گفتوگو با رضا حاجیآبادی به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس
دفاع مقدس فصل پایداری مردم ایران در مقابل تجاوز بیگانه است/ جشنوارههای ادبی و بازشناسی پایداری یک ملت
رضا حاجیآبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس و برگزارکننده جشنواره داستان کوتاه کوتاه پایداری معتقد است که دفاع مقدس، فصل پایداری مردم ایران در مقابل تجاوز بیگانه است؛ فصلی که یک چهارم از حیات انقلاب است. برای ماندگاری این فصل مانا باید قدمی برداشت و برگزاری جشنوارههایی چون داستان کوتاه کوتاه پایداری گامی در این مسیر است.
با توجه به سی و پنجمین سالگرد وقوع جنگ تحمیلی (آغاز هفته دفاع مقدس) با مدیر مسئول این انتشارات که خود از رزمندگان دفاع مقدس است و نقش بسیاری در انتشار حوزه ادب پایداری دارد درباره وضعیت فعلی نشر دفاع مقدس و نیز جایگاه جشنوارههای خصوصی این حوزه گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای حاجیآبادی در آغاز از انتشارات هزاره ققنوس بگویید. دغدغه اصلی شما برای فعالیت در حوزه ادبیات پایداری بیشتر چه مباحثی است؟
انتشارات هزاره ققنوس در سال 1382 تاسیس شده و تاکنون بیش از 500 عنوان کتاب منتشر کرده است. حدود 40درصد عناوین این انتشارات در حوزه ادب پایداری بوده است. حتما تایید میکنید این آمار کتاب برای یک ناشر خصوصی حوزه دفاع مقدس آمار خوبی است. انتشارات هزاره ققنوس هچنین بانی نخستین «جشنواره داستان کوتاه کوتاه پایداری» و نیز تاسیس انجمن ناشران دفاع مقدس است.
اگر میانه جنگ تحمیلی را سال 1363 در نظر بگیریم به طور میانگین حدود 31 سال از دوران دفاع مقدس گذشته است. به نظر من الان وقت آن رسیده است که به حوادث و افتخارات سالهای پایداری نگاهی دیگر داشته باشیم. این نگاه حتی برای مردان جنگ نیز لازم و ضروری است.
بیتردید این بازشناسی دوران دفاع مقدس میتواند سرمشق مناسبی برای حل مشکلات حال و آینده باشد. به نظر میرسد گذشت این زمان 31 ساله امکان نگاه واقعگرانه و به دور از تب و تاب روزهای جنگی را فراهم آورده باشد، چون از این پس هر چه از فضا و زمان پایداری دور میشویم، ترسیم آن برای آیندگان سختتر خواهد بود.
زمانی که در سال 1382 انتشارات هزاره ققنوس را تاسیس کردم، یکی از اهداف این انتشارات را نشر آثار حوزه پایداری قرار دادم. در آن زمان حدود 25 سال از پایان جنگ گذشته بود و خود من به عنوان یک بسیجی ساده که دوبار توفیق حضور در جبهههای جنگ را داشتم، کم کم خاطرات آن روزها را از یاد میبردم. در واقع با حمایت از نویسندگان حوزه ادب پایداری به نوعی میخواستم ادای دینی به همرزمان شهیدم داشته باشم.
گفتید انتشارات هزاره ققنوس بانی جشنواره «داستان کوتاه کوتاه پایداری» است. چرا باید یک انتشارات خصوصی به سراغ برگزاری یک جشنواره آن هم درباره دفاع مقدس برود؟
شهریور سال 1389 درست 30 سال بود که از آغاز جنگ تحمیلی گذشته بود. در این سال کمتر دیده شد که نهادهای دولتی، شبه دولتی و حتی نظامی برنامهای برای یادآوری آن روزها برگزار کنند. این در حالی بود در همان زمان زمزمههایی میشنیدیم. حتی کشورهای مغلوب در جنگ جهانی اول، مراسمهای بزرگی را برای صدمین سال آغاز این جنگ تدارک دیدند. میدانید که جنگ جهانی اول، تقریبا در ژوئن 1914 میلادی مطابق با بهمن سال 1292 هجری شمسی آغاز شد. در سال 1389 و سه سال قبل از رسیدن به صدمین سال آغاز جنگ جهانی اول بسیاری از کشورها برنامههای خود را برای یادآوری این روز اعلام کرده بودند.
