خواندن داستانهای ماجراجویانه و کارآگاهی برای اکثر کودکان و نوجوانان لذت بخش است. کارولین کین در کتاب «راز خانه ویلایی» پرده از راز یک خانه قدیمی برمیدارد.
توفان مهیب، مهمان ناخوانده، سرپرستهای عجیب، سقوط درخت، سرقت غیرمنتظره، دعوتی برای کارآگاه، ماموریت شگفت انگیز، میراث ارزشمند، علامت خطر، دام بزرگ، پرتگاه تاریک، حیله مرد بازیگر، وضعیت خطرناک و نقشهای برای رهایی عنوانهای برخی از بخشهای این کتاب است که در هر کدام بخشی از داستان بیان شده است.
در این کتاب داستان راز خانه ویلایی از جایی آغاز میشود که قایق کوچک دو دوست به اسمهای نانسی و هلن در یک طوفان ناگهانی غرق میشوند. هلن آسیب میبیند و با وجود اینکه نانسی شناگر ماهری است، جان آنها به خطر میافتد. خوشبختانه لورا دختر نوجوانی که به تازگی یتیم شده و برای ملاقات با قیمهایش به آن منطقه آمده آنها را نجات میدهد. اما چیزی نمیگذرد که نانسی درو به قیمهای لورا شک میکند و تصمیم میگیرد درباره آنها تحقیق کند. همزمان کارسون درو پدر نانسی که وکیل است در حال بررسی دزدیده شدن اوراق بهادار یک بانک محلی است.
در کتاب «راز خانه ویلایی» این دو داستان همچون سایر داستانهای نانسی درو، خیلی زود به هم پیوند میخورند و نانسی با عدهای آدم ربا و هنرمند کلاهبردار مواجه میشود و ماجراهایی اتفاق میافتد.
در بخشی از «پرتگاه تاریک» میخوانیم: «یارکوب ابورن به داخل کمد، جایی که نانسی پنهان شده بود خیره شد. کارآگاه جوان در دلش آرزو میکرد ای کاش نامرئی بود. نمیشد حدس زد اگر مرد او را ببیند چه عکس العملی نشان خواهد داد!
نانسی بلافاصله متوجه شد که مرد به شدت بداخلاق است.
نگاه ابورن روی پیرهنها نماند. در عوض دستش به سمت دو عدد چمدان روی طبقه بالای لباسها رفت. آنها را روی زمین گذاشت و در کمد دیواری را بست.
در حالی که عرق از سر و روی نانسی میریخت، نفس راحتی کشید. صدای مرد را شنید که اتاق را ترک کرد و در اتاق نشیمن را محکم پشت سرش بست...»
در بخشی از «سقوط درخت» نیز میخوانیم: «وقتی به انتهای مسیر انحرافی رسید، توفان دیگر تمام شده بود. کمی بعد داخل خیابان محل سکونتشان پیچید و در نزدیکی ایوان جلویی خانهای بزرگ با آجرهای قرمز پارک کرد. از ماشین بیرون پرید و چمدانش را در درگاه ایوان انداخت. همین که کلید انداخت و در را باز کرد، صدایی از درون اتاق نشیمن گفت: «نانسی! تویی؟»
بله هانا، دارم میام تو!
نانسی بارانی و بوتهایش را درآورد و آنها را داخل کمد دیواری داخل راهرو گذاشت. به سرعت وارد اتاق نشیمن شد و زن مهربانی را که مثل مادرها به مبل تکیه داده بود را در آغوش گرفت...»
انتشارات ویدا، کتاب «راز خانه قدیمی» را در قالب 160 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند این کتاب را با قیمت 70 هزار ریال خریداری کنند.
نظر شما