به مناسبت 7 مردادماه سالروز، فرار بنيصدر و رجوی به فرانسه
بازخوانی عوامل موثر سقوط بنیصدر در «گذرستان»/ فتنه مشترک نخستین رئیس جمهوری ایران و منافقین
«حضیض...» موضوع محوری پنجاه و یکمین شماره نشریه الکترونیکی تاریخ سیاسی معاصر ایران با نام «گذرستان» شد. این شماره به مناسبت فرارسیدن سالگرد فرار بنی صدر و رجوی سرکردگان فتنه سال 1360 ایران به بررسی ابعاد مختلف این رویداد تاریخی و زمینههای آن اختصاص داده شده است.
حوادث خرداد 1360 و شورش و قانونگريزي و آشوبطلبي بني صدر و هوادارانش از جمله رويدادهاي تلخ اجتماعي در نخستين سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود. اين حوادث كه ناشي از فاصله گرفتن تدريجي بني صدر از رهبري انقلاب و اتحاد مرحله به مرحله وي با مخالفين و معاندين نظام به ویژه سازمان مجاهدین خلق بود بحث عدم كفايت سياسي و بركناري وي توسط مجلس، اعلام جنگ مسلحانه مجاهدين خلق در برابر نظام جمهوري اسلامي، فتنه انگيزي و بلواهاي خياباني، فرار بني صدر و رجوي و در نهايت، شكست «فاز شورشگري و قانون گريزي» را در كشور به همراه داشت.
این فرد و آن سازمان هر دو در جاده خیانت به مردم و ضدیت با امام و انقلاب پیش رفتند و در نهایت به یک پیوند سیاسی مشترک رسیدند؛ پیوندی که به رویارویی کامل آنان با نظام جمهوری اسلامی ایران انجامید. وقتی هم که بنی صدر همراه با سرکرده سازمان تروریستی مجاهدین خلق در مرداد 1360 از ایران گریختند با تشکیل «شورای ملی مقاومت» و دعوت از دیگر گروههای ضد انقلاب، تشکل سادهای را برای براندازی نظام تدارک دیدند. اما این شورا دوامی نیافت و خیلی زود از هم پاشید، ولی تروریسم مجاهدین و حمایت بنی صدر از آن ادامه یافت و پناه گرفتن گروه رجوی به آغوش حزب بعث عراق نیز به این روند ابعاد تازهای بخشید.
سخن سردبیر، ارزیابی مواضع بازرگان نسبت به فتنه مشترک بنی صدر و مجاهدین خلق، بن بست و رفراندوم، بیانات تاریخی امام در 25 خرداد 60، اعلام «فاز نظامي»؛ آغاز یک پایان، اولين «بريدن»ها و ترديدها، فاجعه هفتم تير، ارزیابی رفتار امام خمینی (ره) در مواجهه با اقدامات بنی صدر، بنی صدر؛ از ریاست جمهوری تا فرار و سیره عملی امام در مواجهه با بني صدر بخشی از نوشتههای این شماره از گذرستان را تشکیل میدهد.
غائله 14 اسفند، نقطه عطف پیوند بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق، اطلاعیه 10 مادهای دادستانی و هشدار موکد امام، حکم عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، تصويب طرح عدم كفايت سياسي بني صدر، مهلكه شكست تز «شورشگري»، انفجار ششم تير، فرار بنی صدر و رجوى، بازخوانی عوامل موثر در سقوط بنی صدر، نصایح امام به بنی صدر و شنود مکالمات بنی صدر با نمایندگان عراق بخشی دیگر از مطالب این نشریه الکترونیکی را دربردارد.
در نوشتهای با عنوان «ارزیابی مواضع بازرگان نسبت به فتنه مشترک بنی صدر و مجاهدین خلق» بازرگان با نیروهای پیرو خط امام و مکتبی سخن گفته بود: «شما مکتبیها نیز با همه تندی و تلخی و بد خلقی که دارید از ما هستید ... افکار و اعتقادات اسلامی، اجتماعی، سیاسی همهتان، مستقیماً یا با واسطه از تفسیرها، تعلیمات، کتابها و سخنرانیهای امثال طالقانی، شریعتیها (پدر و پسر)، مطهری، دکتر سحابی و من درست شده است که همگی رسما یا فکراً نهضتی بودیم . عقد ارادت و اخوت تان با روحانیت و با امام امت را ما بستیم.»
