حمید محسنی در ابتدای این نشست با اشاره به لزوم بررسی مشکلات موجود در صنعت نشر گفت: با توجه به ماهیت صنعت نشر و اینکه نشر از تمام ارکان جامعه تأثیر میپذیرد و بر آنها تأثیر میگذارد، اگر تحلیل درستی از مشکلات نشر در بالادست و پاییندست جامعه نداشته باشیم، ممکن است تحلیلهای ما به خطا بروند و نسخههایی که میپیچیم، نه تنها دردی را از ما دوا نکند، بلکه مشکلات را هم بیشتر کند.
مدیر انتشارات کتابدار افزود: بسیاری از اقدامات حمایتی وزارت ارشاد، نظام آموزش و پرورش و سایر اقدامات از این دست، به دلیل عدم بررسی و آگاهی از اینکه نشر از چه مسائلی تأثیر میپذیرد و بر چه مسائلی تأثیر میگذارد، معمولاً راه به جایی نمیبرند و به نتیجهای نمیرسند.
وی در ادامه به دیدگاههای رایج درباره ظهور نشر الکترونیک پرداخت و گفت: به عنوان مثال یکی از نظرات و انتقاداتی که عمدتاً درباره نشر الکترونیک مطرح میشود این است که نشر الکترونیک یکی از دلایل رکود و مشکلآفرین در حوزه کتابهای چاپی است؛ در حالی که تاریخ ثابت کرده هرگونه تحول فنی که در دنیا رخ داده باعث رونق صنعت نشر شده؛ آن چیزی که باعث شده ما در این حوزه ضربه بخوریم، عدم اطلاع ما از مسائل فنی و اجتماعی بوده است.
محسنی ادامه داد: شاید تا یک دهه قبل اگر ما به قوانین جهانی کپی رایت نمیپیوستیم، خیلی لطمهای نمیخوردیم، اما با توجه به اینکه امروز ما میتوانیم منبع اطلاعاتی را در هرجای دنیا به صورت الکترونیک تولید کنیم و آن را در دسترس هزاران نفر قرار دهیم، اگر راه حلی حقوقی برای مهار این موضوع از سوی سودجویان نداشته باشیم، بسیار میتواند به ناشران ضربه بزند. به این ترتیب میبینیم که تأخیر و نپیوستن به مائدههای جهانی چقدر میتواند برای ما خسارت در پی داشته باشد.
مدیر انتشارات کتابدار همچنین به مشکلات موجود در نظام آموزشی موجود اشاره کرد و گفت: نظام آموزشی و پژوهشی ما محقق، آموزنده و مدرس خوب تربیت نمیکند و مدیریت این سیستم به گونهای است که اصلاً افراد اهل کتاب بار نمیآورد. ادعای ما این است که اگر کسی میخواهد کتابخوان شود، باید از کودکی به مطالعه عادت کند و به عبارتی از همه چیز نظام آموزش و پرورش آغاز شود، اما کتابهایی که انگیزه پژوهش و محرک خلاقیت دانشآموزان باشد، استفاده نمیشود.
محسنی با اشاره به فعالیتهای اتحادیه ناشران نیز گفت: همین رابطه در اتحادیه ناشران هم وجود دارد، واقعاً فکر میکنید که آیا اتحادیه ناشران ظرفیت علمی، پژوهشی و آموزشی لازم برای مشاوره به ناشران را دارد؟ آیا واقعاً در این زمینه ظرفیتسازی کردهاند؟ خیر. حداکثر اعتراضی که آنها میکنند در زمان برگزاری نمایشگاه کتاب است که میخواهند در آن حضور داشته باشند و مشارکت کنند.
مدیر انتشارات کتابدار ادامه داد: البته ناشران هم در این میان نقش مهمی میتوانستند داشته باشند؛ چراکه انتظار این است که نظام انتشاراتی برای همه مسائلی که مرتبط با علم، آموزش و پژوهش میشود، برای آن منبعی منتشر کند تا نظام آموزشی، پژوهشی و اجرایی از آن استفاده کنند. اما چقدر خود ناشران در ارتباط با مسائل خودشان کتاب چاپ کردهاند آموزش دیدهاند؟ متأسفانه ناشران ما چنین توانی ندارند.
مسعود کازری در پاسخ به مسائل مطرح شده از سوی حمید محسنی گفت: شما با یک فرضیه کلی در مورد ایران نمیتوانید بگویید که با این شرایط میتواند به صنعت نشر جهان بپیوندد. چرا که تئوریهای مطرح شده برای یک جامعه صنعتی با یک نشر صنعتی است، اما این تئوریها در ایران با این وضعیت اقتصادی جوابگو نیست.
مدیر انتشارات کتاب خورشید ادامه داد: ابتدا باید این سؤال را جواب دهیم که چالش ما چیست که نمیتوانیم آن تئوریها را پیاده کنیم؟ چالش ما فعالیت ناشران خصوصی در کنار ناشران دولتی و یا وابسته به بودجههای دولتی است که تأثیری اساسی بر وضعیت نشر کشور داشته است. اگر این دو بخش از ناشران را تفکیک کنیم، به نتایج بهتری دست مییابیم.
