سیامک گلشیری، داستاننویس و مترجم گفت: در حال حاضر ما در بدترین دوره نشر کتاب قرار گرفتهایم. شمارگان کتابها به 500 و 300 نسخه تقلیل یافته و همین تعداد اندک هم به فروش نمیرسند.
وی افزود: دلیل فروش نرفتن کتاب صرفاً این نیست که مردم اهل مطالعه نیستند بلکه کتاب در دیدرس مردم قرار ندارد. امروز فیلمهای سینماییای هم که ساخته میشوند بخش توزیع در سینمای خانگی دارند و از همین طریق وارد سوپرمارکتها و کتابفروشیها میشوند. دلیل فروش رفتن فیلمهای سینمایی در دید بودن آن هاست.
نویسنده کتاب «من عاشق آدمهای پولدارم» افزود: وقتی مشتری کالایی وارد سوپرمارکت میشود به هر حال یکی از فیلم هایی را که به چشمش میخورد، میخرد اما کتاب در هیچ فروشگاهی غیر از کتابفروشیها که در شهر کتابها و خیابان انقلاب و بخشیشان هم در خیابان کریمخان تمرکز یافتهاند، در جای دیگری دیده نمیشود.
گلشیری توضیح داد: نمیتوان مردم را به بیزار بودن از کتاب متهم کرد. تعداد مجلهها و نشریههایی هم که کتابهای مطلوب را معرفی میکنند کم است. در مجلههای پرفروش هم خبری از معرفی کتاب نیست. به این ترتیب مطالعه در جامعه رواج پیدا نمیکند.
این داستاننویس اضافه کرد: در طول سال تنها در هفته کتاب و 10 روز برپایی نمایشگاه کتاب مردم یادشان میافتد که بایدکتاب بخرند. غیر از این دو مناسبت، در طول سال کتاب به کالایی تقریباً فراموش شده تبدیل میشود.
این مترجم ادامه داد: روی بیلبوردها کتابهایی را میبینیم که تبلیغ میشوند و روی جلد آنها در دید عموم مردم قرار میگیرد اما اگر نظر مرا بخواهید به این شیوه نمیتوان کتاب را وارد زندگی مردم کرد.
وی گفت: رمانهای درخشانی در تاریخ یکصد ساله داستاننویسی ما نوشته شده اما آنها در داخل کشور هم دیده نمیشوند. وقتی هم به برنامههای تلویزیون دقیق میشویم درخواهیم یافت که مسئولان برنامههای صدا و سیما کتابهایی را که به گزینش خودشان انتخاب شده، معرفی میکنند. این سیاستهای غلط هم راه به جایی نمیبرد.
مترجم «چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد» ادامه داد: کتاب باید در دید مردم قرار گیرد. در دورهای کتابهایی در مترو عرضه میشد که میتوانست مفید باشد اما این سیاست هم ادامه نیافت. برای عادت دادن مردم به مطالعه باید زنگ کتابخوانی در مدارس داشت و جشنوارههایی که به کتاب ارتباط پیدا میکند بیشتر شود و سیاستهای فرهنگی در این زمینه محدود به هفته کتاب یا نمایشگاه کتاب نشود.
از گلشیری تاکنون بیش از 40 کتاب منتشر شده است. آثار وی تاکنون جوایزی همچون جایزه کتاب سال مهر، لوح تقدیر جشنواره کتاب برتر کودک و نوجوان و لوح تقدیر جایزه یلدا را از آن خود کردهاند.
«من عاشق آدمهای پولدارم»، «شب طولانی»، «مهمانی تلخ»، «با لبان بسته» و «نفرین شدگان» نامکتابهای اوست. گلشیری همچنین کتابی با نام «دیگچه و ملاقه» از یک نویسنده آلمانی برای گروه سنی کودک و نوجوان و برخی آثار «هانریش بل» را از آلمانی به فارسی برگردانده است.
نخستین چاپ کتاب «آخرین رویای فروغ» اردیبهشت ماه امسال از سوی نشر چشمه راهی بازار کتاب شد. چاپ دوم این اثر هفته گذشته از سوی نشر چشمه به ویترین کتابفروشیها راه یافت.
نظر شما