورد و با کمال سخاوت (که شیوه راستین اهل علم است) در اختیار محققان قرار داد که در نوع خود کم‌نظیر و حتی بی‌نظیر است.
 
موسوی‌بجنوردی بیان کرد: خدمات استاد در طول سال‌ها تدریس، تالیف و تدوین در زمینه‌های مربوط به تاریخ و جغرافیای ایران زمین نیز ستودنی است و از جمله آثاری که در همین زمینه‌ها به دست نشر سپرده از بهترین ماخذ برای شناخت تاریخ، فرهنگ و جغرافیای مرز و بوم ماست.
 
وی افزود: روانشاد از عمق جان به ایران عشق می‌ورزید. کمتر دانشمندی در روزگار ما همچون وی این اندازه به نام شهرها و مناطق ایران و جهان ایرانی پرداخته است. آثار وی همچون آثار دوست دیرین و یار همگامش در گلگشت وطن، زنده‌یاد استاد ایرج افشار بخش فاخری از ایرانشناسی را تشکیل می‌دهد و شناخت درست و دقیق ادواری از تاریخ و فرهنگ ایران بدون مراجعه به آثار وی ممکن نیست.

نسل ستوده میراث‌دار ایراندوستی بود

پورجوادی گفت: ستوده متولد 1292 شمسی بود و تحصیلات، فعالیت علمی و فرهنگی خود را در زمان رضاشاه آغاز کرده بود. در واقع نسلی که وی به آن تعلق داشت، نسل ایران‌دوستان بود. نسلی که علاقه خاصی به ایران پیدا کرده و این علاقه را به نسل‌های پس از خود منتقل کردند.
 
وی افزود: اندکی قبل از زمان رضاشاه حس ایران‌دوستی در نسل ستوده به وجود آمد؛ حسی که به دلیل توجهی بود که به هویت ایرانی پیدا شد. جنگ جهانی اول باعث شده بود که کشور ما تا اندازه‌ای با دنیا ارتباط پیدا کند و بر اثر تحقیقات جدید و با کمک محققان خارجی فرهنگ و تمدن ایرانی بیشتر شناخته شود. از طرفی جوانان تحصیل کرده ما با فرهنگ و علوم جدید دنیا در حال آشنا شدن بود و در کنار آن حس هویت ایرانی و تاریخ آن در حال تقویت شدن بود.  
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر آثار افرادی مانند ذبیح‌الله صفا، سعید نفیسی، ایرج افشار و منوچهر ستوده را مرور کنیم، حس ایران‌دوستی و وطن‌پرستی را در همه آنها مشاهده می‌کنیم. در دوره محمدرضاشاه تحولاتی در این حس به وجود آمد و در دهه 40 دیانت و فرهنگ اسلامی به عنوان بخشی از فرهنگ ایران زمین مطرح و در نسلی مانند من اندیشه ایران باستان و ایران اسلامی به هم آمیخته شد. بنابراین در دوران محمدرضا پهلوی ایران هم هویت باستان را دارد و هم هویت اسلامی.
 
پورجوادی اظهار کرد: به نظرم در دوران انقلاب به آرمان‌های نسل ستوده جفا شد؛ از این نظر که به تصور برخی افراد هویت ایرانی مانع اسلامی شدن جامعه بود و به مبارزه با آن پرداختند. البته باید گفت دیدگاه‌های چپ نیز در اشاعه این نگاه موثر بود. شعار ایران‌دوستی دوران پهلوی کنار زده شد و افرادی شعار وطن یا میهن اسلامی را سر دادند.
 
وی بیان کرد: امروز اگر ما بخواهیم درباره نظریه وطن اسلامی که در آغاز انقلاب وجود داشت و تا اندازه‌ای همچنان باقی است، صحبت کنیم ممکن است ما را به نژادپرستی متهم کنند. در حالی که اصلا نژادپرستی مطرح نیست؛ نژادپرستی در قرن 19 در اروپا پیدا شد در حالی که در طول تاریخ از تقابل ایرانی‌ها با اعراب هیچ‌گاه به عنوان نژادپرستی نام برده نشد. در صورتی که ایرانیان نژاد عربی را به دلیل پیامبر اسلام محترم می‌شمردند. آنچه ایرانیان نمی‌توانستند تحمل کنند مخالفت‌ها و دشمنی‌هایی بود که به نام عربیت و اسلام با فرهنگ ایرانی و زبان فارسی انجام می‌گرفت.

