شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۰
ماهنامه «فرهنگ امروز» بر پله نهم ایستاد/ انتشار کتاب «جنون هشیاری» رویدادی نامنتظره بود

ماهنامه «فرهنگ امروز» با در برداشتن پرونده‌ای متنوع از اندیشه، دین، سینما و تاریخ بر پله نهم ایستاد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نهمین شماره ماهنامه «فرهنگ امروز» با اختصاص پرونده‌ای به سینما و مطالبی از تاریخ، اندیشه، دین‌پژوهی و... منتشر شد. در این شماره در شش فصل به «گزارش»، «تاریخ»، «اندیشه»، «دین‌پژوهی»، «سینما» و «پیشخوان» پرداخته شده است.

در صفحات فصل نخست «گزارش» مصالبی با این عناوین «پیرامون تاریخ‌نگاری آکادمیک»، «حاشیه‌های علوم انسانی؛ از مدرسه تا دانشگاه»، «یک عمر فهرست‌نویسی»، «بندکیت اندرسون مردی بدون وطن»، «دانش مناسکی و گذار به «عصر پسامنابع»، «اصحا ب اندیشه»، «شازده حمام در پاریس: خاطرات محمدحسین پاپلی یزدی»، «گفت‌وگو با محمد اسحاقی»، «تقویم»، «مصاحبه ویژه؛ گفت‌وگو با محمد صنعتی»، «پاریس: داستان دو شهر»، «بی‌ارزش شدن ناامیدکننده دانشگاه‌ها»، «خواندن فراموش کردن است»، «سرمایه‌داری به کجا ختم می‌شود» و «نقاشی‌های داستایوفسکی» مشاهده می‌شود.

تاریخ‌نگاری غرب در برابر ناتوانی ایرانی!
در همین قسمت مطلبی از عباسقلی غفاری‌فرد با عنوان «پیرامون تاریخ‌نگاری آکادمیک» که نقدی بر پرونده تاریخ شماره هشتم نشریه «فرهنگ امروز» است، می‌خوانیم: «پیش از هر چیز، باور به توانایی‌های تاریخی و تاریخ‌نگاری غرب و غربی‌ها و در برابر، ناتوانی ایرانی در این رهگذر، آزاردهنده است. اگر شیوه تاریخ‌نگاری و پژوهش آنها علمی و تحلیلی است، نه ازآن‌روست که توانایی اندیشه، اندیشمندی و اندیشه‌پردازی‌شان برتر است، بلکه از این‌روست که از آغاز، راه درست آموزش را می‌جویند. آموزگاران تاریخ را به شیوه پژوهش‌محوری و دانش‌بنیانی پرورش می‌دهند. توانمندی تاریخی و تاریخ‌نگاری آنها برآمده از سرچشمه پندار آنها نیست، بلکه پرورده آموزش درست و شیوه خردمندانه است. این‌طور نیست که به سخن استاد فرزانه، شادروان عبدالحسین نوایی، باور کنیم که هرچه پروفسور «شل کن هایمر» و پروفسور «سفت کن برگر» گفت درست است و گفته‌های دیگران (مثلا پروفسورهای ایرانی) شایسته باور نیست.» (ص 4)

حکایت طه حسین و سیدحسن تقی‌زاده در پاره‌ای از اندیشه‌ها

«تاریخ» در فصل دوم با مطالبی همچون «چرا باید به جریان تجددخواهی عربی توجه کرد؟»، «تجددخواهی عربی»، «الایام فی الایام»، «نقد شرق، ستایش از غرب»، «ابزار ترقی»، «راهبر روشنفکری جهان عرب»، «ادیبان در سیاست» و «تجدد در دو اقلیم» همراه شده است. رامین اکبری، (کارشناس ارشد تاریخ) در مطلب «تجدد در دو اقلیم» در نگاهی به تجدگرایی طه حسین و سیدحسن تقی‌زاده می‌نویسد: «تشابه اندیشه دو متفکر علی‌رغم تفاوت در حوزه‌های متعلق به آن،‌ در پاره‌ای از زمان، آن‌چنان جلوه می‌کند که گویی آن دو متفکر با یکدیگر آشنا بوده یا آثار یکدیگر را خوانده‌اند. حکایت طه حسین و سیدحسن تقی‌زاده در پاره‌ای از اندیشه‌ها، یکی از این نمونه‌هاست. آنچه بیش از اندازه قیاس این دو را جالب توجه می‌کند، زندگی سیاسی و فرهنگی آنان است. تقی‌زاده در بهترین حالت، از رهبران مشروطه و سیاست‌مداری است با دغدغه‌ اصلاح،‌ اما در مقابل طه حسین از بزرگ‌ترین ادیبان معاصر جهان عرب محسوب می‌شود. هرچند پذیرش وزارت فرهنگ مصر از سوی طه حسین حاکی از آن است که او به مقوله سیاست بی‌توجه نبوده است. آنچه در اندیشه این دو فرد، ما را به سمت قیاس کشاند، آرای آنان در خصوص غرب،‌آموزش رایگان، ملی‌گرایی و... است.» (ص 64)

