شنبه ۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۲
دیدار شاهزاده و خرچنگ با نوجوانان در کتابفروشی‌ها

بهادر ثقفی در دو کتاب «شاهزاده و خرچنگ» و «من و ستاره‌هام» با روایت داستان‌هایی آموزنده، نوجوانان را دچار تغییر و تحول کرده و آنها را برای رویارویی با دنیای مدرن و واقعیت‌های آن آماده می‌ کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درواقع مدل‌های فرهنگی از جامعه‌ای به جامعه دیگر و از مکانی به مکان دیگر و به عبارتی از تمدنی به تمدن دیگر و از طبقه‌ای به طبقه دیگر و حتا از دانشگاهی به دانشگاه دیگر تفاوت پیدا می‌کنند،‌ به مرور زمان تغییر می‌کنند و پس از مدتی به فراموشی سپرده می‌شوند ولی آنچه در این مورد مطرح می‌شود اسراری است که به‌طور ناخودآگاه بر ذهن تأثیر می‌گذارد و به‌نوعی باعث می‌شود که فرد جامعه‌پذیر شود که در این میان داستان‌های کودکانه نقش پراهمیتی را ایفا می‌کند.
 
«شاهزاده و خرچنگ»
بهادر ثقفی با داستان «شاهزاده و خرچنگ» مخاطبان خود که همان نوجوانان هستند را دچار تغییر و تحول کرده و آنها را برای رویارویی با دنیای مدرن و واقعیت‌های آن آماده می‌ کند.
 
ادبیات و به‌ویژه ادبیات کودک و نوجوان یکی از ابزارهای قدرتمند است که از سنین ابتدای تولد،‌ کودک را با زبان و فرهنگ جامعه آشنا کرده و  در جامعه‌پذیری و کسب تجربیات او مؤثر است. در بیشتر داستان‌های نوجوانان،‌ شخصیت‌های داستانی دارای صفات مطلق هستند (یا خوب‌اند یا بد!) و الگوی سیاه و سفید بر آنها حکم‌فرماست وآخر این‌گونه داستان‌ها به پیروزی و غلبه خیر بر شر به پایان می‌رسد.  نویسنده در کتاب «شاهزاده و خرچنگ» سعی می‌کند که ارزش‌های جامعه به کودک انتقال داده و او را انسانی جامعه‌پذیر کند.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «دیگر از مسخره کردن کودکان کوچه و بازار عصبانی و خشمگین نمی‌شد. زیرلب می‌گفت: راضیم به رضای خدای بزرگ! او تقدیر مرا خرچنگ بودن رقم زده است، شکر نعمت‌هایش را می‌گویم که تنم سالم است و کار و حرفه‌ای دارم.
خرچنگ وردست به جز خدای بزرگ و استاد خیاط کسی را نداشت.
خیلی دوست داشت که ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد و فرزندانی شاد و سرحال داشته باشد. او دوست داشت که فرزندان زیادی داشته باشد و هنر خیاطی خود «برشکاری» را به آنان بیاموزد. ولی تا به حال هیچکس حاضر نشده بود که با او ازدواج کند.
همگان از خرچنگ دوری می‌کردند و حاضر نبودند دخترشان را به او بدهند...»
 

 
«من و ستاره‌هام»
کتاب «من و ستاره‌هام» مجموعه داستان‌ دیگری از این نویسنده  است که در بافتار داستانک به نگارش درآمده است. در بخشی از دیباچه کتاب آمده است: «این‌که داستانی که نوشته‌ایم کوتاه است یا بلند،‌ بیشتر از هر چیز بستگی به «خط سیر داستان» دارد. به پیام داستان نگاه کنید. اگر در پایان «برق‌آسا» بود و شما را به «هیجان» درآورد،‌ داستانک است. اگر تکه جالبی از زندگی یک «شخصیت خاص» را نشان می‌داد، داستان کوتاه است و اگر دارای پیامی است با شاخ و برگ زیاد که می‌تواند گسترش پیدا کند؛ داستان بلند است...»
 
نویسنده در کتاب «من و ستاره‌هام» کوشیده تا با بیان داستان‌های مختلف، هرچند ساده «تلنگری» به ذهن مخاطبان بزند تا کودک درونشان را بیدار کند و آنها نیز کمی به دوران کودکی‌ و آرزوهایشان برگردند. او معتقد است فکر کردن و یادآوری خاطرات زیبای خردسالی و مرور آنها انسان را به تفکر و تعمق درباره زندگی امروزه وا می‌دارد.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «خودمو به نزدیکی بلندای کوهسار رسوندم، تمام وجودم سرشار از عشق به مادرم «دریا» بودش، الان وقت حرکت بود دیگه طاقت نداشتم باید راه می‌افتادم و من هم راه افتادم و در یک چشم بر زدن جاری شدم و از برکه کوچک به رودی خروشان تبدیل شدم و از بلندای کوهسار با چنان سرعت و نعره‌ای به سمت دشت و چمنزار جاری شدم که حتی خودم هم باورم نمی‌شد.
 
دیگه من اون برکه قبل نبودم «آروم و ساکت و ساکت و راکد». جاری شده بودم و به دنبال رسیدن به مادرم، دریا، به رودی بزرگ تبدیل شده بودم...»
 
این کتاب شامل 16 داستان است که برخی از آنها عبارتند از «برکه و دریا، ماهی قرمز کوچولو، درخت و تبر، تخته سیاه، مداد رنگی، رنگین کمان، چینی بندزده، می‌خواهید در آینده چکاره شوید، شب شعر، توبه، چهل سالگی».
 
انتشارات داودی، چاپ دوم کتاب «شاهزاده و خرچنگ» را درقالب 107 صفحه و چاپ ششم کتاب «من و ستاره‌هام» را در قالب 139 صفحه با شمارگان هزار جلد و قیمت 80 هزار ریال برای هر جلد منتشر کرده است.
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها