چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۰
«دوران تنهایی» و شرح اتفاق‌هایی پس از رحلت امام خمینی(ره) به روایت بانوی انقلاب

علی ثقفی، نویسنده کتاب «بانوی انقلاب، خدیجه‌ای دیگر» در تعریف امام(ره) از زبان همسرش می‌گوید: ایشان و خانم زندگی بسیار سختی داشتند، اما در خانواده به شیرینی زندگی می‌کردند زیرا هر دو دین‌باور بودند. خانم می‌گفت علت این که من توانستم زندگی خوبی با امام(ره) داشته باشم به این دلیل بود که هر دو دین باور و عاقل بودیم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- همسر امام ارتحال ایشان را غم‌انگیزترین لحظات عمر خود می‌داند و می‌گوید: «خیلی سخت گذشت. من می‌دانستم که آقا در چه رنجی است و کم‌کم یقین پیدا کردم که آقا رفتنی است. من خودم مریض بودم و تحمل این مصیبت را نداشتم با این‌که در طول زندگی قوی و پرتحمل بودم و مصایبی را طی کردم، اما امروز در ضعف پیری هستم، فشار این مصیبت برای من بسیار سنگین است.»
 
در سالگرد ارتحال امام راحل با علی ثقفی، نویسنده کتاب «بانوی انقلاب، خدیجه‌ای دیگر» درباره زندگی همسر امام(ره)، بانو خدیجه ثقفی گفت‌وگو کردیم تا در سالروز رحلت امام از همنشین و همسفر ایشان در روزهای سخت بیشتر بدانیم. بانویی که امام(ره) در نامه‌هایشان وی را مورد تفقد خاصی قرار دادند و بانو ثقفی نیز رحلت ایشان را از غم انگیزترین لحظات عمر خود دانست.

آقای ثقفی انگیزه شما از نوشتن کتاب «بانوی انقلاب، خدیجه‌ای دیگر» چه بود؟

بنده اعتقاد داشتم که خانم یک بانوی ویژه بود و در یک خانواده اهل علم و دیانت پرورش یافت و با شرایط خاصی به ازدواج با حضرت امام(ره) رضایت داد و جریان ازدواج وی با امام به آن خوابی برمی‌گشت که وی دیده بود و پس از آن به دلیل دیانت امام با ایشان همراه شد. اما هدف من از تالیف کتاب خاطرات همسر امام این بود که جامعه ما به یک الگو در زندگی امروز دسترسی پیدا کند. زیرا خانم در طول زندگی پربار خود که نزدیک به یک قرن طول کشید مرارت‌ها و دشواری‌های بسیاری را در متحمل شد. از همین رو نام کتاب را «بانوی انقلاب، خدیجه‌ای دیگر» انتخاب کردم. بدون شک این بانوی مکرمه نقش عمده‌ای در همه مراحل زندگی امام(دوران تحصیل، تدریس، مبارزه، تبعید، انقلاب و رهبری) داشت و از این رو خانم حق بزرگی بر همه افراد ملت مقتدر ایران دارد. ضمن این‌که شناخت ابعاد وجودی این بانوی بزرگ در پشت پرده عفاف، یک ضرورت اجتماعی و شناساندن او به جامعه امروز و نسل‌های آینده، وظیفه همه کسانی است که توانایی انجام این رسالت دینی ملی را دارند.
 
در این کتاب همان‌طور که اشاره کردید مواد اولیه آن یادداشت‌های خانم حدود 100 صفحه است که با قلم شما به 800 صفحه رسید، در این کتاب با توجه به حجم آن تا چه اندازه از اسناد بهره گرفته شده است؟

قبلا هم اشاره کردم خاطرات خانم شامل دو دفترچه بود که در حدود 120 صفحه را دربرمی‌گرفت که خاطرات جسته و گریخته‌ای است که البته فرازهایی از کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی وی را تا سال 1362 دربرمی‌گیرد. پس از آن خانم دست از قلم کشید. این دفترچه ابتدا در اختیار دختر وی و پس از آن در اختیار موسسه حفظ و نشر دفتر امام خمینی(ره) قرار گرفت. این دست‌نویس‌ها مقداری خاطرات خانوادگی بود که شاید چندان برای خواننده مفید نباشد. لذا از این نظر که بنده محرم این خانواده بودم خاطرات به من سپرده شد و بنده نیز آن‌چه که از مطالب این خاطرات قابل ارائه بود عینا و بدون این‌که در قلم وی دست ببرم، آنها را در کتاب گنجاندم و در کتاب هر کجا که مطالبی از  وی آمده است با یک فونت مشخص آورده شده و مابقی مطالب کتاب از اسناد موجود در موسسه نقل شده است.
 
