کتاب «ایران و سازمان ملل متحد» نوشته محمدحسین پورامینی ضمن بیان تاریخچه تشکیل سازمان ملل به نقش ایران در تشکیل این سازمان بینالمللی میپردازد.
این کتاب در دو بخش تنظیم شده است، در بخش نخست که با عنوان «ایران و سازمان ملل» تنظیم شده است ضمن بیان تاریخچه تشکیل سازمان ملل، به نقش ایران در تشکیل این سازمان بینالمللی اشاره و سپس ارکان این سازمان معرفی و رابطه جمهوری اسلامی ایران با این ارکان بیان شده و در پایان به مساله اصلاحات در سازمانملل و بیان راهبرد جمهوری اسلامی ایران در اینباره پرداخته شده است.
در بخش دوم این اثر با عنوان «مسایل ایران در سازمان ملل متحد» پس از ذکر مسائل ایران که به نوعی در ارکان مختلف سازمان ملل از زمان شکلگیری سازمان ملل متحد تاکنون مطرح شده، به بررسی دو نمونه مهم از این موارد یعنی حادثه سفارت آمریکا در تهران و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداخته شده است. همچنین مولف به بررسی عملکرد این نهاد در این دو مورد میپردازد.
در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «سازمانهای بینالمللی نهادهایی هستند که در قرن نوزدهم ایجاد شده و در قرن بیستم گسترش یافته و در قرن بیست و یکم به بازیگران مهمی در عرصه تعاملات بینالمللی تبدیل گشتهاند.
ایران از نخستین روزهای شکلگیری سازمانهای بینالمللی، همواره سعی داشته است که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای بینالمللی ایفای نقش نماید. حضور نمایندگان ایران در کنفرانسهای صلح لاهه (1899 و 1907) تا شکلگیری جامعه ملل، سازمان ملل متحد، سازمان کنفرانس اسلامی سازمان کشورهای صادرکننده نفت و... از جمله اقدامات ایران در این زمینه است.
سازمان ملل متحد مهترین سازمان بینالمللی در عصر ما بهشمار میآید که در شکلگیری آن، نهادها و کشورهای مختلف ایفای نقش کردهاند که یکی از این کشورها ایران است که با سابقه تمدنی طولانی در صحنههای بینالمللی همواره حضور داشته است.»
به گفته مولف کتاب، به علت نوع عملکرد سازمان ملل متحد از پیدایش تاکنون همواره سه دیدگاه نسبت به سازمان وجود داشته است: نگاه نخست که بیشتر همراه نگرش مثبت به غرب و دستاوردهای آن است و سازمان ملل را نیز کاملاً مقبول و کارآمد تلقی کرده و تفاوتهای ارزشی پیرامون برخی موضوعات مانند حقوق بشر را نیز نادیده میانگارد و خواهان همکاری همه جانبه و پذیرش هنجارهای جهان شمول است.
نگاه دوم که سازمان ملل را عامل سلطه و استثمار غرب تلقی کرده و نگرش مناسبی نسبت به همکاری با آن ندارد و وجود تفاوتهای ارزشی در برخی از زمینهها را مانع همکاری همه جانبه با سازمان و نهادهای وابسته آن تلقی میکند. نگاه سوم اینکه ضمن پذیرش اصل این سازمان به عنوان یک تجربه منحصر به فرد همکاری بشری، معتقد است ضمن قبول اصول حاکم بر سازمان و اعتراف به تفاوتهایی در زمینههای ارزشی، میباید به فعالیت و همکاری و تلفیق و سازش مناسب بین هنجارهای داخلی و موازین بینالمللی پرداخت و از امکانات سازمان به بهترین شکل علایق مشترک استفاده کرد.
به اعتقاد پورامینی، از میان این سه دیدگاه آن چه منطقیتر به نظر میرسد، نظر سوم بوده چراکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که با توجه به ژئوپلیتیک خود لازم است در عرصه بینالمللی حضوری فعال داشته باشد، ناگزیر از حضور فعال در سازمانهای بینالمللی و بهویژه در سازمان ملل متحد است چراکه جمهوری اسلامی ایران از این طریق میتواند ضمن مخالفت با برخی از روندها و تصمیمات سازمان ملل متحد و با ایفای نقش و حضور فعال در این سازمان برای تحکیم جایگاه ایران در مجامع جهانی گام برداشته و به منظور تامین منافع و مصالح کشور تلاش کند. از این رو سفر روسای جمهوری اسلامی ایران به نيويورك و شركت در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل را میتوان استفاده مناسب از فرصتهاي موجود در چارچوب يك نوع رويكرد ديپلماسي سازماني تلقی کرده كه در قالب آن اهداف مورد نظر جمهوري اسلامي ايران پيگيري شده است.
کتاب «ایران و سازمان ملل متحد» نوشته محمدحسین پورامینی با شمارگان 500 نسخه در 199 صفحه به بهای 12 هزار تومان از سوی مرکز پژوهشهای جوان کانون اندیشه جوان روانه کتابفروشیها شده است.
نظر شما