آخرین مجموعه شعر فرزاد آبادی با عنوان «اندوه تحمیلی» ترکیبی از عواطف شاعرانه و مضامین جنگی است.
به طور مثال در یکی از شعرهای این مجموعه میخوانیم:
«در سفارش این خانه که جوجه را بیاستخوان میخواهند
خبر تو را با استخوانهایت آوردند
حالا این نوشابه رژیمی است روی میز
که بوی مادر در پیشنهاد سرآشپز آن نبوده است
دارد باور میکند کمکم زن
به جای انسان قاب عکسی به دنیا آورده
که دست توی دست میچرخد
در زمان زایمان باید نقش تابوتی را داشته باشد
که دست روی دست میچرخد
دیده نباشد قلباش جاکلیدی خواهد شد
درهای بزرگی باز میشود از طریق اشکهایش
یک لقمه
که از شمال میرسید به
از جنوب
از اطراف به دندان کشیدند
عکاس چه میدانست
به درد گرگها میخورند تصاویر آدمیزاد
یک تکه از پیراهن چهل تکه را که گلوله ببرد
باقی برای دوختن چشمها میماند
نخ میدهد به میز بغلی
آنها اما سفارش کباب دادهاند
با دندههای قنداق خورده
کوبیده
سر به دیوار
دست به دست
میچرخد سرنوشت این بشقاب»
آبادی در شعری دیگر چشم عروسک خواهر کوچکش را وصف میکند که با میز چارچوب در از جا درآمده و این تنها عروسکی نیست که در جنگ چنین به سرش آمده. فرزاد آبادی گرچه شاید حضور در جنگ را تجربه نکرده باشد اما از تصویرهایی بهره میبرد که گویی خود در جنوب زندگی کرده و به دنیا آمده و همان تصاویر را به زبان شعر نوشته است.
در شعری دیگر از این مجموعه میخوانیم:
«کافه آبی
در شبی پاریسی
میشد صدای موزیک را هم شنید
این عکس دقیقاً بالای یخدان چسبیده
و چهقدر چسبیده بود
نوشابه سیاه در دکه بین راه
ماهشهر-خرمشهر
خاطرات سرعت بیشتری میگیرند در صندلی چرخدار»
در واقع اغلب شعرهای این کتاب مانند شعر دوم است که با خود پس زمینهای از جنگ را به همراه دارد و پیش روی خواننده قرار میدهد. آبادی چنان که پیداست تجربههایی از جنگ ایران و عراق دارد. «اندوه تحمیلی» حاصل نگاه تازه شاعر به جنگی است که از سرگذراندهایم و امروز شهر ریخت و ترکیب دیگری به خود گرفته است، اما در گوشه و کنار آن میتوان نشانهها و آثار باقی مانده از جنگ تحمیلی را دید.
مجموعه شعر «اندوه تحمیلی» در شمارگان هزار نسخه به قیمت چهار هزار و 700 تومان زمستان سال گذشته از سوی مؤسسه انتشارات بوتیمار منتشر شده است.
نظر شما