  

دوستی که در تحقیق و تالیف ریشه دوانید

میلاد عظیمی، پژوهشگر در ادامه این مراسم یادبود با اشاره به سخنان ایرج افشار در سال 77 در مجلس نکوداشت زنده‌یاد ستوده گفت: امتیاز این سخنان از دل برآمده است و از شناخت و وقوف کامل سرچشمه گرفته؛ شناختی که در آن روز سابقه‌اش به نیم قرن دوستی نزدیک، همکاری و همگامی بازمی‌گشت.
 
وی افزود: آن‌طور که ستوده در مجله «بخارا» نوشت، نخستین دیدارش با افشار در گرماگرم روزی تابستانی در سراشیبی کوه‌های کلک‌چال به سال 1327 اتفاق افتاد. همچنین آن‌طور که ایرج افشار در مجله «بخارا» نوشت عهد مودتش با ستوده زمانی بنیاد گرفت که عباس زریاب‌خویی وی را به خانه ستوده برد که در آن روزها بر گروهی از جوانان اهل پژوهش و کوهنوردی به تعبیر افشار مقام زعامت داشت و چنین شد که دوستی این دو ریشه دوانید و روز به روز استوارتر شد.
 
این پژوهشگر ادامه داد: آنها بیش از 60 سال همراه و هم‌نفس بودند و در بنیانگذاری مجله «فرهنگ ایران‌زمین» همراه هم شدند و با هم دو کتاب چاپ کردند؛ ترجمه «صیدنه» و «آثار و احیاء» خواجه رشیدالدین فضل‌الله از موضوعاتی بود که ستوده به آنها علاقه فراوان داشت؛ یعنی مفردات طب قدیم و کشاورزی. با هم مقاله مشترک نوشتند و کتابی درباره جغرافیای ایران را نقد کردند.
 
فرهنگ‌نگاری، تالیفی ماندگار که از ایرانشهر آغاز شد

علی امیری، پژوهشگر تاریخ در بخشی از این مراسم گفت: دکتر ستوده در دو علم پیشگام بود اگرچه در بسیاری از علوم صاحب‌نظر بود. نخست جغرافیای تاریخی که کتاب ماندگار و جاودانی «از آستارا تا آستارباد» است که 22 سال برای تدوین آن کوشید و در رابطه با این اثر بنده گفت‌وگوهایی با وی داشتم که در اثری با نام «ترجمه یادمانده‌های ستوده» آن را شرح خواهم داد.
 
وی افزود: علم دیگر، فرهنگ‌نگاری بود که استاد ستوده آن‌را در ایران راه‌اندازی کرد. در شهریور 1320 از طرف وزارت فرهنگ حکمی برایش صادر شد که به عنوان نخستین لیسانسیه زبان و ادب فارسی به لاهیجان مامور و در دبیرستان ایرانشهر به تدریس مشغول شد، در این شهر دریافت که بسیاری از اهالی آن با زبان و گویشی صحبت می‌کنند که قابلیت فهم آن برای فارسی‌زبانان بسیار دشوار است. به همین دلیل علاقه‌مند شد کار ماندگاری انجام دهد که این گویش را به دیگران نیز معرفی کند و همین امر بهانه‌ای شد که به هر دیاری که سفر کرد به محض اینکه متوجه شد گویش محلی آن دیار برای تقریبا جمیع ایرانیان ناشناخته مانده به تدوین فرهنگ گویش‌های آن دیار اقدام کرد مانند کتاب «فرهنگ گویش سمنانی»، لاسگردی و کرمانی.
 
در مراسم یادبود زنده‌یاد استاد ستوده، دکتر مصطفی محقق‌داماد به بیان ویژگی‌های وقف در راه اعتلای علم و فرهنگ ایران زمین پرداخت و هوشنگ ستوده به برخی خاطرات خود در سفر برای جمع‌آوری اطلاعات کتاب 10 جلدی «از آستارا تا آستارباد» با برادرش اشاره کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها