گفتوگو با استادیار جامعهشناسی دانشگاه تهران به بهانه روز جهانی زنان
سید حسن حسینی: وظایفی که در کتابهای درسی برای زنان تعریف شده به بچهداری و خانهداری محدود میشود
سیدحسن حسینی، استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: مطالعات تحلیل محتوایی از کتابهای درسی نشان میدهد که بخش عمدهای از وظایفی که برای زنان تعریف شده، همان وظایف خانهداری، بچهداری و کدبانویی است.
نقش و جایگاه زن در کتابهای درسی چگونه تعریف شده است؟
یکی از کارکردهای نظام آموزشی در کنار نظام خانواده، انتقال درک و فهمی است که ما از سن و جنسیت خود پیدا میکنیم. نظام مدرسهای و آموزشی به ما میگوید چه کسی هستیم، چه جایگاه و وظایفی داریم و در این جایگاه چگونه باید رفتار کنیم.
مطالعات تحلیل محتوایی از کتابهای درسی نشان میدهد که بخش عمدهای از وظایفی که برای زنان تعریف شده، همان وظایف خانهداری، بچهداری و کدبانویی است.
به عبارت دیگر تصاویر کتابهای درسی ابتدایی و راهنمایی، کارهای فنی، مهندسی و مشاغلی را که نیازمند حضور در اجتماع هستند مردانه و کارهای مربوط به خانه و خانهداری از جمله خیاطی و آشپزی را مختص زنان نشان میدهد.
این تفکیک جنسیتی، چه به لحاظ متن و چه به لحاظ تصویر در محتوای کتابهای درسی کاملا مشخص است و قطعا به این مفهوم است که وقتی متن درسی را میبینیم، به طور واضحی دختران را به سوی کدبانوگری و ایفای نقش همسر و مادران نمونه هدایت میکند.
آیا این تفکیک جنسیتی در کتابهای درسی باعث دور شدن زنان از ایفای نقشهای اجتماعی نمیشود؟
در جامعه ایرانی و از دیدگاه قانون مدنی، مرد وظیفه نانآور بودن و تأمین معاش خود و خانواده را برعهده دارد. مطابق قانون مدنی اولویت شغلی با مردان است و در هیچجای نوشته نشده که زن باید نقش نانآور خانواده را داشته باشد.
با توجه به این نکته، بخش آموزش در ایران نیز مرد را موجودی اجتماعی و دارای شغل و زن را به عنوان فردی خانهدار، ترسیم میکند. برای رعایت همخوانی و جلوگیری از ایجاد تضاد در نظام اجتماعی، کتابهای درسی مطابق قانون مدنی به ترسیم تصویر زن و مرد میپردازند.
تعریف شما از جایگاه زنان در جامعه ایرانی چیست؟
هر جامعهای بسته به ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، جایگاهی را به گروههای جنسی، سنی و شغلی مختلف اختصاص میدهد و با توجه به اینکه درباره جامعه ایران صحبت میکنیم، پس باید ببینیم جامعه ایران از لحاظ کمیت و کیفیت در چه موقعیتی قرار گرفته است.
در طول 36 سال گذشته، جمعیت جامعه ایرانی تقریبا دو برابر شده و در این میان، شهرنشینی نسبت به روستانشینی افزایش یافته است اما برخلاف این تغییر، جایگاه سنی و جنسی در دیدگاه مردم جامعه ما تغییر زیادی نکرده است.
نقش زن در جامعه روستایی و شهری را چگونه تفکیک میکنید؟
در جامعه روستایی جایگاه دختر و پسر کاملا تفکیک شده است. دختر موجودی است که جایگاه او در کنار مادر خانواده تعریف میشود و آموزشهای او منحصر به خانهداری و برخی صنایع دستی مانند قالیبافی، پشمریسی و گلیمبافی است.
این تفکیک جایگاه جنسی و تقسیم شغلی، بعد از خانواده نیز خود را نشان می دهد به گونهای که دختر پس از ازدواج نیز در نقش عروس خانواده، همسر و یک کدبانو، نقش خدمات رسانی به همسر و فرزندان را بر عهده دارد.
