دومین نشست «اندیشه و قلم» با محوریت موضوع مخاطب در آثار ادبی، به ویژه آثار دینی و عاشورایی عصر دیروز (یکشنبه یکم آذر ماه) با حضور حجت الاسلام محمدرضا زائری و صادق کرمیار در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. زائری در این نشست، شرط ماندگاری یک اثر را ارتباط همدلانه با مخاطب دانست.
اثری ماندگار است که نویسندهاش با مخاطب، همدل و همنفس باشد
وی همچنین با بیان این که ادبیات آیینه زندگی اجتماعی است، عنوان کرد: از خلال قصه، شعر و کتاب میتوان تصویری از جامعه را تماشا کرد و مناسک آیینی را نیز میتوان از طریق ادبیات در احوال مردم روزگار نشان داد. به طور طبیعی نویسنده وقتی اثری را تولید میکند، باید با لایههای مختلفی از مخاطبانش آشنا باشد و اثری ماندگار است که نویسندهاش قبل از مخاطب، با او همدل و همنفس شده باشد.
زائری یادآور شد: اتفاقی که در ادبیات عاشورایی رخ می دهد این است که نویسنده و یا شاعر به طور طبیعی از آن نقطه اصلی موضوع، به روزگار خود سیر میکند و هیچ مولفی هم نمیتواند چیزی را در اثرش پنهان کند. نویسنده اگر هم نخواهد، باورش در اثرش پدیدار میشود. به همین دلیل شعر آیینی امروز ما کارکردهای اجتماعی جدی دارد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار موثر ظاهر شده و نقش آفرینی کرده است و حضور اجتماعی و رفتار اجتماعی خواننده خود را هدف گرفته و با آن ارتباط برقرار کرده است.
سوگواری امری زنانه است
زائری در ادامه سوگواری را امری زنانه دانست و گفت: در تمام دنیا سوگواری امری زنانه است و در مثلهای کشورهای مختلف نیز این امر مطرح شده و به طور طبیعی نیز کسی که به جنگ میرود و کشته می شود مرد است و کسی که می ماند و سوگوار می شود، زن است. در ادبیات عاشورایی نیز سایه سنگین زنانگی وجود داشته و در گذشته لحنی منفعلانه داشته است و از همین جهت هم ادبیات عاشورایی ظرفیت عظیمی برای بررسی تحولات زندگی مردم به وجود میآورد و میتواند پاسخ دهد که چگونه سوگواریها و مرثیههای مفعلانه و زنانه در دورهای، تبدیل به مضامینی حماسی و کاملا مردانه می شوند.
ادبیات عاشورایی وامدار حضرت زینب (س) است
این محقق و پژوهشگر با تاکید بر این که ادبیات عاشورایی وامدار حضرت زینب (س) است، توضیح داد: حضرت زینب(س) یک زن بود، اما وقتی در مقابل یزید سخنرانی کرد، همه گفتند گویی حضرت علی (ع) سخن میگوید و ایشان بانویی بود که شور را با شعور، عاطفه را با حماسه و درد را با قیام در هم آمیخت.
صادق کرمیار نویسنده نیز در ادامه نشست درباره کتاب «نامیرا» که به گفته مجری این برنامه فروش خوب و تجدید چاپهای بسیاری داشته است، گفت: درباره این کتاب باید بگویم که اتفاق خاصی نبوده است، کتابی نوشتم، به ناشر تحویل دادم و ناشر هم چاپ و توزیع کرد و اتفاق پیچیدهای برای تولید این اثر رخ نداده است.
ادبیات داستانی مدرن نقش آیینه را در جامعه ایفا نمیکند
وی گفت: در رابطه با این که ادبیات عاشورایی و دینی داریم یا نه، نمیدانم چه قدر درست یا غلط است و یا این که اصلا ادبیات می تواند پسوندی داشته باشد یا خیر. درباره آیینگی ادبیات هم همینطور. برخی معتقدند ادبیات در جامعه همچون آیینه، عمل و بازتاب مناسبات فردی و اجتماعی را ارایه میکند. اما اگر به تاریخ ادبیات نگاه کنیم، به ویژه در ادبیات داستانی بعد از مدرنیسم و پس از آن که سبکهای ادبی نوین شکل گرفت، میبینیم که دیگر کاربرد گذشته را ندارد و نقش آیینه را ایفا نمیکند. ادبیات پست مدرن تمام مناسبات جامعه را بر هم میزند و نگاهی که یک نویسنده پست مدرن به فردیت انسان ها دارد، با نگاهی که در جامعه وجود دارد متفاوت است و در چنین شرایط متناقضی که برای ادبیات وجود دارد برای خود من جای تردید است که آیا میتوان گفت ادبیات کارکرد اجتماعی دارد یا خیر.
