«تو کی هستی، اسب راه راهی؟»، «مواظب باش اسب راه راهی!» و «محکم نگه‌دار، اسب راه‌راهی!» عنوان‌های سه جلد این مجموعه هستند که به بچه‌های گروه سنی پیش‌دبستانی و سال اول و دوم دبستان چگونگی برخورد با دیگران، کمک به همدیگر و گذشت را آموزش می‌دهند.
در بخشی از جلد نخست این مجموعه با عنوان «تو کی هستی اسب راه‌راهی؟» می‌خوانیم: «نور ماه از پنجره مغازه پایین و پایین‌تر آمد. به نوک دماغ اسب کوچولو رسید و قلقلکش داد. او یک اسب پارچه‌ای راه‌راه بود. اول گوشش را تکان داد. بعد یکی از پاهایش را، و بالاخره هم دمش را، دید که همه حرکت می‌کنند. پرنده کوچولویی از بالای چراغ رومیزی گفت: «سلام ... می‌دانستم که بالاخره یک روز بیدار می‌شوی. اسم من جیک جیکوست. تو کی هستی؟».
اسب راه‌راهی به فکر رفت. چیزی یادش نیامد. جیک‌جیکو گفت: «نگفتی اسمت چیست؟» اسب راه‌راهی با ناراحتی گفت: «ام ... نمی‌دانم... چیزی یادم نمی‌آید».
جیک‌جیکو، جیک‌جیکی کرد و گفت: «حالا اینقدر ناراحت نباش. می‌توانیم برویم و از میوی دانا بپرسیم. ولی باید خیلی مواظب باشیم که ناراحتش نکنیم».
اسب راه‌راهی گفت: «مطمئن باش. من ناراحتش نمی‌کنم. من بلدم که چطوری با حیوان‌های حساس رفتار کنم!»
جیک‌جیکو گفت: «پس زود باش. بیا برویم. باید عجله کنیم. تا یکی - دو ساعت دیگر مغازه باز می‌شود». هر دو راه افتادند. ناگهان اسب راه‌راهی پایش به چیز نرمی خورد. ایستاد و گفت: «اوه... این دیگر چه بود؟»...»
در بخشی از سومین جلد این مجموعه با عنوان «محکم نگه‌دار، اسب راه‌راهی!» نیز می‌خوانیم: «یک قطره بزرگ آب سرد درست افتاد روی دماغ اسب راه راهی. راه راهی از خواب پرید. به خودش لرزید و گفت: «اینجا چه خبر شده؟ چرا توی مغازه باران می‌آید؟»
نمکی و فلفلی چلپ چلوپ صدا دادند و گفتند: «چه آبی!» جیک جیکو جیک جیک کنان گفت: «عجب بادی!» درازک پارس کرد: «چه باد و بارانی!» کسی مرا صدا زد؟ در این موقع چتری که شکل یک فلامینگو بود، از سبد جلوی در بیرون آمد و خندید و گفت: «اسم من چتری است. اگر می‌خواهید خیس نشوید بیایید زیر بال‌‌های من!»...»
واحد کودک و نوجوان مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر هر یک از جلدهای مجموعه کتاب‌های «ماجراهای اسب راه‌راهی» را در قالب 32 صفحه با شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 4000 تومان منتشر کرده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما