«غول مدفون» آخرین اثر کازوئو ایشیگورو با ترجمه سهیل سمّی از سوی انتشارات ققنوس منتشر شد.
دو قهرمان داستان، آکسل و بئاتریس، زوج سالخورهای هستند که برای پیدا کردن فرزندشان که گمشده است عزم سفر میکنند. این سفر در قرون کهن میگذرد و موقعیتش کشور انگلستان است. درست هنگامی که ساکسونها و بریتونها پس از جنگی پر آشوب در صلحی که چندان پایدار نیست و دیری نمیپاید، زندگی میکنند. این صلح در واقع حاصل شکلی از فراموشی است. این نسیان به مانند مه صبحگاهی در سراسر آن خطه انتشار یافته است. این مه در واقع نتیجه وجود کوئریگ است که به نوعی مانند اژدها در داستان نمایان میشود. این اژدها یاد عشق، محبت، نفرت، و خونخواهی را از اذهان عامه مردم بیرون برده است.
آکسل و بئاتریس در مسیر سفر خود با اشخاص گوناگونی مواجه میشوند. اشخاصی مانند یک مبارز باستان که به دنبال برابری و عدالت میگردد. این شخص مردی است که جراحتی سحرآمیز بر تن خود دارد و در جستوجوی مادرش است. یکی دیگر مأموریت دارد که اژدها را به قتل برساند.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «در داخل حفره، موقعیت و حالت پیکر اژدها هیچ تغییری نکرده بود: اگر هم حواس حیوان با نزدیک شدن بیگانهها به او هشدار داده بود –و به خصوص، غریبهای که به داخل حفره میرفت- هیچ واکنشی که گویای هوشیاری کوئریگ باشد دیده نمیشد. آیا حال مهره های پشت حیوان بود که شدیدتر از قبل بالا و پایین میرفت؟ آیا در باز و بسته شدن آن چشم با روکش عجیبش هوشیاری جدیدی محسوس بود؟ اکسل مطمئن نبود. اما همانطور که به آن موجود خیره شده بود، و حتی در ذهنش به سمت آن بوته دست دراز میکرد. اکسل متوجه شد که این تصویر به نظرش واقعیتر میآمد. چطور آن بوته تک آنجا روییده بود؟ آیا کار خود مرلین نبود تا با آن موجود همراهی داشته باشد؟»
رمان «غول مدفون» در 392 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه به بهای 22 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. این کتاب در تابستان امسال نیز با ترجمه فرمهر امیردوست بر پیشخان کتاب فروشیها قرار گرفت.
نظر شما