وی در ادامه به مسائل مطرح شده درباره قانون کپیرایت اشاره کرد و گفت: آیا تصور میکنید تا به حال در مورد این موضوع صحبت نشده؟ این موضوع موضوع جدیدی نیست و دوازده سال پیش زمانی که نمایشگاه کتاب در پارکوی برگزار میشد در جلسات آن حضور پیدا کردیم و با ارائه آمار و ارقام دقیق، محسنات پیوستن به آن را بررسی کردیم.
جود رانتهای قوی مانع به نتیجه رسیدن کپی رایت شد
کازری افزود: به دلیل وجود رانت وحشتناکی که در تکثیر کتاب وجود داشت و برخی از این موضوع منتفع بودند، نتوانستیم نهادهای تصمیمگیرنده را قانع کنیم که تن به این قانون بدهند. همچنین نهادهای تصمیم گیرنده در آن زمان با ارائه آماری اعلام کردند که هزینه پیوستن ما به کپی رایت هفتصد میلیون دلار است که برای ما هزینه زیادی است.
حمیدرضا شعبانیان نیز در این نشست طی سخنانی گفت: آقای محسنی در صحبتهای خود در سه بخش «نقد نظام آموزشی»، «نقد اتحادیه ناشران» به عنوان مجمع صنفی نشر و «نقد وضعیت حاضر در برابر تغییر و تحولات دنیا» را مطرح کردند که ضعفها و ایرادات حوزه ما است، اما معتقدم ابتدا باید به سمت یکی از این موضوعات برویم.
مدیر انتشارات دف در مورد مسائل مطرح شده از سوی مدیر انتشارات کتابدار درباره اتحادیه ناشران، عنوان کرد: اطلاع دارم که دوستان با حساسیت ویژهای سالهاست که در اتحادیه زحمت میکشند و تا این لحظه بار مسائل بزرگی را به دوش کشیدهاند. ممکن بود که اگر پایمردی دوستان در مقاطعی وجود نداشت، سالها پیش شاکله اتحادیه از هم پاشیده بود.
وی تأکید کرد: ضمن اینکه ممکن است در جاهایی نقد آقای محسنی را مبنی بر لزوم دانش و بینش کافی برای ادامه راه، بپذیرم، اما دوست دارم که این احترام صنفی پابرجا بماند و این نقد در مسیر سازند برجا بماند. بحث اصلی ما این است که آینده صنعت نشر با وجود تغییر و تحولات تکنولوژیک امروز و یا برنامههای کلانی که وزارت ارشاد برای صنعت نشر دارد، چگونه خواهد بود.
دیدگاههای موجود درباره وضعیت فعلی نشر در ایران
این نشست با نظر اکثریت به بررسی وضعیت فعلی نشر ایران اختصاص پیدا کرد و مجید رهبانی دراینباره گفت: تنها زمانی میتوانیم به بررسی وضعیت آینده نشر بپردازیم که تحلیل مناسبی از وضعیت فعلی این صنعت داشته باشیم. این روزها وقتی با همکاران خود درباره وضعیت صنعت نشر صحبت میکنیم، همه متفقالقول هستند که امروز در وضعیتی استثنایی در حوزه نشر قرار داریم.
مدیر مسئول مجله جهان کتاب در ادامه به بیان عمدهترین نظرات مطرح در ریشهیابی وضع کنونی نشر پرداخت و گفت: یکی از مسائلی که همگی به آن اتفاق نظر داریم این است که توان و ظرفیت نشر امروز ایران خیلی بالاتر از تقاضای موثری است که در جامعه وجود دارد. این در حالی است که از میان دوازده هزار پروانه نشر، کمتر از دوهزار ناشر فعال هستند و اگر آمار اخیر خانه کتاب را در مورد آمار نشر سی سال گذشته هم ببینیم، نشان میدهد که حدوداً دویست ناشر اکثریت تولید کتاب ایران را دارند.
وی با اشاره به کاهش تقاضای کتاب در جامعه افزود: بهترین شاخص کاهش تقاضا همین تیراژ کتاب است؛ با هر تعبیری این موضوع را تحلیل کنیم، این تیراژ با جمعیت با سواد ایران همخوانی ندارد. کاهش تقاضا خود باعث افزایش قیمت میشود و افزایش قیمت متقابلاً تقاضا را کم میکند.
رهبانی ادامه داد: در این میان برخی نظرات متفاوتی مطرح میکنند، اعم از اینکه فرهنگ جامعه ایرانی فرهنگی شفاهی است و عادت مطالعه در مردم وجود ندارد که این موضوعات از مشکلات پایهای است. همچنین رسانههای رقیب کتاب که زمان فراغت را پر میکنند، از دیگر دلایل مطرح شده برای کاهش استقبال از کتاب بوده است.