آیا در جمع‌آوری خاطرات خانم با مشکلی نیز روبه‌رو بودید؟ با توجه به این‌که در تاریخ ما درباره زنان و همسران رجال  سیاسی و رهبران مطالب کمتری یافت می‌شود.

اسناد مربوط به زندگی خانم در موسسه نشر و حفظ اثار امام خمینی(ره) موجود بود. ضمن این‌که بنده به دلیل نسبتی که با وی داشتم به خاطرات اقوام و دختران و نوادگان وی نیز دسترسی پیدا کردم. از طرفی بنده نیز خاطراتی از وی داشتم که این خاطرات شامل مواردی در خانه پدری و زمانی که هنوز متاهل نشده بود و همچنین پس از ازدواج به دلیل حشر و نشری که وجود داشت که تمام این خاطرات را در کتاب گنجاندم. می‌توانم بگویم مشکلی در حوزه دسترسی به اسناد نداشتم مگر در آن زمان‌هایی که وی از خودش چیزی باقی نگذاشته بود و در دسترس من نبود. من تاکید می‌کنم تمامی اسنادی که به آنها دسترسی داشتم را در این کتاب آوردم. از این رو به دلیل پرباری اسناد و خاطرات، این کتاب شاید مستندترین و تنها کتابی باشد که درباره زندگی خانم به نگارش درآمده و شاید بعد از این کتاب، اثری در این مقیاس نوشته نشود.

 


خاطرات خانم در حوزه خرداد دارای چه مطالبی است آیا در این برهه وی خاطراتی را نگاشته است؟ (خرداد به دلیل دو رویداد عظیم رحلت امام و قیام پانزده خرداد که منجر به دوری امام از وی شد)


کتابی که من درباره خانم تالیف کردم بخشی از آن به «زندگی در دوران مبارزه» اختصاص دارد که این بخش در واقع بازتاب رویدادهای زمان مبارزه حضرت امام(ره) با رژیم ستم‌شاهی پهلوی است و همچنین برابر با زمانی است که امام از قم به تهران منتقل و زندانی شدند و پس از آن به ترکیه تبعید می‌شوند. به عبارتی جریاناتی که پس از قیام پانزده خرداد اتفاق می‌افتد در این بخش شرح داده شده است. پس از دستگیری امام(ره) اداره و سامان دادن خانواده به عهده خانم بود و وی نقش خود را با فداکاری‌ها و امانتداری‌ها ایفا می‌کرد. بنابراین در این فراز از کتاب آن‌چه آمده جزئیاتی درباره روزهای سخت فراق است و زمانی که خانم حدود پنج ماه در قم به سر می‌برد و امام(ره) در ترکیه و تبعید به سر می‌بردند و خانم از وضعیت ایشان اطلاعی ندارد و در بی‌خبری از شرایط و حال امام قرار دارد. پس از آن به وقایعی «دوران هجرت» اختصاص دارد که خانم به امام در نجف پیوست و امام(ره) در این شهر به همراه خانواده مدت 13 سال در تبعید به سر بردند. تمام مسائلی که وی در هجرت با آنها روبه‌رو بوده مانند رفت و آمدها، زیارت‌ها، درس‌هایی را که خواند و ارتباط‌هایی که در تبعید ایجاد کرد در این قسمت کتاب بازگو شده است.

البته باید یادآوری کنم که فعالیت‌های خانم در زمان تبعید حضرت امام(ره) از دید ساواک پوشیده نماند و در این رابطه گزارش‌ها و اسنادی وجود دارد و حاکی از این است که حتی خانم نیز زیرنظر ماموران امنیتی ساواک بوده است. بخش دیگر کتاب «همراه با امام(ره)» نام دارد که خانم به ایران برمی‌گردد و شامل زمانی است که امام در قید حیات بودند. پس از آن «دوران تنهایی» و فراق است که شرح اتفاق‌های پس از رحلت امام(ره) است و دو بخش دیگر که در آن به بیان صفات ممتاز خانم پرداخته شده و در آن‌جا به معرفی خانواده خانم نیز اشاره شده است.
 