برخی مدیران فرهنگی معتقدند به ادبیات داستانی نیاز نداریم!
نویسنده کتاب «درد» با انتقاد از نگاه برخی مدیران فرهنگی به مقوله داستان، اظهار کرد: این که بگوییم ادبیات کارکرد اجتماعی دارد از یک طرف بام افتادن است و این که همچون برخی مدیران فرهنگی بگوییم به ادبیات داستانی نیازی نداریم و باید به سمت واقعیتهای تاریخی به ویژه تاریخ معاصر برویم نیز از طرف دیگر بام افتادن است.
کرمیار همچنین گفت: متاسفانه مدیران فرهنگی انتظار دارند ادبیات همچون ابزاری در دست قدرت حاکم باشد و دیدیم که در شوروی کومونیستی چنین ادبیاتی شکست خورد، اما برخی معتقدند که این ادبیات با نگاهی دینی و معنوی تولید میشود و به همین دلیل قابل مقایسه با ادبیات شوروی نیست. اما تصور میکنم با وجود این، چنین ادبیاتی به نتیجه نخواهد رسید و از طرف دیگر عدهای هم خود را راحت کردهاند و ادبیات را کنار گذاشتهاند و مقولهای همچون خاطره نگاری را باب کردهاند و به قدری در این زمینه افراط شده است که خیلیها میگویند دیگر نیازی به داستان نداریم، در حالی که چنین افرادی نه درکی از واقعیت دارند و نه درکی از داستان.
آوانگاردترین هنرمندان هم متاثر از محیط پیرامونشان هستند
حجت الاسلام زائری نیز در ادامه با بیان این که وقتی از آیینگی ادبیات حرف میزنیم، منظورمان تحمیل یک توقع به شکل فرمایشی نیست، عنوان کرد: چنین رویکردی تبدیل به نوعی نگاه فرمایشی به ادبیات میشود و کاربرد هم ندارد و چه حوزه علمیه قم و چه شوروی و چه آمریکا، اگر بخواهند از ادبیات استفاده ابزاری کنند، به جایی نخواهند رسید. اما از سوی دیگر هنرمند نمیتواند خود را از جامعه پیرامونش جدا کند و آوانگاردترین هنرمندان نیز متاثر از محیط پیرامونشان هستند.
وی افزود: البته در آثار رئال ، وضوح تاثیر نویسنده از جامعه پیرامونش بیشتر است و در آثاری که رئال نیستند، این وضوح کمتر میشود، اما به طور کامل نمیتوانیم منکر وجود چنین تاثیری شویم. انسان موجودی زنده و سیال اجتماعی است و خواسته و ناخواسته رنگ و بوی اجتماع در افراد وجود دارد.
کرمیار نیز با بیان این که نویسنده انتخاب میکند که به چه شکل و برای چه مخاطبی بنویسد، اظهار کرد: برخی نویسندگان اثرشان را بر اساس سلیقه مخاطب مینویسند که به این گونه آثار «عامهپسند» گفته میشود و البته این گونه ادبی تنها جایی دچار اشکال میشود که به ابتذال کشیده شود. اما اگر نویسنده ساختار داستان را بر اساس موضوع مد نظرش قرار دهد، به آن ادبیات جدی گفته می شود و نویسنده در این گونه ادبی مجبور نیست به شکلی بنویسد که تمام مخاطبان اثرش را بپسندند. معتقدم بهترین شکل نگارش داستان این است که هر دو این شرایط در نظر گرفته شود و اگر هر دو این رویکردها در اثری لحاظ شود، با داستان یا شعری مواجهایم که هم خواص و هم عوام با آن ارتباط برقرار میکنند و نمونه موفق این حرکت را میتوان در اشعار حافظ پیدا کرد.
