سه‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۷
بلاغتی: با ادبیات داستانی که برای قشر کوچکی از مخاطبان نوشته می‌شود فاصله دارم

شاید در میان کتاب‌های داستانی که در سبد فرهنگی هر یک از ما وجود دارد این روزها کمتر کتابی را ببینیم که در آن یک مولف و تصویرگر با هم همراه شوند تا یک روایت از زندگی روزمره را بیان کنند. کتاب «خردادهای پاییزی» که دومین تجربه مولف آن امید بلاغتی است سعی کرده تا با آزمودن سبک جدیدی در روایتگری، مخاطبان خود را با تجربه جدیدی در خواندن کتاب‌های ادبی روبه‌رو کند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) امید بلاغتی متولد شهرستان داراب و فارغ التحصیل کارشناسی کارگردانی سینما است. از پانزده سالگی نوشتن را آغاز کرده و در شیراز نیز دوره‌های داستان نویسی را پیش شهریار مندنی پور گذرانده است. نخستین کتاب او با عنوان «حرمان» سال گذشته از سوی نشر ناکجا منتشر شد و در روزهای پایانی اسفندماه نیز «خردادهای پاییزی» به همت نشر «حرفه هنرمند» روانه کتابفروشی‌ها شد. به بهانه انتشار این کتاب با مولف آن گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

تالیف کتاب «خرداد‌های پاییزی» با چه انگیزه‌ای بود؟

نویسنده چاره‌ای جز نوشتن ندارد، بنابراین تالیف این کتاب از این نشأت می‌گیرد که دلم می‌خواهد بنویسم و آن چیزی هم که می‌نویسم توسط طیف گسترده‌ای از مخاطبان خوانده شود. با وجود اینکه من با ابزارهای مدرن مانند شبکه‌های اجتماعی ارتباط خوبی دارم و از ظرفیت‌های آن برای نویسندگی استفاده می کنم اما همچنان باید بگویم که کتاب جای خودش را برای مخاطب ایرانی دارد. از سوی دیگر رسمیت یافتن یک نویسنده با تالیف کتابش است. اما انگیزه من از تالیف این کتاب به اختلافات من با صالح تسبیحی (تصویرگر کتاب) در سال 1392 بر می‌گردد. آن موقع من و تسبیحی بر سر مسائل اجتماعی و سیاسی اختلافات زیادی با هم داشتیم این در حالی بود که ما درباره هنر اختلافی با هم نداشتیم و می‌توانستیم با هم گفت‌وگو کنیم.
متاسفانه امروز در فضای شبکه‌های اجتماعی ما بیشتر شاهد جنگ هستیم تا مکالمه و کمتر می‌توانیم با هم درباره مسائل مختلف گفت‌وگو کنیم. به هر حال همانطور که گفتم به پیشنهاد صالح تسبیحی قرار شد تا باب گفت‌وگو با هم را از جای دیگری که همان هنر است باز کنیم. این گونه بود که من درباره مسائل مختلف می‌نوشتم و صالح تسبیحی هم برای آن عکس می‌گرفت. البته در این کتاب روایت‌هایی هم بوده که من با دیدن عکس روایتی برایش نوشته‌ام.
به هر حال کتاب «خردادهای پاییزی» مجموعه بهم پیوسته‌ای است که در آن ارتباط عکس و نوشته‌ها به خوبی دیده می‌شود. به طور مثال اگر بلاغتی روایتی نوشته است که محور آن زنی میانسال و مادر است، تسبیحی تجسم و تصور خود از مفهوم مادر یا مادر خودش را همچون خاطره‌ای سیال و زنده تصویر کرده است.

فکر می‌کنید این سبک از نگارش کتاب را می‌توان در قالب تصویرنوشت یا عکس نوشت قرار داد؟

من در ابتدا علاقه نداشتم با این قالب کار کنم اما بعداً تصمیم گرفتم که این سبک را تجربه کنم. اما باید بگویم قالب این کتاب را نمی‌توان به عکس نوشت تعبیر کرد. کتاب شامل 50 روایت است که همانگونه که گفتم تمامی تصاویر در ارتباط با روایت‌هاست و می‌توانم بگویم تصویرسازی‌ها پایه‌اش بر اساس روایت‌هاست.
در متن کتاب «خردادهای پاییزی» یک نوع روایت‌گری دیده می‌شود. در واقع این کتاب داستان کوتاه نیست و من در این کتاب روایت‌گر بوده‌ام بنابراین در این کتاب مطلقاً داعیه این که داستان کوتاه نوشته‌ام ندارم و البته خیلی هم نگران نبوده‌ام که به اصول داستان‌نویسی پایبند باشم.
در کتاب البته کاراکترها و یا موقعیت‌های مشترکی در روایت ها وجود دارد. به طور مثال کاراکتر زن میانسال یا تقاطع تخت طاووس و ولی عصر یا خاطرات راوی جوانی از پاییزهای زندگی اش نقاط مشترک بخش زیادی از روایت های کتابند.

