کتاب «تاریخ اتحادیه میهنی کوردستان» نوشته سرور عبدالرحمان و با ترجمه سامان سلیمانی به بیان تاریخچه مبارزات قوم کرد در دهه 70 میلادی با تکیه بر احزاب و گروههای مبارز این قوم میپردازد.
تدوین تاریخ کوردها ضرورت مضاعف دارد!
در پشت جلد کتاب با اشاره به تاثیر فعالیتهای سیاسی اتحادیه میهنی کوردستان در میان این قوم آمده است: «اتحادیه میهنی کوردستان اگر نگوییم تمامی، قسمت اعظم سنتهای سیاسی پیش از خود را در کوردستان دچار دگرگونی کرد و پایهگذار سازمانی شد که به معنای واقعی کلمه مفاهیم مدرن و دموکراتیک را وارد حوزه سیاست در کوردستان کرد و همچنان که نور امیدی در دل تمام مردم کوردستان روشن کرد، بنیانگذار مشی سیاسی شد که با اتکا به مردم و مفاهیم مدرن، توانست برای احقاق حقوق آنها و در عین حال بازتعریف جدیدی از هویت انسان کورد و موجودیت وی که در نوع خود بیسابقه یا کمسابقه بود، راه آینده را ترسیم کند.»
در یادداشت مترجم درباره ضرورت تدوین تاریخ کوردها میخوانیم: «توجه به تحقیق تاریخی و مکتوب کردن آن، اگر برای هر ملتی لازم و ضروری باشد، برای کوردها ضرورتی دو چندان دارد، کمکاریها و کاستیهای گذشته و بیتوجهی به لایههای مهمی از تاریخ این ملت، باعث میشود که ضرورت این امر دو چندان شود.» (ص 9)
در مقدمه نویسنده درباره دلایل شکست کوردها در خاورمیانه آمده است: «به یقین میتوان گفت که رهبری پارت دموکرات کوردستان نه در حد و اندازه سیاستهای بینالمللی و دیپلماتیک زمان خویش بود و نه دارای هیچگونه برنامه عملیاتی. در سازمانهای اجرایی قیام نیز بیشتر قدرت فردی حاکم بود. همین امر باعث شد که در مدت نسبتا کوتاهی این قیام که از لحاظ توانایی مادی و نظامی بهعنوان بزرگترین قیام خاورمیانه به حساب میآمد، شکست بخورد و همه سازمانها و ارگانهای نظامی و سیاسی آن قوط کند.» (ص 16)
افشاگری کسینیجر از سیاستهای امریکاییها در برابر کوردها
فصل نخست کتاب با عنوان «وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جنوب کوردستان در سال 1975» به مباحثی مانند «دلایل شکست قیام سپتامبر»، «تاثیر شکست قیام سپتامبر بر جامعه کوردستان» میپردازد.
در این فصل درباره افشاگری یکی از مقامهای آمریکایی در رابطه با سیاستهای آنها در برابر کوردها میخوانیم: «اینجاست که کسینجر پرده از سیاست آمریکا در مقابل کوردها برمیدارد و مینویسد: «کشورهای همسایه همچون ایران به این منظور کوردها را پشتیبانی میکردند که خود را از دردسرهای عراق دور نگه دارند. آنها به هیچ شکل حاضر به پذیرش تشکیل یک دولت ملی کورد نبودند. دولت نیکسون هم هرگز از استقلال کوردهای عراق حمایت نکرد.» (ص 50)
«مرحله بعد از شکست 1975 و سربرآوردن جنبشی نو» در فصل دوم مورد بررسی قرار گرفته و شامل مطالبی همچون «تاسیس اتحادیه میهنی کوردستان»، «تشکیلات اتحادیه میهنیی کوردستان» و «برنامه اتحادیه میهنی کوردستان» است.
