کتاب «تاریخ اندیشه جدید ایرانی(دفتر دوم: منورالفکران و عصر روشنگری)» نوشته فرامرز معتمد دزفولی به تازگی از سوی نشر شیرازه منتشر شده است.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم: «منورالفکران، کنشگران این دوران با جهد و تلاش بیبدیل خود توانستند شرایط فکری و فرهنگی بحران انقلابی که بهواسطه حوادث و جنگهای ایران و روس و نیز افق گشایی مسافران فرنگ که در ذهن ایرانی صورت یافته بود را در مسیر دورانی خویش قرار دهند و به پیش برند.
آنچه دوره دوم تاریخ فکر و اندیشه جدید ایرانی را نزدیک و در دنباله عصر روشنگری اروپای قرن هیجدهم میکند تکیه به آثار و کنش نویسندگان و فعالینی است که در این برهه پا به عرصه نهادند. آنان با ترجمه و الگوبرداری از همگان غربی خود و سرمش نهادن خرد و عقل و اعتماد به آن در توانایی بیرون رفتن از مشکلات و سختیهایی که جامعه ایران آن زمان را در چنبره خود گرفته بود، گشاینده این عصر نو شدند. این تاریخ را اکنون میتوان تاریخ آزادی و شگفتگی سوژه ایرانی نیز نامید.»
کتاب حاضر، گزارشی از تکاپوی فکری ایرانیان از هنگام نخستین رویارویی با غرب و مدرنیته تا واپسین سالهای منتهی به مشروطیت است. اندیشه و فکری که در فاصلهگیری از تفکر قدیم ایرانی در دو قرن پیش با اولین گزارشها و سفرنامههای ایرانیان به فرنگ آغاز شد و پا در راه پرماجرای خود نهاد. ایرانیان ناخواسته و از سر اجبار به جهانی فراخوانده شده بودند که پیش از آنها ساخته و پرداخته شده بود و اینک فهم و درک این جهان نو را از آنها میطلبید.
اما ایرانیان بهراستی تفکر و اندیشه جدید خود را چگونه آغاز کردند و در گستره این دو قرن پرهیاهو و پرحادثه چگونه اندیشیدند؟ و چرا اینگونه به جهان و حوادث نگریستند؟ کوشش برای پاسخ به این پرسشها و تأمل پیرامون آنها آغاز پژوهشی است با نام «تاریخ اندیشه جدید ایرانی» است که مولف در دو جلد کتاب اقدام به نگارش آن کرده است.
نویسنده در مجلد اول به نام «آینهآوران و عصر رویارویی با غرب» که به «سفرنامههای ایرانیان به فرنگ» پرداخته تلاش کرده نشان دهد گزارشهای مسافران پارسینویس و ایرانی به آن دیار، نخستین محل تکوین اندیشه جدید ایرانی شد. چراکه هر چقدر شکستهای ایران در جنگ با روس برای ایرانیان تکاندهنده و بیدارکننده بود اما در فقدان طرح یک افق جدید و اتوپیا و آرمانشهری به نام «فرنگ» در ذهن ایرانیان توسط سفرنامهنویسان هرگز منتج به نتیجه نمیشد.
ایرانیان شکستخورده در جنگ باز میتواستند سر در لاک خود کنند و به ادبیات صوفیانه و تخدیری و مطنطن و مغلق آن دوره خود باز گردند و چون همیشه ملک ظاهر را به سلطنت باطن ببخشند اما شگفت این اتفاق نیفتاد. در این بزنگاه تاریخی سفرنامهها و گزارشهای مسافران توانستند با طرح اتوپیا زمینی، امید و روزنه نجاتی را به جامعه شکست خورده ایران بدهند. از این روی مفهوم پیشرفت و آنچه پس از آن زمان ترقی مینامیدند موازی و در کنار این افق نو معنی گرفت.