حکمت سعدی و شرح سفری به کاشغر در گلستان

در پرونده «اندیشه» در فصل سوم به مطالبی مانند «فلسفه‌های گرم، فلسفه‌های سرد»، «از ستیز تا همگرایی»، «تقابل فلسفه تحلیلی و فلسفه قاره‌ای»، «نزاع بر سر هیچ»، «گفت‌وگو با ضیاء موحد»، «فیلسوف بندباز»، «فلسفه علم تحلیلی یا فلسفه علم قاره‌ئی؟ مساله این است»، «قاره‌ای یا تحیلی؛ مساله این نیست»، «عالیجناب خاکستری در پس پرده»، «گفتاری در نسبت فلسفه تحلیلی با فلسفه اسلامی» و «صلح جاودان تجربه و عقل» اختصاص دارد. مطلب «قاره‌ای یا تحیلی؛ مساله این نیست» به قلم میثم سفیدخوش، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی آمده است: «سعدی که حکمت در حکایت می‌کند، در گلستانش شرح سفری به کاشغر را آورده که هم‌زمان با صلح محمد خوارزمشاه و اهل ختا بوده است. شیخ ما در این سفر به جامع شهر که چیزی شبیه مدرسه‌های علیه (یا فرض بگیریم دانشگاه‌های امروزی ما) بوده است رفته و در آنجا جوانی را در غایت اعتدال و نهایت جمال دیده است. این پسر جوان که سعدی را نمی‌شناخته،‌ بی‌اعتنا به او مقدمه زمخشری در دست داشته و همی خوانده است که «ضرب زید عمروا و کان المتعدی عمروا». سعدی رو به این پسر نحوز کرده و گفته است: «ای پسر، خوارزم و ختا صلح کردند و زید و عمرو را همچنان خصومت باقی است؟» داستان کش‌مکش فلسفه قاره‌ای و تحلیلی در جامعه فلسفی ما، مناسبتی با این کنایه سعدی به آن پسر جوان دارد.» (ص 83)

دوره‌ای که حوزه علمیه با علوم انسانی جدید مواجه شد

ماهنامه «فرهنگ امروز» در فصل چهارم «دین‌پژوهی» سراغ عناوین «ملاحظاتی درباره مواجهه حوزه علمیه و علوم انسانی جدید»، «گفت‌وگو با مسعود آذربایجانی»، «حوزه در محدوده دانشگاه»، «گفت‌وگو با عبدالحسین خسروپناه»، «وقتی نوزاد «فلسفه تطبیقی» در دامان مکتب تهران» ناقص متولد می‌شود...»، «با معارف دین آشنا، اما با فلسفه علم بیگانه‌اند» گفتاری از ابراهیم دادجو و «از نقد اخلاقی تا استحاله» رفته است. در گفت‌وگوی با عبدالحسین خسروپناه، رئیس موسسه حکمت و فلسفه با طرح پرسشی آورده است: «به نظر شما، از چه دوره‌ای حوزه علمیه با علوم انسانی جدید مواجه شد؟

وی نیز پاسخ می‌دهد: به نظرم می‌رسد اولین دوره‌ای که حوزه‌های علمیه با علوم انسانی مدرن آشنا شدند، دوره مشروطه است؛ یعنی می‌شود گفت با علوم سیاسی این ارتباط آغاز شد. علوم سیاسی به شیوه مدرن توسط روشن‌فکران در دوره مشروطه مطرح می‌شد. در آن زمان، حوزویان وارد بحث شدند و طبیعتا به نقد و بررسی می‌پرداختند. مثلا شخصیتی مثل شیخ فضل‌الله نوری نقدهایی داشت یا فرض کنید مرحوم محقق نایینی کتاب «تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله» را می‌نویسد و به‌گونه‌ای از مفاهیم سیاسی غرب هم استفاده می‌کند، اما با فقه نیز همسازی ایجاد می‌شود. به نظر من، این دوره دوره‌ای است که در یک قرن اخیر ارتباط حوزه‌ها با علوم انسانی بیشتر شده است. از سوی دیگر، حدودا از پنجاه سال پیش در حوزه عراق، مباحث اقتصادی و جامعه‌شناختی که مارکسیست‌ها و سوسیالیست‌ها داشتند، مورد بررسی قرار گرفت و حزب بعث هم که یک حزب کمونیستی‌ـمارکسیستی بود، مباحث اقتصادی و جامعه‌شناختی را مطرح می‌کرد. در این فضا، شخصیتی‌هایی مثل شهید صدر توانستند در حوزه علمیه نجف وارد این مباحث شوند و ناظر به همین مسائل، شهید صدر کتاب «اقتصادنا» را نوشت.» (ص 106)