مدیر مسئول مجله جهان کتاب با اشاره به ریزش کتابخوانان طبقه متوسط گفت: برخی جامعهشناسان و اقتصاددانان ایران، تأکید میکنند، تخریب طبقه متوسط شهری در دوره هشت ساله دولت نهم و دهم و یک امر تعمدی و برنامهریزی شده، بود. تخریب طبقه متوسط در واقع تخریب مصرفکنندگان فرهنگی و کتابخوانان بود. چراکه بر اساس تحقیقی که نتایج آن را در سال 1383 منتشر کردیم، بسیار ثروتمندان و بسیار کم درآمدها مصرفکنندگان کتاب نیستند.
وی تغییرات ارزشهای اجتماعی را نیز از دیگر عوامل مطرح در عدم مراجعه مردم به کتاب عنوان کرد و گفت:. تعبیر مردم از منزلت اجتماعی در دهه 50 و دهه 90 بسیار متفاوت است. به عنوان مثال منزلت اجتماعی یک آموزگار و یک فروشنده ماشین در دهه 50 چگونه بوده و امروز چگونه است. مسلماً آن فروشنده ماشین چند برابر آن معلم دارای منزلت اجتماعی است، همین اتفاق درباره کتاب و مطالعه هم افتاده است.
تأثیر اعمال سلیقه در کاهش علاقه به کتاب
محمدعلی مرادی نیز به نقش ممیزی سلیقهای در برخی دورهها بر ریزش مخاطب کتاب اشاره کرد و گفت: طی برخی دورهها موضوع مشکلات ناشی از ممیزی سلیقهای دغدغه همه فعالان حوزه کتاب بوده؛ چه کتابخوان، چه کتابفروش و چه ناشر. ما کم نمیبینیم افرادی که برای نسخههای مطمئن رمانهای سالهای گذشته به کتابفروشیها مراجعه میکنند.
حمید محسنی گفت: در حوزههای علمی با بحران شدیدی رو به رو هستیم که دیگر ارتباطی به ممیزی ندارد، چرا که ممیزی در موضوعات علمی اعمال نمیشود. قبول دارم که بحث ممیزی سلیقهای در حوزههایی مثل ادبیات، سیاست و هنر و غیره میتواند مؤثر باشد، اما عدم استقبال از کتابهای علمی نیز نشان میدهد موضوع گستردهتر از این حرفها است.
حمیدرضا شعبانیان، نقش ناشران در رخ دادن شرایط فعلی در عرصه نشر اشاره کرد و گفت: چندی پیش گزارشی از جلسه داوران کتاب سال میخواندم که اکثر این عزیزان از افت کیفی محتوا و شکل کتابهای تولیدی ابراز دلخوری کردند.
مدیر انتشارات دف ادامه داد: اما به جای اینکه این تجربیات به خودساختگی نشر کشور و بهبود کیفی کتابهای تولیدی منجر شود، باعث شده تا در یک برآیند کلی از هدفهای عالی خودمان عقبنشینی کنیم؛ یعنی هم محتوا را رها کنیم، هم شکل ظاهری را و من اتفاقاً فکر میکنم لازم است که گاهی کتابهای پرو پیمان با شکل ظاهری نفیس و گران تولید شود، چرا که این موضوع میتواند جریانآفرین باشد و مسئولیت بیشتری را متوجه مخاطب کند.
وی با اشاره به راهکارهایی برای خروج از وضعیت فعلی گفت: اگر چنانچه به کیفیت بیشتر توجه کنیم، ممکن است بتوانیم از آسیبهای احتمالی تکنولوژی بهتر و راحتتر عبور کنیم و با ممیزی بهتر روبه رو شویم و از سد آنها بگذریم و از همه مهمتر بتوانیم با مخاطبان خودمان در بازار طبقه متوسط، ارتباط بهتری را ایجاد کنیم.
شعبانیان ادامه داد: فکر میکنم که ما ناشران در نمونهخوانی، ویرایش و حتی انتخاب متن دقت نمیکنیم و فکر میکنم که این موضوع در یک برآیند کلی شامل حال همه ما میشود؛ اقتصاد هم که همواره فشارهای خودش را دارد و به ما کمتر اجازه میدهد به درون متن کتاب برسیم.
محسنی با اشاره به وجود رانتهایی بزرگ در صنعت نشر و کتاب گفت: امروز طبیعی شده که برخی کتابهایی که به لحاظ کیفی سطح پایینی دارند، مورد استقبال قرار بگیرند و از برخی کتابهای کیفی استقبال نشوند. اینکه یک دانشگاه پیش از انتشار یک کتاب آن را به عنوان منبع درسی معرفی میکند نشان از همین روابط ناپاک در عرصه نشر است.
وی افزود: مجموعهای از این دست اتفاقات و به خصوص تکثیر غیرقانونی کتاب یک ناشر بدون اجازه او، از جمله مواردی است که از توان کنترل ما خارج است و باید فکری به حال آنها کرد.
نظر شما