بر طبق این کتاب اگر بخواهیم در جملاتی رهبر انقلاب را از زبان خانم توصیف کنیم به چه جملاتی برمی‌خوریم؟  

نخست باید بگویم دلیل ازدواج خانم با امام (ره) یک علت الهی و پشت‌پرده غیب بود همان‌طور که می‌دانید خانم نخست نمی‌خواست با امام (ره) ازدواج کند، اما آن خواب متبرک و صادقه‌ای که دید باعث شد بر اساس یک معیار الهی این ازدواج صورت گرفت. به همین دلیل خانم در تمام دوران زندگی با امام (ره) می‌گفت: ایشان دین باور است و من یقین دارم هر کاری را که انجام می‌دهند به خاطر خداست به همین دلیل هرچه را داشتم در طبق اخلاص گذاشتم تا در خدمت ایشان باشد. از طرفی حضرت امام(ره) نیز همین طور از خانم تعریف می‌کرد با وجود این‌که امام(ره) و خانم زندگی بسیار سختی داشتند، اما در خانواده به شیرینی زندگی می‌کردند زیرا هر دو دین‌باور بودند. با این وجود خانم می‌گفت علت این که من توانستم زندگی خوبی با حضرت امام(ره) داشته باشم به این دلیل بود که هر دو دین باور و عاقل بودیم و من صبور نیز بودم.
 
در کتاب «اقلیم خاطرات» نوشته دکتر فاطمه طباطبایی درباره خانم از حضور یک همسر مقتدر صحبت شده و این تصویر حاکی از حضور یک زن مستقل از لحاظ فکری و منش اخلاقی در زندگی امام(ره) است. تعریف شما از همسر یک رهبر مقتدر شیعه با توجه به خاطراتی که از وی برجامانده چیست؟

خانم واقعا یک شخصیت مستقل داشت و چندان به دنبال این نبود که از شهرت و مقام امام(ره) استفاده کند و بیشتر دوست داشت تا به عنوان یک زن مسلمان در کنار یک مرجع تقلید شیعه دیده شود. خانم از یک خانواده خاص مذهبی بود، پدر بزرگوار وی عالم بود، همچنین اجداد وی نسل اندر نسل عالم بودند از طرفی خود خانم شخصیتی اهل مطالعه و کتاب بود و برخی زمان‌ها پیشنهادهایی را به حضرت امام(ره) ارائه می‌کردند که بسیار موثر و مشکل‌گشا بود. با این وجود به دلیل شرایط خاص زندگی و موقعیت امام(ره) هیچ وقت به دنبال مطرح کردن خودش نبود و نخواست که جلوه‌گری کند. از نظر علمی نیز وی در عنفوان نوجوانی که تحصیل برای دختران تقریبا حرام محسوب می‌شد، در خانه معلم سرخانه داشتند و کتاب‌های روز آن دوران را که شامل رمان‌ها و همچنین کتاب‌های نویسنده مشهور آن روزگار که صادق هدایت بود، را علی رغم قبول نداشتن افکار وی مطالعه می‌کردند که این نکته برای خیلی از مذهبی‌های آن زمان باورکردنی نبود!
 
درباره ویژگی اهل مطالعه بودن خانم توضیح بیشتری را می‌فرمائید؟

در روزگار جوانی خانم، یکی از نویسندگان مطرح صادق هدایت بود وی کتاب‌های این نویسنده، صادق چوبک و سایر نویسندگان را مطالعه می‌کرد. یکی از افراد خانواده به وی درباره خواندن آثار هدایت خرده می‌گیرد و می‌گوید شما کتاب‌های این نویسنده را می‌خوانید این آثار وی گمراه کننده و مایوس کننده است چرا این کتاب‌ها را می‌خوانید؟ خانم در جواب این فرد می‌گوید: کسی که کتاب‌های کمیل را می‌خواند و می‌فهمد هرگز با خواندن این کتاب‌ها گمراه نمی‌شود. ضمن این‌که وی صادق هدایت را نویسنده صادقی می‌دانست که هدایتگر نبود. این نوع گفتار خانم نشان می‌دهد که وی کتابخوان قابلی است و اکثر کتاب‌هایی خارجی مانند «خرمگس» و «بینوایان» که به زبان فارسی ترجمه شده بود را مطالعه می‌کرد و به نجف نیز که رفته بود از آن‌جا که اهل مطالعه بود و شعر را نیز می‌فهمید گاهی شعری نیز می‌سرایید. همچنین در این شهر کتاب‌های دبیرستانی را که به عربی نوشته شده بود را مطالعه می‌کرد به قصد این که عربی محلی را بیاموزد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها