کیهان بهمنی، مترجم گفت: تفاوتی که بین اومبرتو اکو و دیگر نویسندگان دیده میشود این است که او خودش تولید فکر میکرد و از هیچ ایدئولوژی وام نمیگرفت.
وی افزود: اومبرتو اکو فیلسوف بود و این جنبه شخصیت او حائز اهمیت است. در حقیقت او خودش فرضیات و فلسفهاش را مطرح میکرد و به آنها پاسخ میداد و این وجه کارش، او را از دیگر نویسندگان ممتاز میساخت. به گمانم چنین نویسندگانی انگشتشمارند.
این مترجم ادامه داد: برخی نویسندگان شاید از ایدئولوژی وام بگیرند و با نگاه ایدئولوگ داستان بنویسند اما رماننویسانی مانند داستایوسکی و تولستوی و همچنین نویسندهای چون اکو خودشان جهان فلسفی خودشان را میشناسانند و تبیین میکنند. البته منظور من از مقایسه اکو با تولستوی و داستایوسکی از نظر قدرت داستاننویسی نیست و صرفاً به تشابه وجود فلسفه در آثار این نویسندگان اشاره کردم چرا که هنر دو رماننویس دیگر طبعاً از او بیشتر است.
بهمنی اضافه کرد: خواندن آثار اکو دشوار است. «به نام گل سرخ» شاید کتابی باشد که مورد استقبال و اقبال عموم مردم قرار گرفت اما دیگر آثار او نسبت به این اثر نیاز به کتابهای جانبی دارد. برای دریافتن اینکه او چه منظوری دارد باید کتابهایی درباره اکو خواند.
«نمایشنامه ستون پنجم» اثر ارنست همینگوی، «فرزند پنجم» اثر دوریس لسینگ، «زن دیوانه روی پل» اثر تونگ سو، «درباره آلبر کامو» اثر ریچارد کمبر، «درباره اومبرتو اکو» اثر گری. پی. ردفورد، «حفرهای تا آمریکا»، «وقتی بزرگ بودیم» و «مرگ مورگان» هر سه اثر آن تایلر، «پیانو» اثر ژان اشنوز و «قطار سه و دو دقیقه یوما» اثر المر لئونارد از ترجمههای منتشر شده بهمنیاند.
اومبرتو اکو، نویسنده ایتالیایی دیروز در سن 84 سالگی در زادگاهش درگذشت.
نظر شما