رمان «من و ماتروشکاهای منتظر» نوشته آزیتا زمانی از سوی نشر آرویج منتشر شد.
در بخشی از این کتاب 182 صفحهای میخوانیم: «من کوچک ترین عروسکم. توی دلم چیزی نیست. من آبستن هیچ عروسکی نیستم. به رنج زنها فکر میکنم که نسل اندر نسل زاییدند و بزرگ کردند و با چنگ و دندان ما را در کوچههای پر پیچ و خم زندگی پیش راندند. من بنبستم و هیچ راهی از من به جلو ادامه پیدا نمیکند. من زحمت مادران و مادران و مادرانم را به هدر دادهام. این ماتروشکای آبستن را...»
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم: «بچه، یک بچه تمام چیزی است که از زندگی میخواهم. از جا بلند میشوم. لیوانی چای تازهدم برای خودم میریزم. کتابم را برمیدارم و پشت میز آشپزخانه کنار پنجره مینشینم. پرده گیپور سفید با نسیم بهاری تاب برمیدارد و دوباره روی پنجره میخوابد.
جوانههای سبز روی شاخههای تک درخت سیب باغچه نشسته. شاید سال دیگر، وقتی تن این درخت یک بار دیگر شکوفه باران شود، من هم بچهام را بغل کرده باشم. همینجا بنشینم و به او شیر بدهم.»
رمان «من و ماتروشکاهای منتظر» با شمارگان هزار نسخه به قیمت 12 هزار تومان از سوی نشر آرویج منتشر شده است.
ماتروشکا، نام نوعی عروسک روسی است که از چوب ساخته میشود. این عروسکهای درونتهی در تعداد پنج تایی یا بیشتر یا کمتر و به صورت تو در تو با تزیینات و رنگ آمیزی متنوعی ساخته میشوند. ماتروشکا از اواخر سدهٔ نوزده میلادی به عنوان نماد و هدیه یادگاری روسیه درآمدهاست.
نظر شما