کتاب «چیستی قانون طبیعت» اثرحجت الاسلام امیر دیوانی درگروه علمی ترجمه درهمایش شانزدهم کتاب سال حوزه به عنوان اثر شایسته تحسین انتخاب شد.
در كتاب حاضر، پرسشهاي اصلي درباره قوانين طبيعت این دو پرسش اند:
1. قوانين طبيعت چيستند؟
2. مبناي وجودشناختي اين قوانين چيست؟
هر چند عنوان كتاب با پرسش اول هماهنگ است، اما ارتباط وثيق اين دو پرسش با يكديگر و نيز با بحثهاي به ميان آمده در پاسخ به پرسش اول به مباحث ناظر به پرسش دوم گذر مي شود. بدين ترتيب، بر اساس نظام منطقي پرسشها، ما با قوانين طبيعت به عنوان يك داده رو به رو مي شويم، آنگاه درصدد تشخيص ماهيت و چيستي قوانين يا گزارههاي ناظر به قانون برميآوريم و در اين راستا عناصر موجود در قانون شناسايي مي شوند. در مرتبه بعد، به يك بحث مابعدالطبيعي وجودي منتقل شده درصدد برمي آييم تا بنيادهاي وجودي قوانين طبيعت را مشخص كنيم. قهرا وجودشناسي قوانين طبيعت به تبع اختلاف در ديدگاه هاي ناظر به چيستي قوانين مذكور متعدد و متنوع است.
آرمسترانگ در كتاب «چيستي قانون طبيعت» دو ديدگاه بنام «ديدگاه انتظام» و «ديدگاه كليات» را به ميان مي آورد. از نظر وي ديدگاه انتظام، چه در صورت اوليه و چه در صورتهاي پيشرفته ترش با ناكامي هاي فراواني روبه روست؛ ناكاميهايي كه نويسنده كتاب مي كوشد تا با ارائه ديدگاه كليات آنها را كنار گذاشته به سوي تفسير منسجم تري از قانون طبيعت حركت كند. اين كار جز به ورود عناصر غير تجربي در ماهيت قوانين طبيعت ممكن نيست.
آرمسترانگ در عبارتهاي خود كليات را انتزاعاتي از جزئيات به حساب مي آورد كه جزئيات مذكور به آن كليات مصداق مي بخشند. اما انتزاع تفسيري دارد كه اگر همان مقصود آرمسترانگ باشد ـ كه ظاهرا چنين است ـ منجر به نفي كلي در خارج ميشود. طبق اين تفسير، انتزاع عبارت است از ملاحظه جزئيات و بركندن وجه مشترك آنها، به اين صورت كه وجه مشترك مذكور را از خصوصيات پيوسته به آن تجريد كنيم. بنابراين، انتزاع با تجريد مساوي است چون معنايي كه در خلال جزئيات به صورت مشترك وجود دارد، به وسيله تجريد در عقل بدون آن خصوصيات حاضر و واقع مي شود. اين معنا همان كلي انتزاعي است: زيرا اولا عقل اين معنا را از ملاحظه جزئيات دريافته است و ثانيا خصوصيات را از آن نفي و حذف كرده است.
مجموع دو عمل تجريد معنا از خصوصيات و قيود و بركندنش از موطن جزئي، كه موجب جزئيت امور ميشود و وارد كردن آن به موطن كلي، تفسير اول انتزاع را فراهم مي آورد. اما اين تفسير سرانجامي جز نفي كلي در خارج ندارد، زيرا اگر از يكسو، معنا از خصوصيات خود تجريد شود و از سوي ديگر، از موطن خودش به عقل بيايد، معناي عقلي به دست آمده با معناي حسي متباين خواهد بود، بهطوري كه نه تنها معناي انتزاع شده كلي است، چون انطباق بر امور كثير ندارد، بلكه در خارج انطباق با يك فرد هم ندارد، چون تبايني ميان امر خارجي و امر ذهني برقرار شده است. خلاصه اينكه اگر به انتزاع بسنده كنيم كلي و انطباق از بين ميرود. وقتي انطباق در كار است كه ميان معناي ذهني و خارجي تباين نباشد.
کتاب «چيستي قانون طبيعت What is Law of Nature» نوشته ديويد آرمسترانگ با ترجمه دكتر امير ديواني و ويراستاری مصطفي ملكيان به همت انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به بهای پنجهزار و 300 تومان منتشر شده است.
نظر شما