نخستین جشنواره داستان کوتاه پایداری به همت انتشارات هزاره ققنوس و همزمان با سیامین سال آغاز جنگ تحمیلی و پایداری هشت ساله مردم در مقابل تجاوز بیگانه در شهریور سال 1389 پایهگذاری شد. شناسایی استعدادهای تازه در حوزه ادب پایداری، تولید محتوای ادب پایداری در فضای مجازی، چاپ و نشر آثار منتخب در قالب کتاب، قدردانی از نوقلمان ادب پایداری و تلاش برای مردمی شدن برگزاری جشنواره برخی از اهداف جشنواره بود. اکنون خوشبختانه با وجود تمام محدودیتها توانستهایم پنج دوره جشنواره را برگزار کنیم و 6 عنوان کتاب از داستانهای برگزیده را چاپ کردهایم.
کدام محدودیتها؟ مگر میشود محدودیتهایی برای چنین جشنوارههایی وجود داشته باشد؟
ببینید به نظر من اکثر قریب به اتفاق مسئولان نهادهای دولتی و شبه دولتی باور دارند که افتخار دفاع مقدس و نیز پایداری مردمی در مقابل تهاجم بیگانه متعلق به آنهاست نه مردم قهرمانپرور ایران. شاید با همین نگاه باشد که آنها تمایلی به بروز و ظهور اتفاقات مردمی در این حوزه ندارند. دلیل دیگر این امر، انحصار طلبی در ترویج فرهنگ پایداری توسط برخی نهادی دولتی و شبه دولتی است. به نظر میرسد این نهادها مردم را امین و مالک دفاع مقدس نمیدانند! البته از نگاه من در حوزه فرهنگ معمولا همواره این گونه است که دولتها خود را متولی ترویج فرهنگ میدانند.
در کشور ما هم برخی از مسئولان تلاش کردهاند تا فرهنگ را دولتی کنند. حال آنکه باید گفت فرهنگ در دست مردم رشد میکند. چرا فرهنگ انقلاب به صورت خودجوش در میان مردم رواج پیدا کرد؟ چون این فرهنگ از طریق خود مردم ترویج شد. شعارهای خودجوش ابتدای انقلاب نمادی از همین خودجوش و مردمی بودن فرهنگ است.
میتوانید به برخی محدودیتها به طور مشخص اشاره کنید؟
ما از همان دوره نخست با مشکلاتی همراه بودیم. برای مثال، گرفتن مجوز برگزاری جشنواره از اداره کل «مجامع، تشکلها و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» که این روند، همانند نام این اداره کل، خیلی طولانی شد.
در دوره دوم، این جشنواره به عنوان یکی از برنامههای فرهنگی «انجمن ناشران دفاع مقدس» که تشکلی در آستانه تاسیس از ناشران خصوصی دفاع مقدس بود، معرفی شد اما زمان زیادی نگذشت که این انجمن خصوصی به تصرف ناشران دولتی و شبه دولتی درآمد.
مگر میشود یک انجمن را تصرف کرد؟
انگار همین دیروز بود اما حالا نزدیک به 6 سال است که از نخستین جلسه هیات موسس انجمن ناشران دفاع مقدس در دوازدهم مهرماه 1388 گذشته است. آن روز گفتیم جنگ را مردم اداره کردند و سرنوشت آن را رقم زدند، بگذاریم داستان و روایت آن را خودشان بنویسند.
گفتیم دفاع مقدس، فصل پایداری مردم ایران در مقابل تجاوز بیگانه است؛ فصلی که یک چهارم از حیات انقلاب است. برای ماندگاری این فصل مانا باید قدمی برداشت. شایسته حوزه ادب پایداری نیست که کتابهای ضعیف در محتوا و قالب منتشر شود. همچنین شمارگان کتابهای حوزه پایداری کم و توزیع آنها نامناسب است و سرانجام وقتی دیدیم وجود یک تشکل برای ناشران حوزه دفاع مقدس ضروری است، بدون هیچ چشمداشتی و از سر وظیفه برای تاسیس این تشکل اقدام کردیم.
اما سه سال بعد از آن روز و همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شاهد حمایت بیشائبه دوستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن دوره و برگزارکنندگان نمایشگاه از یک تشکل جدید خلقالساعه از ناشران دفاع مقدس بودیم. تشکلی که حدود سه ماه پیش با دستور یک مقام نظامی و با محوریت تعدادی از ناشران دولتی که در برخی جلسهها؛ مهمان نشستهای ما بودند شکل گرفته است!
