محمد میلانی، مترجم و نویسنده معتقد است آثار تالیفی و ترجمهای جهانبگلو در آشنا کردن علاقمندان با زیباییشناسی مدرن، اندیشمندان معاصر و همچنین مدرنیسم، به ویژه در کتاب «مدرنها» نقش مهمی ایفا کرده است.
کتابهای مجموعه گفتوگوهای او با فیلسوفان معاصری چون آیزایا برلین، جورج استاینر، سیدحسین نصر، آشیش ناندی و داریوش شایگان که به زبان فرانسه منتشر شدند، در شناساندن افکار این صاحبنظران به مخاطب ایرانی بسیار تأثیرگذار بوده و تا به امروز که نزدیک دو دهه از انتشار برخی از آنها میگذرد، از ارزش و اعتبار آنها کاسته نشده است.
فارغ از جنبههای سیاسی جنجالبرانگیز و پرحاشیه فعالیتهای جهانبگلو، یکی از دغدغههای مهم او همواره تفسیر و تحلیل مدرنیته ایرانی است. از میان برخی از کتابهای منتشر شده او در ایران، که همچنان منتشر میشود، میتوان به این موارد اشاره کرد: «وجدان زندگی: گفتوگو با جورج استاینر» ترجمه پروینذوالقدری، «در جستوجوی آزادی: گفتوگو با آیزایا برلین» و «روح هند» هر دو ترجمه خجسته کیا، «اندیشه عدم خشونت» ترجمه محمدرضا پارسایار، «زیر آسمانهای جهان: گفتوگو با داریوش شایگان» ترجمه نازی عظیما و «در جستوجوی امر قدسی: گفتوگو با سیدحسین نصر» ترجمه مصطفی شهرآیینی، اشاره کرد.
همچنین جهانبگلو یکی از نویسندگانی است که نظرات مهمی در زمینه زیباییشناسی مدرن دارد. با محمد میلانی گفتوگوی کوتاهی درباره نوع نگاه و آثار او داشتهایم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد. میلانی نویسنده کتاب زندگینامه امیرحسین جهانبگلو (پدر رامین جهانبگلو) است که به زودی از سوی انتشارات ایده خلاقیت چاپ میشود.
برای تحلیل وضعیت و چگونگی کتابهایی که در ایران با موضوع مدرنیته و مدرنیسم منتشر شده است، بررسی نقش آثار جهانبگلو میتواند مفید باشد.
تخصص اصلی رامین جهانبگلو، فلسفه و اندیشهسیاسی است، اما وی سخنرانیها، یادداشتها و مقالههایی در زمینه زیباییشناسی نیز دارد. نظر شما درباره مکتوبات وی در حوزه زیباییشناسی چیست؟
رامین جهانبگلو یک نویسنده چند وجهی است. در واقع وی در فلسفههای مضاف از جمله فلسفههنر، فلسفهسیاسی و فلسفهاخلاق نیز یک اندیشمند مهم در جهان محسوب میشود. ما در ایران درک و دریافت صحیح از مدرنیسم و پسامدرنیسم را تا حدودی مدیون آثار جهانبگلو نیز هستیم. همچنین متفکران مهمی چون کورنلیوس کاستوریادیس، امانوئل لویناس، یوهان گئورگ هامان، فرناندو پسوا و... نیز از طریق نوشتههای جهانبگلو برای نخستین بار در ایران معرفی شدند. بر این اساس تفسیر صحیح از زیبایی شناسی و فلسفه هنر از منظر اندیشمندان تفکر مدرن نیز از متعلقات فکر و نوشتههای او محسوب میشود.
جهانبگلو همچنین در سالهای 1384 و 1385 سلسله سخنرانیهای بسیار مهمی در خانه هنرمندان ایران با موضوع «مبانی فلسفی در روشنفکری فرانسوی» ایراد کرد که در آن از تفکرات زیباییشناسی و هنرپژوهی فیلسوفان معاصر فرانسوی صحبت شد.
گفتید که جهانبگلو یک نویسنده چند وجهی است. آیا این چند وجهی بودن به معنی چند تکه بودن منظومه فکری اوست؟
خیر. به طور کل در طول تاریخ فلسفه، فلسفههایمضاف از منظومه فکری فیلسوفان جدا نبودهاست. به عبارتی زیباییشناسی، اخلاق، سیاست و... در بدنه اصلی دستگاه فلسفی فیلسوفان قرار داشته و جمع همه اینها در کنار هم منظومه فکری فیلسوفان را تشکیل میداد. این مساله درباره جهانبگلو نیز صادق است. در واقع رویکرد وی هنگام نوشتن مثلاً تفسیرهایش درباره سینمای کارل تئودور درایر، همان رویکردی است که با آن اندیشههایش در فلسفهسیاسی و حتی گفتارها و تحقیقات وی درباب تساهل و پرهیز از خشونت، نشر یافته است.
در کدام یک از کتابهای منتشر شده جهانبگلو در ایران، اندیشههای او درباره زیبایی شناسی و فلسفه هنر منتشر شده است؟
اندیشههای جهانبگلو درباره زیبایی شناسی و فلسفه هنر دو وجه دارد. نخست بحثهایی است که وی درباره نویسندگان و هنرمندان مدرنیستی چون مارگریت دوراس، فدریکو فلینی و آندره مارلو داشته که این بخش در فصلهای مختلف کتابهایی چون «مدرنها» و «مدرنیته، دموکراسی و روشنفکران»، طرح شده.
گونه دیگر، نوشتارها و مباحثات جهانبگلو درباره معماری، شهرسازی، نقاشی، شعر و موسیقی مدرن ایرانی و سینمای ایران است؛ در واقع همان بخش از عدم قرار در ذهن یک متفکر در باب کیفیت محیط پیرامون و زیستگاه اجتماعی وی، که این بخش نیز در کتاب مهم این اندیشمند با عنوان «ایران و مدرنیته» مطرح شدهاست. جهانبگلو در این کتاب گفتوگوهایی نیز با رویین پاکباز، ژان دورینگ، آربی اُوانسیان، فرخ غفاری، شمس لنگرودی و رضا مقتدر درباره هنر مدرن ایران داشته که نشان از برخورد فلسفی او با مقولههای هنری است.
در کنار این دو گونه، جهانبگلو در گفتوگوهای خود، با فیلسوفانی چون برایان مگی، جورج استاینر، شایگان و نصر، از این مهم فاصله نگرفته. جورج استاینر یکی از فیلسوفانی است که اندیشههایش در حوزه فلسفه هنر و نقد ادبی نیز بسیار قابل توجه و مهم است. از این اندیشمند کتاب مهمی با عنوان «مرگ تراژدی» با ترجمه بهزاد قادری در ایران منتشر شده است. کسانی که قصد دارند درک درستی از کتاب مرگ تراژدی و تفکرات استاینر در حوزه فلسفه هنر و نقد ادبی داشته باشند، میتوانند به گفتوگوهای جهانبگلو با استاینر یعنی کتاب «وجدان زندگی» مراجعه کنند. همچنین در کتاب «در جستوجوی امر قدسی: گفتوگوهای رامین جهانبگلو با نصر» نیز تحلیل روشنی از فلسفه هنر از منظر تفکر سنتگرایی طرحریزی شده است. متصورم نمیتوان نقادی و تحلیل تاریخ روشنفکری در ایران و مطالعات در باب هنر مدرن و حتی زمینههای حضور تفکر مدرن در قالب ساختار فکر ایرانی را بدون توجه و تأمل به مباحث و تأملات جهانبگلو در این حوزهها، بهپیش برد.
نظر شما