آیا در این کتاب هم راهی که در کتاب «حرمان» داشتید را دنبال کردید؟
بله همینطور است! من در این کتاب هم خط «حرمان» را دنبال کردم. البته حرمان با کتاب خردادهای پاییزی تفاوتی دارد. ذات کتاب حرمان خودبیانگر است در حالی که در این کتاب خیلی این مولفه دیده نمی‌شود، اما بر اساس بازخوردی از مخاطبانی که هر دو کتاب من را خوانده‌اند می‌توانم بگویم که خط فکری من را می‌توان در هر دو کتاب دید.

فکر می‌کنید مخاطب از این سبک استفاده شده در کتاب خردادهای پاییزی استقبال کند؟

من در کنار نویسندگی در یک شرکت تبلیغاتی هم کار می‌کنم و باید بگویم که اساساً برای مخاطب ایرانی هیچ چیزی قابل پیش بینی نیست چون مخاطب ایرانی خیلی پیچیده است.
ناشر کتاب خردادهای پاییزی که حرفه هنرمند است البته پیش ازاین تاکنون به این سبک کتابی را منتشر نکرده است. این ناشر پیش از این کتاب شعری را با عنوان «اشعار عاشقانه جهان» با ترجمه محمد رضا فرزاد روانه بازار کرده بود که در آن برای هر شعر عکس‌هایی از آرشیو بهترین عکس‌های جهان انتخاب شده بود، اما بدین شکل که قرار باشد روایت‌ها و تصاویر در کتاب یک خط را دنبال کنند چنین کاری صورت نگرفته بود. هر چند من مدعی نیستم که دارم کار جدیدی می‌کنم بلکه همانطور که گفتم می خواستم باب گفت‌وگو را با هنر باز کنم.

 این موضوع که شما کتاب را برای باز کردن باب گفت‌وگو با تسبیحی تالیف کردید باعث نشده که کتاب شخصی شود و به عبارتی همه نتوانند با کتاب ارتباط برقرار کنند؟

نه این طور نیست! این کتاب به هیچ وجه شخصی نیست و هر مخاطبی می‌تواند این کتاب را بخواند. اتفاقاً تلاش من در این کتاب فراتر رفتن از خود بیانگری و رسیدن به مفاهیمی عمومی تر(خاطرات، تجربه های مشترک) بوده است.

 سبکی که شما در این کتاب استفاده کردید که عبارت است از روایت‌هایی به نوعی داستانی به همراه تصاویر، چقدر می‌تواند برای مخاطبی که به نظر می‌آید امروز علاقه چندانی به خواندن مطالب طولانی نداشته باشد، جذاب باشد؟

در اینکه مخاطب امروزی علاقه زیادی به خواندن مطالب طولانی ندارد با شما موافق هستم. من هم فکر می‌کنم مخاطب ایرانی ذائقه‌اش تغییر کرده است، اما اینکه کتاب چقدر می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد باید منتظر بازخوردها باشم. به هر حال من با ادبیات داستانی که برای قشر کوچکی از مخاطبان نوشته می‌شود فاصله دارم. مخاطب امروزی سبک جدیدی می‌خواهد و این سبک هم از دل تجربه‌های جدید در می‌آید و البته تجربه‌های جدید هم قدرت خطر کردن می‌خواهد.
شاید برخی از نویسندگان کلاسیک ما با این سبک از نوشتن مشکل داشته باشند چون ادبیات را محلی برای نجات جهان می‌دانند و نویسندگان بزرگ را رهبران فکری در جامعه می‌بینند. ادبیات شهری برای خیلی‌ها جالب نیست چون معتقدند این ادبیات ابتذال دارد و از شأن ادبیات کلاسیک کم می‌کند. این عده فکر می‌کنند ادبیات شهری سطحی به مسائل نگاه می‌کند. (شما اگر داستان‌های بسیاری از نویسندگان بزرگ معاصر را بخوانید می‌بینید که محل روی دادن داستان‌ها روستاهاست و نه شهرها!)
ما همواره از قهر کردن مخاطب با کتاب حرف می‌زنیم اما کاری نمی‌کنیم و ایده‌ای نداریم. من فکر می‌کنم باید شیوه‌های جدید را امتحان کنیم. البته این به معنای تطبیق دادن ذائقه‌ نویسنده با علاقه مخاطب و بازاری شدن نیست بلکه مقصود من کسب تجربه‌های جدید است.

«خرداد‌های پاییزی» به نمایشگاه کتاب امسال هم می‌آید؟
اگرچه چاپ نخست کتاب در روزهای پایانی اسفندماه سال گذشته منتشر شد که در واقع زمان خوبی برای دیده شدن کتاب نبود اما امیدوارم هستم که چاپ دوم کتاب به نمایشگاه کتاب امسال بیاید.
 
کتاب «خردادهای پاییزی» نوشته امید بلاغتی به همراه تصاویر صالح تسبیحی با شمارگان هزار نسخه در 69 صفحه به بهای پانزده هزار تومان از سوی انتشارات حرفه هنرمند در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها