محمد ناصر احدی، مجری این جلسه با طرح موضوع ارتباط کاریکاتور و کتاب، سؤالاتی درباره ارزش و جایگاه کاریکاتور در دنیای امروز و سواد بصری عمومی مطرح کرد.
کامبیز درمبخش درباره آشنایی خود با کاریکاتور و نحوه ورود به این عرصه گفت: من از کودکی با تصویر و کتابهای مصور بزرگ شدم. از دوران نوجوانی به مطبوعات بسیار علاقهمند شدم و مستمر آنها را رصد میکردم و عکسها و تصاویر آن را قیچی میکردم و نگه میداشتم. بعد از آن در حدود 15 سالگی شروع کردم به نقاشی کشیدن و حتی بعضی نقاشیهایم را میفروختم.
وی با اشاره به اهمیت تصاویر و کاریکاتورها در مطبوعات و نشریات ادامه داد: اگر دقت کنید میبینید که مردم وقتی مجله یا روزنامهای را به دست میگیرند، ابتدا تصاویر آنها را نگاه میکنند. چراکه تصاویر جذابیتی دارند که چشم انسان را به سوی خود میکشند. ما میتوانیم از این ظرفیت استفادههای بسیاری داشته باشیم. به ویژه در زمینه کاریکاتور که بیننده را به زیباترین و سریعترین شکل به مقصود میرساند.
این هنرمند پیشکسوت درباره ارتباط خود با کتاب گفت: متأسفانه این اواخر نمیتوانم خواندن یک کتاب را به صورت کامل به پایان برسانم؛ چرا که انسان امروز انسانی با فرصتهای محدود است و خود من وقتی کتاب به دست میگیرم بلافاصله بعد از چند صفحه خسته میشوم و یا به افکار و مشکلات و سوژهها خودم فرو میروم و به همین دلیل فکر میکنم امروز مردم کمتر میل به خواندن رمان دارند.
درمبخش افزود: امروزه ورود دستگاهها و همینطور وسایل ارتباط جمعی، باعث کم رنگ شدن نشریات و کتابها شود. به طوری که میبینیم ذائقه کتابخوانان از خواندن رمان به سمت خواندن داستانهای کوتاه تغییر کرده و به همین دلیل انتشار مجموعه داستانهای کوتاه بسیار رشد یافته است.
وی مسائل اقتصادی را در ایجاد فاصله بین مردم و کتاب مؤثر دانست و گفت: تولید کتاب برای ناشران با هزینههای بسیار سنگینی همراه است، درحالیکه هیچ بازدهی برای آنها ندارد. البته این موضوع برای روزنامهها و نشریات هم صادق است. همچنین پایین بودن قدرت خرید مردم نیز بر این موضوع بیتأثیر نبوده و از طرفی دیگر مسائل ممیزی، خودسانسوری و در انتظار مجوز ماندن هم به این موضوع دامن میزند.
این کاریکاتوریست ادامه داد: البته یادم میآید که در گذشته مردم بیشتر مطالعه میکردند و با کتاب انس بیشتری داشتند ولی امروز مردم آنقدر گرفتارند و سرشان به مسائل روزمره زندگی گرم شده، که نه وقت خواندن کتاب را دارند و نه توان مالی خرید آن را. اگر در کشورهای خارجی میبینیم که مردم با کتاب انس بیشتری دارند به دلیل این است که درگیر چنین مسائلی نیستند و از همه مهمتر اینکه عادت به کتابخوانی را به عنوان یک موضوع خودجوش در جامعه خود ایجاد کردهاند.
درمبخش خواندن کتابهای مصور را باعث تعمیق فکر و اندیشه دانست و گفت: طبیعتاً من به تناسب حرفهام با کتابهای مصور بسیار سرو کار دارم و مدام این جمله را میشنوم که به من میگویند که چرا کتاب نمیخوانی؟ و من هم در پاسخ میگویم من کتاب میخوانم، اما کتابهایی که من میخوانم، کتابهای مصور هستند.