وی همچنین با اشاره به این که در سال 69 نخستین رمانش را منتشر کرده است، گفت: در آن دوران تیراژ کتاب 3 هزار جلد بود و با 50 میلیون جمعیت کشور، در شرایط خوب و رو به رشدی به سر می برد. اما در همان زمان گفتم که نوشتن کتاب برای 3 هزار نفر ارزش صرف وقت را ندارد و از آنجا که علی اصغر شیرزادی نیز تشویقم کرده بود که آثار سینمایی بنویسم، وارد این حوزه شدم تا این که در سال 88 دوباره خواستم بنویسم و باز هم پشیمان شدم و بالاخره نشر نیستان فریبم داد و مجبورم کردند بنویسم.
وی تاکید کرد: امروز با 80 میلیون جمعیت تیراژ کتاب به یک هزار نسخه در هر چاپ رسیده است ، در حالی که نویسندههای خوب و مطرح در کشورهایی همچون آمریکا و فرانسه و ... یک میلیون تیراژ دارند و نویسنده با یک بار چاپ کتابش، برای سالها به لحاظ مالی تامین میشود و مردم نیز از کتاب استقبال میکنند. اما ما در اینجا نشستهایم و بدون این که اطلاع داشته باشیم دنیا را تحلیل میکنیم و می گوییم که در تمام دنیا مردم از کتاب استقبال نمیکنند.
این نویسنده افزود: طرح روشنا که کتاب «نامیرا» نیز در این طرح قرار گرفته ، نسخه جدیدی از کتاب را با قیمت 6 هزار تومان و طراحی جلد تازه از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر کرد و توسط 6 موسسه پخش حاضر در این پویش شامل فدک، پاتوق کتاب، کتاب فردا، شهید کاظمی، کتابستان و ترنج نیز حمایت شد، تا مخاطبان تشویق به کتابخوانی شوند و دیدم که وقتی چنین حرکتی شکل گرفت و تبلیغات درستی نیز بر روی آن اعمال شد.
وی افزود: اگر کتاب به قیمت مناسب چاپ و با روش های صحیح تبلیغ و توزیع شود، مردم نیز به سمت آن میآیند. طرح «روشنا» اثبات کرد که جامعه ما کتابخوان است، به شرطی که کتاب با شرایط مناسبی عرضه شود. مسوولان فرهنگی و هنری نباید بی عرضگی خود را به گردن مردم بیاندازند و به مردم توهین کنند.
از مخاطب جا ماندهایم
محمدرضا زائری نیز با تاکید بر این که اگر مخاطب وجود نداشت، اصل ارتباط تعطیل می شد، عنوان کرد: مشکلی که وجود دارد، این است که به دلیل سرعت انتقال اطلاعات و رشد ارتباطات، از مخاطبان عقب میمانیم و چون از مخاطب جا میمانیم نمی توانیم او را جذب کنیم. در حالی که میبینید کتاب «نامیرا» و یا کتاب «دختر شینا» با تبلیغ مناسب و توزیع خوب توانستهاند فروش بسیار بالایی داشته باشند. مشخص می شود مردم اهل کتاب خواندن هستند، اما نمیدانند باید چه کتابی بخوانند.
وی ادامه داد: در دنیای امروز، یک خواهر و برادر با هم متفاوت هستند و دغدغههایشان متفاوت است، در حالی که در گذشته ما با پدرانمان تفاوتی نداشتیم و در یک فضای فکری و اجتماعی به سر میبردیم. امروز حتی زبان گفتاری و نوشتاریمان به سرعت تغییر میکند و باید واقعیتهای اجتماع را ببینیم. قرار نیست به زبانی حرف بزنیم که کسی نفهمد، باید به زبان مردم سخن بگوییم.
زائری تاکید کرد: امروز به دلیل آمار بالای طلاق در کشور، دغدغه افراد این است که با آلبوم عکسهایشان چه کار کنند. یا با فرزندی که باید هر هفته به او سر بزنند چطور برخورد کنند و اگر فضای امروز را در نظر نگیریم معلوم است که مخاطب را از دست می دهیم.
نظر شما