سطح سواد زنان ایرانی را در چند دهه اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
در کنار افزایش شهرنشینی، یکی از عواملی که باعث رشد توسعه شده، آموزشهای مدرسهای است. پس از پیروزی انقلاب تاکنون، روزبهروز سطح باسوادی در جامعه افزایش یافته است؛ این آمار در جامعه شهری و به خصوص در میان زنان رشد چشمگیری داشته است.
هرچند امروزه سن ازدواج در میان عشایر و روستاییان افزایش یافته، اما با وجود این باز هم سن ازدواج در جامعه روستایی و شهری متفاوت است؛ چرا که در جوامع روستایی اشتغال مردان آسانتر صورت میگیرد.
در جامعه شهری و بیشتر در میان طبقات پایین و کم درآمد شهری نیز ازدواج در سن پایین صورت میگیرد اما عمدهترین دلایل اینگونه ازدواجها کاهش هزینههای خانواده است.
چند روز قبل معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نهضت سواد آموزی اظهار کرد که 30 درصد زنان ایرانی بیسواد هستند، دیدگاه شما درباره این خبر چیست؟
حداقل 28 درصد جمعیت ایران را روستاییان و عشایر تشکیل میدهند، یعنی اگر جمعیت کل را 80 میلیون در نظر بگیریم، میتوان گفت حدود 23 میلیون نفر جزو جامعه روستایی و عشایر هستند.
در شهرها و روستاهای کوچک ایران هنوز هم بعضی والدین کودکان، تمایلی به فرستادن فرزندان خود به مدارس ندارند؛ چرا که نیازی به تحصیل زنان نمیبینند. به همین دلیل بخش عمدهای از این آمار 30 درصدی بیسوادی مربوط به جمعیت غیرشهری است اما در جامعه شهری نسبت بیسوادی شاید حدود 10 درصد تخمین زده شود.
سازمان یونسکو، هفته گذشته را «هفته جهانی یادگیری از طریق ابزارهای الکترونیکی همراه» با شعار «تکنولوژی به مثابه اهرمی برای توانمندسازی زنان و دختران» نامیده است، با توجه به اینکه شمارگان کتابهای تخصصی در ایران بسیار پایین است؛ بهنظر شما تأثیر تکنولوژیهایی همچون موبایل بر سطح سواد زنان ایرانی چقدر مؤثر است؟
در بررسی تکنولوژیهای نوین ابتدا باید دستاوردهایشان را مورد بازنگری قرار دهیم. در این مبحث، بیشتر تکنولوژیهای ارتباطی از جمله تکنولوژیهای حمل و نقل و رسانهای مد نظر است. هرچه تکنولوژی، گسترش بیشتری پیدا کند، دسترسی جامعه جهانی، به اطلاعات بیشتر خواهد شد. در کشورهای درحال توسعهای از جمله ما، وجود ابزاری از جمله موبایل باعث افزایش سرعت انتقال اطلاعات میشود.
برخی از این اطلاعات سازنده و برخی از آنها بسته به اینکه چه اطلاعاتی منتقل شود و آیا سازنده یا مخرب است، قابل تفکیک و برخی غیر قابل تفکیک هستند و یکی از مسائلی در دنیای فعلی با آن مواجه هستیم، تغییرات بسیار سریعی است که از طریق انتقال اطلاعات با تکنولوژیهای جدید در حال وقوع است.
با توجه به اینکه برخی مسئولان همچنان با آموزش مسائلی مانند آشنایی با ایدز و مواد مخدر در مدارس مخالف هستند، نظر شما به عنوان یک جامعهشناس با طرح چنین موضوعاتی چیست؟
در فرهنگهای دیگر آسیبهای اجتماعی از جمله ایدز در مدارس آموزش داده میشود. به عقیده من، نیازی نیست همه این مطالب در قالب کتاب گنجانده شود چرا که حتی در کشورهای توسعه یافته نیز ممکن است در تنها در بخشی از کتابهای درسی پایان ابتدایی مقداری درباره خصوصیات جنسی زن و مرد توضیح داده شود اما در مورد مسائلی مانند امراض واگیردار و ایدز، افرادی به جز معلمان به آموزش دانشآموز میپردازند.