تاریخ فقط مختص یونان باستان نیست

«سینما» در فصل پنجم مورد توجه قرار گرفته و مطالبی مانند «عشق باشکوه»، «از فاشیسم تا نئورئالیسم»، «درون ماندگاری: یک عشق»، «نگاه مادون قرمز به جهان»، «آلن رنه؛ یاد، دیدار و آستانه‌های زمان»، «روایتی در مواجهه با عشق و مرگ، گفت‌وگو با فرهاد توحیدی»، «رمانس دو»، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند؟» و «زیر درختان زیتون: آشتی طبیعت - تاریخ از مجرای سینمت - عشق» در آن فهرست شده است. در این پرونده محمد نصیری، پژوهشگر سینما در مطلب «زیر درختان زیتون: آشتی طبیعت - تاریخ از مجرای سینمت - عشق» می‌نویسد: «هم تاریخ سرریزی در طبیعت دارد و هم طبیعت سرریزی در تاریخ و این سرریز باید به‌گونه‌ای باشد که باعث آشتی هرچه بیشتر این دو نه قهر آنها شود. بنابراین آنچه مفهوم طبیعت را از بلاواسطگی‌اش به در می‌آورد، دوئیت ذاتی آن است: طبیعت‌ـ تاریخ و نه طبیعت در مقابل تاریخ. البته در فلسفه غرب، فهم رابطه طبیعت‌ـ تاریخ فقط مختص یونان باستان نیست. در ایدئالیسم آلمانی، تاریخ یا همان سیر پیشرفت عقل، از منشأ طبیعت شروع می‌شود و طی گذارهای طولانی‌مدت، در پایان تاریخ، جزئیت (طبیعت) و کلیت (عقل) بر یکدیگر انطباق می‌یابند و آن نسبتی که در مفهوم وجود داشت، در ایده هم تحقق می‌یابد. بدین‌معنا از آنجا که تاریخ جزئی از طبیعت است،‌ پیشرفت آن نه در انفکاک از طبیعت، بل در رابطه دیالکتیکی با آن است که رخ می‌دهد. این پیشرفت می‌تواند از معبر حتی یک فاجعه طبیعی به جلوه‌گری بپردازد.» (ص 137)

انتشار کتاب «جنون هشیاری» رویدادی نامنتظره بود

«پیشخوان» فصل پایانی این ماهنامه است که در آن «گفت‌وگو با شایگان...»، «مکتب اتریشی اقتصاد»، «انسان به مثابه موجودی دینی و نمادین»، «بن‌بست زبانی ما و ترجمه متون فلسفی»، «یادداشتی بر «لغت‌نامه تاریخی فلسفی»،‌ «جامعه‌شناسی تاریخی بحران توسعه در دوران پسا مشروطه»، «تازه‌های خارجی» و «پیشنهاد ترجمه» مشاهده می‌شود. در مطلب «گفت‌و‌گو با داریوش شایگان به بهانه انتشار کتاب جدیدیش می‌خوانیم: «انتشار کتاب «جنون هشیاری» برای بازار نشر و مخاطب ایرانی رویدادی نامنتظره بود. این بار داریوش شایگان ظاهرا دغدغه‌های کلان فرهنگی خود را فرونهاده و به یکی از علایق جوانی‌اش پرداخته و حتی در امر خطیر ترجمه شعر نیز طبع‌آزمایی کرده است. بااین‌حال نمی‌توان «جنون هشیاری» را تنها حاصل خلوت فردی یک فیلسوف با دل‌بستگی‌های عهد شباب دانست که در پیرانه‌سر دوباره رخ نموده‌اند. شایگان «جنون هشیاری» همان شایگاه «آسیا در برابر غرب» یا «افسون‌زدگی جدید» است، با این تفاوت که این‌بار سیای یک محقق ادبی را که به خود گرفته که همچنان علایق فلسفی خویش را نیز حفظ کرده است. «جنون هشیاری» تنها اثری به فارسی است که در این ابعاد به بودلر پرداخته است و شاید در میان آثار مشابه خود، که توسط دیگر متخصصان ایرانی حوزه ادبیات غرب و درباره دیگر چهره‌های ادبی غربی نگاشته شده است،‌ همچنان تا مدت‌ها بی‌همتا بماند.» (ص 142)

جامعه‌شناسی تاریخی بحران توسعه در دوران پسا مشروطه

در همین قسمت دکتر محمدامین قانعی‌راد، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در مطلبی تحت عنوان «جامعه‌شناسی تاریخی بحران توسعه در دوران پسا مشروطه» آمده است: «به‌طور خلاصه، دانشجویان دوره‌های تحصیلات تکمیلی در رشته‌های علوم اجتماعی باید با نگرش تاریخی به بررسی نقش نیروهای گوناگون اجتماعی در شرایط پسامشروطه و تأثیر آن بر فرایندهای توسعه بپردازند. توسعه در ایران تحت‌تأثیر نفت، ‌استعمار، ‌عملکرد نیروهای اجتماعی و در فضای مقدورات تاریخی چگونه شکل گرفته است. نیروهای اجتماعی مؤثر را می‌توان در دو بخش دولت و مردم جست‌وجو کرد.» (ص 156)
 
نهمین شماره ماهنامه «فرهنگ امروز» به صاحب امتیاز و مدیرمسئولی، امیرابراهیم رسولی و سردبیری بهزاد جامعه بزرگ در 164 صفحه و به قیمت 10 هزار تومان منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها