نخستین چاپ کتاب «انکار قرآن» به قلم عبدالله نصری از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی راهی بازار نشر شد.
در این اثر در قالب پنج بخش و 23 فصل، دیدگاه روشنفکران دینی درباره وحی و قرآن نقد و تحلیل شده است. «سروش و روایت مدرن از وحی»، «وحی در اندیشه متفکران اسلامی»، «روشنفکران و تحلیل وحی»، «تصویر وحی در قرآن» و «از تجربه و قرائت نبوی تا خوابنامه بودن وحی» عنوانهای پنج بخش کتاب هستند.
در بخشی از پیشگفتار کتاب میخوانیم: «مسئله وحی یکی از بنیادیترین آموزههای ادیان الهی است. در اسلام این مسئله از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه دارای متن وحیانی تحریف نشده است. متفکران اسلامی در طول تاریخ، تلاش کردهاند تا به تحلیل این پدیده بپردازند. متکلمان و فیلسوفان، هریک از منظری خاص به آن پرداختهاند. متکلمان قرون اولیه بیشتر ذیل بحثهای مربوط به «حدوث و قدم کلام الهی» و فیلسوفان اسلامی هم به تبیین عقلانی نزول آن توجه کردهاند.»
«سروش و روایت مدرن از وحی» نخستین بخش کتاب است و در 6 فصل تدوین شده است. در نخستین فصل این بخش با عنوان «وحی، کلام محمدی» آمده است: «دیدگاه سروش در زمینه وحی، با دیدگاه متفکران اسلامی تفاوتهای بنیادین دارد. در طول تاریخ تفکر اسلامی، وحی بهعنوان دریافت پیام از خدا مطرح بوده است؛ یعنی پیامبر فقط وسیلهای بوده، جهت دریافت آموزهها و دستورهای الهی برای ابلاغ به مردم. در این ارتباط، پیامبر جنبه انفعالی محض داشته و پیام الهی را با همان مضمون و کلامی که از خداوند دریافت میداشته، به دیگران ابلاغ میکرده است. در واقع پیامبر نه در مضمون وحی و نه در نحوه بیان آن، هیچگونه نقشی نداشته است. برخلاف این دیدگاه، سروش معتقد است که پیامبر فقط دریافتکننده وحی نبوده، بلکه نقش تولیدکنندگی در وحی داشته است.»
دومین بخش این کتاب با عنوان «وحی در اندیشه متفکران اسلامی» شامل 6 بخش است. نویسنده در این بخش و در صفحه 230 درباره «وحی در نگاه مولوی» آورده است: «وحی دل یا وحیالقلوب، از نظر مولوی و عموم متصوفه عبارت است از «انکشاف معانی از سوی حق بیواسطه بر دل سالک، ناشی از ارتباط بی تکیف و بیقیاسی است که خداوند با جان انسان دارد» مولوی همه فراستها و دریافتهای درونی را وحی حق میداند. از نظر مولوی، کلام پیامبر، کلام الهی است و گوینده کلام خدا و دریافتکننده آن پیامبر است.»
در سومین بخش کتاب در قالب 6 فصل موضوع «روشنفکران و تحلیل وحی» تبیین شده است. در این بخش در صفحه 327 درباره «مبانی عقلی وحی قدسی» میخوانیم: «متفکران اسلامی از متکلمان گرفته تا فلاسفه عرفا براساس تصویری که از خدا، انسان و رابطه انسان با خدا داشتند، مساله وحی را مطرح کردهاند. تلقی آنها از سه مسئله خدا، انسان و رابطه خدا با انسان موجب شده بود تا تعریف خاصی از وحی ارائه دهند و آن را وسیلهای برای ارتباط پیامبر با خدا و دریافت پیام از او تلقی کنند. از نظر آنها پیامبر شخصیت تکاملیافتهای است که پیامهای الهی را از خداوند دریافت و به مردم ابلاغ میکند. آنچه پیامبر از خدا دریافت میکند، کلام خداست، نه کلام او.»
چهارمین بخش کتاب انعکاسی از «تصویر وحی در قرآن» است. براساس محتوای این بخش از کتاب، وحی در قرآن کریم به معانی گوناگون آمده که عبارتند از: اعمال تکوینی موجودات، امر و اذن الهی، فرمان خدا به ملائکه، درک غریزی، الهام، اشاره سریع، وسوسههای شیطان و ارتباط پیامبر با خدا.
در ادامه مباحث بخش چهارم کتاب اشاره شده که قرآن کریم منشأ وحی را خدا میداند، چنان که خطاب به حضرت موسی (ع) فرمان میدهد که به وحی گوش فرا دهد. در آیات بسیاری قرآن تأکید دارد که خداوند فاعل وحی است و پیامبر فقط دریافتکننده آن است.
«از تجربه و قرائت نبوی تا خوابنامه بودن وحی» بخش پایانی کتاب است. نویسنده در این بخش به «بسط تجربه فقهی نبوی»، «قرائت نبوی از جهان یا انکار وحی»، «خوابنامه بودن وحی یا انکار قرآن» و «قرآن به مثابه گفتار، نه متن» پرداخته است.
نخستین چاپ کتاب «انکار قرآن» با شمارگان یکهزار و 200 نسخه در 569 صفحه، به بهای 28 هزار تومان از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است.
نظر شما