در این قسمت از کتاب نویسنده درباره چگونگی تشکیل حزب پارت دموکرات کردستان مینویسد: «بعد از شکست قیام، حزب ساختگی حکومت بغداد، که تحت عنوان پارت دموکرات کردستان فعالیت میکرد به تکاپو افتاد. این حزب که در جبهه مصنوعی رژیم عضویت و دفاتر و روزنامه آشکار قانونی داشت، شکست ملت کورد را به رژیم و صدام تسلیت گفت.» (ص 78)
فشار سیستم امنیتی عراق برای افشای دلیل مصرف کاغذ و جوهر!
فصل سوم «اتحادیه میهنی کوردستان و شعلهور ساختن قیام جدید 1976» نام دارد و مطالب آن عبارت است از: «شروع مجدد مبارزه مسلحانه علیه حکومت عراق»، «سازماندهی مخفی و مبارزه تودهای در شهرها» و «اتحادیه میهنی کوردستان و حوزه اطلاعرسانی».
درباره وضعیت انتشار روزنامه در عراق برای احزاب سیاسی این کشور میخوانیم: «یکی از اصلیترین و بزرگترین مشکلاتی که در آن زمان در مقابل فعالیت روزنامهنگاری، چاپ و اطلاعرسانی قیام جدید کوردستان قرار داشت، نبود کاغذ و جوهر بود که از کتابخانهها خریداری میشد و این کتابخانههای حتما میبایست میفهمیدند که این کاغذ و جوهر، برای چه کاری استفاده میشود، چون از طرف سیستم امنیتی مورد سوال قرار میگرفتند.» (ص 170)
«ارتباطات اتحادیه میهنی کوردستان در داخل و خارج کوردستان»در فصل چهارم مورد کندوکاو قرار گرفته و نویسنده تلاش میکند مباحثی مانند «ارتباط و همکاری اتحادیه میهنی و نیروهای کوردستانی»، «ارتباط اتحادیه میهنی و نیروهای اپوزیسیون عراقی» و «روابط اتحادیه میهنی با جنبشهای ازادیخواهانه ملتهای منطقه» را در این فصل بگنجاند.
در قسمتی از این فصل درباره تلاشهای مام جلال در رفع اختلاف میان جناحهای سیاسی کوردستان آمده است: «اتحادیه میهنی تلاش فراوانی کرد با رهبری موقت پارت دموکرات کوردستان به مشکل و مانعی برخورد نکند. نامههای مام جلال به ملامصطفی و مسعود بارزانی شاهدی بر این مدعاست. علاوه بر اینها، مام جلال کسانی چون؛ دکتر محمود عثمان و شمسالدین مفتی را مامور کرد تا با آنها گفتوگو کنند. او میخواست آنان را مطمئن کند که اتحادیه میهنی با هدف ادامه مبارزه با رژیم بعث به میدان آمده است و به هیچ شکلی به فکر دشمنی با آنها نیست، اما تمام این تلاشها بیفایده بود و برعکس؛ شک و تردید آنها، بیشتر میشد.» (ص 172)
حضور بیسابقه روشنفکران در قیام کوردها
در پایان کتاب در بخش نتیجهگیری نویسنده درباره تفاوت اتحادیه میهنی کوردستان با سایر جنبشهای سیاسی مینویسد: «تشکیل اتحادیه میهنی کوردستان و زنده شدن قیام، دارای ویژگی کلی میهنپرستانه بود و محدود به منطقهای خاص نشد. این پدیده سیاسی جدید، عکس قیامهای و جنبشهای مسلحانه پیشین کوردستان بود، که از طرف شیوخ، آغا و ورسای قبایل رهبری میشدند. منتخبین، روشنفکران و انقلابیون کوردستان با تفکر و اندیشهای جدید، وارد صحنه سیاسی کوردستان شدند و نقش اصلی را در رهبری آن ایفا کردند.» (ص 208)
کتاب «تاریخ اتحادیه میهنی کوردستان» نوشته سرور عبدالرحمان و با ترجمه سامان سلیمانی در 269 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای 21 هزارتومان از سوی نشر دات وارد بازار کتاب شد.
نظر شما