وی درباره برخی کتابهای منتشر شده خود در خارج از کشور گفت: حدود 2 سال پیش کتابی با عنوان «دنیا خانه من است» را در پاریس منتشر کردم. همچنین در سال 1380 نیز کتابی با عنوان «کامبیز» در میلان منتشر کردم که در همان زمان به عنوان کتاب سال انتخاب شد. بعد از آن پروندههایی درباره مسائل مختلفی چون کتاب و محیط زیست در آلمان منتشر کردم. چندین کتاب نیز با مشارکت کاریکاتوریستهای برجسته دنیا به صورت مشارکتی منتشر کردیم که «مهاجرت» یکی از آنها است.
کتاب و کاریکاتور انسان را به تفکر وامیدارند
جواد علیزاده نیز در ادامه این نشست درباره چگونگی ورود خود به عرصه کاریکاتور گفت: من از کودکی به کتابهای تصویری علاقه زیادی داشتم و پدرم کتابهای تصویری دنبالهدار را برای من میخرید و در این زمینه مشوق من بود. 15 ساله بودم که آثارم در نشریه «کاریکاتور» چاپ میشد و این موضوع باعث میشد تا این کار را جدیتر دنبال کنم و با مطالعه در زمینههای مختلف سعی میکردم که مفاهیم مختلف را به صورت کاریکاتور پیاده کنم.
این هنرمند پیشکسوت درباره ذائقه مطالعاتی خود در ایام جوانی گفت: من معمولاً کتابهای پیچیده فلسفی و حتی فیزیک را میخواندم. در دورهای به خواندن آثار صادق هدایت رو آوردم و چندین بار کتاب بوف کور را خواندم. به این نتیجه رسیدم که فضاهای سوررئالیستی موجود در این کتاب، قابلیت بسیاری برای ارائه در قالب تصویر را دارند.
وی با اشاره به برخی آثار خود پیش از انقلاب گفت: در سال 56 بود که تصمیم گرفتم بخشی از آن فضاهای فراواقعی و غیرقابل نوشتن در بوف کور را به تصویر تبدیل کنم و به آن عینیت ببخشم و حاصل این کار چیزی حدود 50 اثر شد که برخی از آنها بسیار موفق بودند و در فروردین 57 بود که در نمایشگاهی به مناسبت سالروز درگذشت صادق هدایت آنها را به نمایش گذاشتم. همان جا انتشارات عطایی پیشنهاد انتشار کتابی از این آثار را به من داد که نهایتاً این آثار در کتابی با عنوان «تصویر هدایت» منتشر شد.
علیزاده ادامه داد: البته در کنار این گونه آثار، کاریکاتورهایی با موضوعات فکاهی، سیاسی، اجتماعی و ورزشی هم در نشریات مختلف ارائه میکردم ولی در ادامه به جنبههای فلسفی و حتی قانون نسبیت انیشتین پرداختم که از دل آنها آثار موفقی بیرون آمد.
این کاریکاتوریست در ادامه به اشتراکات کاریکاتور و کتاب پرداخت و گفت: هدف از دیدن و یا کشیدن کاریکاتور این است که ما را به تفکر وادارد و دید ما را عمیقتر کند و اگر از این زاویه نگاه کنیم میبینیم که کتاب هم همین رسالت را بر عهده دارد با این تفاوت که زبان کاریکاتور تصویری است.
وی با اشاره به مشکلات پیش روی خود در انتشار مجله «کاریکاتور» به مشکلات پیش روی کتاب پرداخت و گفت: مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ از مشکلات پیش رو در عرصه نشر و کتاب است و متأسفانه مسئولان فرهنگی حمایت از ناشران و صنعت نشر را آن گونه که باید جدی نمیگیرند و تمرکز خود را به برگزاری همایشها و سمینارهایی در این حوزه معطوف میکنند.
نظر شما