با این اوصاف، آیا به آینده ادبیات مقاومت در کشور خودمان خوش بین هستید؟
انحصاری بودن جشنوارههای ادبی این حوزه و چاپ آثار دفاع مقدس در دست دولت یک اشتباه بزرگ است. مگر جنگ را دولت اداره کرد که اکنون برای ترویج آن داعیه داشته باشد؟ دفاع مقدس ما ثمر تلاش و همت مردم عادی این مرز و بوم بود. ثمر تلاش مردان مردی چون همت، متوسلیان، جهانآرا و... که از سر تکلیف به میدان پا گذاشتن نه وظیفه.
نهادهای دولتی چون بودجه کافی در اختیار دارندبه بخششهای خوبی هم میپردازند. این امر سبب میشود برخی نویسندگان به سفارشینویسی روی بیاورند. سفارشینوشتن یک اثر به یک مولف حتی یک مولف تراز اول، اولین قدم در فراری دادن مخاطب است.
سفارشی کارکردن زمانی خوب است که من نویسنده به خودم سفارش انجام کار را بدهم. مثلا دوستی در جبهه داشتهام که شهید شده است و الان خودم را به نوعی مدیون و مجبور میبینم که چیزی درباره او بنویسم. وقتی در تولید کار فرهنگی این اجبار خصوصی و شخصی به وجود بیاید یعنی این که احساس نیاز کردهام و مطمئناً آن را برای دل خودم و نه درنظر داشتن یک نهاد دولتی مینویسم.
در همین جشنواره داستان کوتاه پایداری ما تعداد زیادی از جانبازان و رزمندگان عادی جنگ را جذب کردیم که نیمههای شب خاطره خود از همرزمان شهیدشان را برایمان پیامک کردند. ما جشنواره را برای ماندگاری همین خاطرات برگزار میکنیم نه برای ارائه بیلان کاری و گزارش عملکرد سازمان متبوع خودمان.
آیا نشر کتاب دفاع مقدس برای یک ناشر خصوصی سودآور هست؟
نمیخواهم شعار بدهم ولی ببینید روزی که من این فعالیت را شروع کردم، به سودآوری آن هیچ فکر نکردم. البته باید بگویم منتظر ضرر هم نبودم. برای من همین که هزینههای اولیه دفتر انتشاراتم تامین شود و در کنار آن هم یک فعالیت فرهنگی داشته باشم، کافی بود تا روی یک کتاب دفاع مقدس سرمایهگذاری کنم.
یادم میآید در نخستین همایش تجلیل از ناشران دفاع مقدس که اردیبهشت ماه 1392 توسط باغ موزه دفاع مقدس صورت گرفت از فعالیتهای انتشارات هزاره ققنوس هم تجلیل شد. وقتی فرزندم را که تقریبا همسن انتشارت هزاره ققنوس است، همراه با خودم برای دریافت جایزه بردم یکی از مسئولان بلندپایه نظامی روی سن پرسید آقاپسرتان برای چی تشریف آوردند؟ در جواب گفتم من برای این که نشر حوزه ادب پایداری سرپا باشد از گلوی زن و بچهام زدهام و حالا شایسته نیست در این افتخار سهیم نباشند. شک نکنید این سرنوشت اکثر ناشران دفاع مقدس است که برای حضور در این عرصه کیسهای ندوختهاند که هیچ از گلوی زن و فرزند خود نیز میزنند تا کار فرهنگی کنند.
آیا جشنواره داستان کوتاه کوتاه پایداری به مسیر خود ادامه خواهد داد؟
این جشنواره در مدت پنجسال با سختی و مشکلاتی که وجود داشت، برگزار شد. حتی گاه با سنگاندازی برخی هم مواجه بودیم. به تعطیل شدن این جشنواره فکر نمیکنیم. در ابتدا تصمیم داشتیم در اعتراض به نامهربانیهای صورت گرفته تغییر رویهای داشته باشیم و موضوع عامتری برای این جشنواره انتخاب کنیم اما با مشارکت باغموزه دفاع مقدس و سردار خضرایی، فراخوان این جشنواره از امروز، 31 شهریور 1394 اعلام میشود و داستاننویسان علاقهمند میتوانند داستانهای کوتاه خود را به شماره 021000365 پیامک کنند.
جوایز این دوره از جشنواره چگونه خواهد بود؟
فعلا برای نفر اول 7 میلیون ریال و برای نفرات دوم و سوم، 5 و 3 میلیون ریال اعلام شده است اما باغ موزه دفاع مقدس در تلاش است که تعداد برندگان جشنواره را به 50 نفر افزایش دهد. فکر میکنم با حمایتهای باغ موزه دفاع مقدس، این جشنواره همانند دوره چهارم خود، با شکوه باشد.
نظر شما