در مقالهای با عنوان «سیره عملی امام در مواجهه با بني صدر» میخوانیم: چهارمین عامل یا متغیری که قابل بررسی است، ویژگیهای شخصیتی و شیوه رهبری امام است. جیمز بیل در کتاب شیر و عقاب مینویسد: «بزرگترین مزیت آیتالله خمینی(س) صرف نظر از برخوردار بودن از هوشیاری سیاسی، جاذبه شخصی و صداقت، اعتقاد عمیق ایشان به دین اسلام و اجرای رهبری با پیروی از آداب و سنن تشیع بود. در این مکتب، رهبر در جستجوی آن است که خواستههای پیروان خود را دریابد و راه و روش خود را بر حسب آن انتخاب نماید. پیروان نیز متقابلاً برای دریافت رهنمود به رهبر مینگرند و او را الگوی کار و رفتار خود قرار میدهند. در این مکتب (تشیع) رهبری به صورت سلسله مراتب نیست، بلکه دایرهوار است. روابط به صورت دایرهای بسته است که رهبر در آن، هم رهبری میکند و هم دنبالهروست؛ و پیروان نیز هم پیروی میکنند و هم به رهبر خط میدهند.
بر اساس این دیدگاه، تا زمانی که بنیصدر از حمایتهای مردمی برخوردار بود، امام خمینی(س) اقدامی علیه وی انجام ندادند و تلاش کردند تا با گذشت زمان، ماهیت و شخصیت وی برای مردم روشن شود، و تنها پس از آنکه وی مشروعیت و حمایت مردمی خود را از دست داد، زمینه را برای کنار گذاشتن وی مناسب دیده و اقدام به عزل وی کردند.»
در نوشتهای با نام «بازخوانی عوامل موثر در سقوط بنی صدر» آمده است: «خیانت در جنگ: بنی صدر علاوه بر این که گروههای محارب و ضد انقلاب را حمایت و مسلح کرده بود در جنگ نیز خیانت کرد، او اجازه داده بود که دشمن تا عمق 90 کیلومتری خاک ایران نفوذ کند و مدعی بود که بیایند داخل مثل اشکانیان آنها را دور میزنیم، در حالی که یکی از مسئولین سپاه که خود شاهد بوده گفته است ایشان مدعی بود در جبهههاست ولی ما میدانیم که ایشان در جبهه نبود. چقدر خوب است که رادیو و تلویزیون ما از محل کار ایشان در دزفول فیلمبرداری بکند و نشان بدهد که ایشان در کجا بودند و کتابهای هیتلر و دیگران را میخواندند و در کارنامهشان همه مشخص است این کتابها را کجا خواندهاند؟ آیا در جبهه بوده یا این جبهه ایشان کجا بوده و نیز قبلاً این جای ایشان متعلق به چه کسی بوده، خود من قبلاً اینجا را دیدم و امیدوارم که ملت ایران هم جایی را که آقای بنی صدر 80 درصد وقت خود را در آن میگذراند، ببیند.
شهید صیاد شیرازی میگوید:
اطراف بنی صدر را مشاورانی گرفته بودند که به جز تخصص و یک مقدار آگاهیهای تئوری از علم نظامی چیزی سرشان نمیشد و .... بنی صدر گمان میکرد آن فلشها که روی نقشه کشیده شد در روی زمین هم راحت انجام میشود .... با عزل بنی صدر سرعت عمل برای هماهنگی و ایجاد قاطعیت برای حمله به دشمن افزایش یافت.»
پنجاه و یکمین شماره نشریه الکترونیکی «گذرستان» در پایگاه اطلاعرسانی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به نشانی http://gozarestan.ir قرار گرفته است.
نظر شما