باید به تناسب مسائل و آسیبهای اجتماعی به کودکان و نوجوانان توضیحاتی در مدارس ارائه شود. برفرض اگر در جامعه ما درصد ابتلا به اعتیاد بالا است، باید آسیبهایی از این قبیل و راههای دوری از آن را در کلاسهای فوق برنامه مدارس به دانشآموزان ارائه کرد.
حتی میتوان در این موارد کودکان را به گونهای آماده کرد که اگر شاهد اعتیاد در خانواده هستند، آن را با اولیای مدرسه در میان بگذارند تا از آنها مراقبت بیشتری به عمل آید. علاوه آموزش رفتارهای پیشگیرانه به دانشآموزان، ما به عنوان آموزش دهنده باید رفتارهایی را از خود ارائه دهیم که باعث پیشگیری بیشتری از تبعات نامطلوب آسیبها شود.
آیا بهتر نیست در حوزه آموزش آسیبهای اجتماعی به دانشآموزان، آسیبهای احتمالی آینده را پیش از اینکه به بحران تبدیل شوند با آنان مطرح کرد؟
در رابطه با مسائل اخلاقی و فرهنگی باید بدانیم که جامعه جهانی روز به روز در حال تحول است. برای مواجهه با این تحول ابتدا باید آن را خوب بشناسیم و پس از آن حوزه فکری، ارزشی و هنجارهای آن را بررسی کنیم چرا که در صورت عدم شناخت این موضوع، نمی توان کودکان را از گسیختگی فرهنگی دور کرد.
جامعه متشکل از مجموعه نقاطی از رفتارهای فرهنگی و اجتماعی است که هر روز طی میکنیم و در بحث آموزش باید به آنها توجه کرد تا در ارائه آموزش آسیبها به دانشآموزان دچار خلا اطلاعاتی نشویم.
به نظر شما علت کمبود آموزش آسیبهای اجتماعی در جامعه دانشآموزان ایرانی چیست؟
علت این است که ما جامعه را ثابت در نظر میگیریم. ما به عنوان جامعه شناس، برنامه ریز، قانونگذار و مؤلف، باید جامعه را موجودیتی سیال و در حال تغییر بدانیم و بر مبنای آن به پیش بینی و برنامه ریزی بپردازیم.
ما حتی از پتانسیلهای فرهنگی خود نیز استفاده نمیکنیم و تفکر ما این است که جایی که ایستادهایم، مرکز دنیا اینجاست اما واقعیت این است که باید راه رفت. در تفکر شیعی و در نهج البلاغه آمده است که فرزندان خود را برای نسل بعد از خود تربیت کنید؛ این موضوع به سیالیت جامعه اشاره دارد، اما متأسفانه تربیت ما برای زمان حال است.
این شیوه تربیتی به دلیل برداشت غلطی است که عدهای در جایگاههای تفسیر تفکرات ملی و فرهنگی ما دارند. گروههای اجتماعی محافظهکار اکثر اوقات در مقابل تغییرات مقاومت نشان میدهند و درصد زیادی از این گروه را روستاییان تشکیل میدهند . این گروه نسبت به جامعه شهری در وضع ثباتی نسبت به طبیعت و عوامل تولید قرار دارند. به عبارت دیگر ترس از تغییرات موجب ایجاد مقاومت میشود.
چرا جامعهشناسان به عنوان افراد آگاه از آسیبهای اجتماعی، بیش از این در تألیف کتابهای درسی و آموزش دانشآموزان در مدارس حضور نمییابند؟
به عقیده من، آموزش فقط متن نیست و بیان کلام نیست. مهمتر از متن، مشروعیت گوینده یعنی معلم مطرح است. رفتار معلم در پذیرش و عدم پذیرش متن از سوی دانشآموز تأثیر بسیاری دارد. ما به عنوان استادان جامعه شناسی، در آموزش مطالبی که معلمان باید در مدارس به دانشآموزان ارائه دهند، خود را سهیم میدانیم.
در جوامع توسعه یافته، دانشآموختگان علاقهمند به معلمی بعد از لیسانس، دوره معلمی را میگذرانند و پس از آن معلم ابتدایی میشوند اما متأسفانه در جامعه ما معلمان در پایینترین سطح تحصیلات هستند و این درست بر عکس جوامع توسعه یافته است.
نظر شما