اما آنچه در جلد دوم به آن پرداخته شده، گام دوم در تاریخ اندیشه جدید ایرانی است. روش و رویکرد نویسنده در این پژوهش رویکردی پدیدارشناسانه به تاریخ اندیشه و تفکر جدید ایرانی است. مولف با انتخاب این روش تلاش کرده با فاصله گرفتن از افق فرهنگی و معرفتی امروزمان که مبدل به بدیهی و طبیعی زیستمان شده راه به خود آن افق فرهنگی و آن متون ببرد. تلاش نخستین مولف بیرون کشیدن روشمند خود از زیر آوار تئوریها و نظریههایی است که بهصورت غیر روشمند بر این متون افکنده شده و شرایط خوانش این متون را تا حدودی با انسداد فهم و معنی روبهرو کرده است.
مولف در مقدمه کتاب تاکید میکند که تلاشهای مکرری در شکست (Break) ایجاد کردن در خوانش و فهم متعارف بهواسطه انتخاب متنهای متعدد و گزینشهای متفاوت از متنهای به ظاهر پراکنده و نامتباین، همین هدف را دنبال میکند برای ما که خواننده امروزین این آثاریم و با فاصله و افق فرهنگی خود به سراغ متون نزدیک به دو قرن پیش میرویم.
نویسنده یادآور میشود که در سفرنامههای ایرانیان به فرنگ برای نخستین بار در هیأت و صورتی جدید تلاش کرده این آثار را که عموماً از آنها بهعنوان پرکننده اوقات فراغت قشر کتابخوان و یا در سندیابیها و سندسازیهای سیاسی استفاده میشد بهگونهای دیگر معرفی کرده و در چینش تازهای از نو به چشم مخاطب بیاورد که کمتر و یا هیچگاه به آن چشم ندیده شده است و جایی در ذیل و سرمشق تاریخ تفکر جدید و مدرن او به آن دهد.
به گفته معتمد دزفولی، دفتر دوم «تاریخ اندیشه جدید ایرانی» هنگامی نگاشته میشود که دو قرن از پایان عصر روشنگری اروپا و غرب میگذرد و نیز بیش از یک قرن و نیم از تلاش و کوشش منورالفکران ایرانی برای الهامگیری و سرمشقسازی همان عصر در ایران سپری شده است. اگرچه هگل فیلسوف ایدئالیست آلمانی، در فلسفه خود آغازگاه تاریخ بشر و سیر عقل در تاریخ را در دو هزار و پانصد سال پیش در ایران میجست. آنجا که تنها یک تن آزاد بود و بقیه رعیت. اما این تاریخ سیر خود را پس از این نه همانجا که از میان دیگر مردمان ادامه داد. سیری در آزادی سوژه و خودیابی عقل
پس از این در فقدان و یا توقف آن سیر، ما از تاریخ ایران و سیر این آزادی و خودیابی هیچ اطلاع و خبری نداریم. آن تمدن گویی از صفحه تاریخ و تمدن بشری خارج شد و غیبت کرد و در تاریکی و ظلام آن فرو غلطید و گم شد. تا باز در طلوع تمدن عالمگیر و نویی که جهان جدید و انسان دیگری از بطن خویش زاد، ما نیز بتوانیم از خلال گزارشها و سفرنامههای نخستین ایرانیانی که به این سرزمین نو رفته بودند از آن تاریخ تصویری مات و پریده رنگ داشته باشیم.
این سفرنامهنویسان و آینهآوران، طلایهدار نسلی شدند که نخستین «آگاهی» را از خود به مدد برآمدن آن تمدن جدید برای ما رقم زدند و اینگونه تاریخ خودیابی و اندیشه جدید ایرانی با التفات به غیر و آگاهی از دیگری آغاز شد.
کتاب «تاریخ اندیشه جدید ایرانی(دفتر دوم: منورالفکران و عصر روشنگری)» نوشته فرامرز معتمد دزفولی با شمارگان هزار نسخه در 1147صفحه به بهای 85 هزار تومان به همت نشر شیرازه منتشر شده است.
نظر شما