سالومه دبیران، مدرس، محقق زبان و ادبیات فارسی گفت: به طور حتم میتوان عطار را حلقه وصلی بین سنایی و مولانا جلالالدین دانست، چراکه اندیشههای عطار را میتوان مانند ترانسفورماتوری در نظر گرفت که نظر عارفانه سنایی را از طرفی میگیرد و با نبوغی شجاعانه میآمیزد تا از طرفی دیگر طیف لطیفتری از عرفان را حادث کند که در غزل مولانا به اوج میرسد.
سالومه دبیران، مدرس، محقق و پژوهشگر ادبیات فارسی باتوجه به روز بزرگداشت عطار در توضیح نقش او در شعر فارسی اظهار کرد: شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری شاعر و عارف بزرگ نیمههای قرن ششم تا ربع اول قرن هفتم، از مفاخر آسمان پرستاره ادبیات فارسی است که شرح احوال و زندگی او شاید بیش از هر شاعر دیگر در ابرهای ابهام نهفته مانده و همین پوشیدگی ماهیتی قدیسوار به او بخشیده است.
وی ادامه داد: عطار در نیشابور به دنیا میآید و در همان شهر هم از دنیا میرود. در خانوادهای اهل سلوک رشد کرده و تذکرهنویسان قدیم نام پدرش را شیخ ابراهیم ذکر کردهاند که آرامگاه او با نام «پیرزروند» در کدکن از توابع نیشابور، زیارتگاهی است که سالانه افراد زیادی از آن بازدید میکنند.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی با اشاره به آثار عطار گفت: آثار عطار به توصیف خودش دو مثلث است که اولی از سه کتاب «خسرونامه»، «اسرارنامه» و «مقامات طیور» و دومی از «دیوان»، «مصیبنامه» و «مختارنامه» تشکیل شده است.
وی افزود: در واقع علاوه بر دیوان و مختارنامه که همان مجموعه رباعیات وی است عطار دارای ۴ منظومه دیگر با عناوین «اسرارنامه»، «مقامات طیور» (که همان منطقالطیر است)، «خسرونامه» («الهینامه» نیز خوانده میشود) و «مصیبنامه» بوده است. به انتضام اثر منثورش «تذکر الاولیا» که در آن شرح زندگی و اصول بزرگان، اولیا و مشایخ صوفیه در ۷۲ باب به رشته تحریر درآمده است.
دبیران در توضیح ویژگی اشعار عطار اظهار کرد: به طور حتم میتوان عطار را حلقه وصلی بین سنایی، شاعر حدود یک قرن قبل از وی و مولانا جلالالدین، اعجوبه شعر عرفانی ادبیات فارسی دانست. با این وصف که هویت سرایشهای عارفانه او در واقع ماهیتی کاملاً متفاوت از هر کدام دارد. او نه مانند سنایی گرفتار تأیید و تبلیغ و گاه تردید جهانبینی ایدئولوژیکی عصر خویش است و نه مانند مولانا داعیه رهنمایی در سلوک را دارد.
وی ادامه داد: درواقع عطار یک تجربهگرای متحور است که از خلال آنچه تصوف به او آموخته آنطور که خود استنباط میکند راهی را میجوید و میپوید که شاید با توجه به اسلوب مشایخ پیشین خود نوگرایانه و تا حدی برای روزگارش هنجارشکن بوده باشد. آنچه قابل تأمل است این است که اندیشههای عطار را میتوان مانند ترانسفورماتوری در نظر گرفت که نظر عارفانه سنایی را از طرفی میگیرد و با نبوغی شجاعانه میآمیزد تا از طرفی دیگر طیف لطیفتری از عرفان را حادث کند که در غزل مولانا به اوج میرسد.
این محقق ادبیات کلاسیک در مقایسه عطار و مولانا گفت: تا قبل از به وجود آمدن دیوان شمس مولوی میتوان غزل عطار را مهمترین و زیباترین غزل عرفانی فارسی دانست که در آن وحدت حال و انسجام معنی در حد کمال حفظ شده است. البته در این مجال تنگ نمیتوان حتی گوشه چشمی از ویژگیهای شخصیتی و ماهیت آثار عطار را برشمرد. اما امید است که بتوان شعله اشتیاقی در نهاد خواننده ایجاد کرد تا خود در پی کشف این شهید مسلک عشق، به کاویدن آثار ارزشمندی که پیرامون فکر و اندیشه عطار وجود دارد بپردازد.
به دلیل نقش عطار در ادبیات و شعر فارسی، ۲۵ فروردینماه در تقویم، روز بزرگداشت عطار نیشابوری شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم هجری نام گرفته است.
نظر شما