این کتاب در 75صفحه، 41 شعر سپید با مضمون اجتماعی و با نامهایی چون آدمهای بالقوه، حیف، گنجشک گیج، سرنوشت، جدایی، معجزههای موازی در خیابانهای متواتر کابوس، مرگ تدریجی، چهار راه، تبصره، اتهام، آواره، فرشتهی نجات، شبیخون، از جنوب تا چشمهای درشت، یک در هزار، از پشت فرمان، قاب 11، از چشم تو، کودتا، روابط اثبات شده و تبصره را در بر دارد.
در یکی از شعرهای این کتاب با نام «روابط اثباتشده» میخوانیم:
این مردگان خاموشی خوابیده در زیر سنگهاتی سرد
سوار بر این اتومبیلهای از رده خارج
به سمت این زبالههای ساختمانی رفتهاند
که روزی خانههای کوچک و بزرگی بودهاند؛
اما این که
کدام مرده، سوار بر کدام اتومبیل، به کدام خانه رفته
چیزی است که فقط ماه میداند
- از جنوب تا چشمهای درشت
روی این صفحه سفید نشستهای اریب
با چشمهای درشت برق میزنی به صورتم
در جنوب جنگ شده حتما حالا
و کسی حتما شهید شده گمنام
و تو اینجا حرف میزنی با چشمهای خیلی درشت
عمود بر جنوب در چشمهای تو اوضاع عادی است
در جنوب نخلها پشت هم پناه گرفتهاند حتما
و هزاران نفر شهید شدهاند گمنام
وکلمات جنگی شدهاند.
این جا روی این صفحه سفید
چه فرق دارد در چشمهای درشت تو:
جنگ جنگ جنوب
جنگ جنگ خروس!
- قاب 9
مهمانها به خانههای خود رفتهاند
و فردا
برای رسیدنِ به اداره
در ترافیک سنگینیگیر خواهند کرد
آشغالها را باید جمع کنیم
و کم کم پیر شویم
- حیف
بیدار میشوم
هر روز صبح زودتر از تو
به ایستگاه میرسم
هر روز صبحزودتر از تو
سوار میشوم
هر روز صبح
- آواره
میان برجهای بلند سرپناهی مِخواهم
تا مرا داز دست به سقفش میخکوب کند
و زیر پایم ارتفاعی تا
مرگ سکوت مرا بشکند هرگز
هرگز موضوعی برای زندگی کردن نداشتهام
مگر تیغ کشیدن بر وسوسهی مرگ
کسی نیست مرا به زبان مادری صدا کند؟
از مادرم سالها رد شدهام
و هایدا
اصلا نگران سردی غذای من
«خواب در ذوزنقه» را انتشارات چشمه با شمارگان هزار نسخه، قطع رقعی، 75 صفحه و به بهای 58هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما