وجوه شخصیتی امام(ره) از منظر اهل ادب/1
عباسي داكاني: امام خميني(ره) نظريه زبانشناسي داشتند/امام(ره) شعر را نزديك به وحي و ايمان ميدانستند
پرويز عباسي داكاني گفت: در فرهنگ ما شعر و شاعري افتخاري براي بزرگان است و امام خميني(ره) نيز فرمودند كه لسان شعر بالاترين لسانهاست. اين به آن معناست كه امام(ره) نظريه زبانشناسي دارند .
وي اضافه كرد: امام(ره) شاعري خودشان را به نوعي با شاعران بزرگ پيشين حساب ميكنند. وي در جايي ميفرمايند: «شاعر اگر سعدي شيرازي است/ بافتههاي من و تو بازي است». حكيمان و شاعران گذشته ما نيز به نوعي روحاني هم بودند. به طور مثال خود سعدي در نظاميه تحصيل كرده است. اين موضوع بحث مفصلي ميطلبد كه بزرگان و عالمان ما نيز شاعر بودند. حتي در ميان معاصران ميتوان علامه طباطبايي را نام برد يا با يك نسل قبلتر آيتالله كمپاني را در نجف مثال زد يا حاج ملاهادي سبزواري، ملاصدرا و ميرداماد و همه شاعر هم بودند و امام(ره) در امتداد همان بُعد تاريخي قرار دارند كه همه علماي ما به نوعي اهل هنر هم بودند و بالاترين هنر هم در تاريخ ما شعر است.
اين پژوهشگر ادامه داد: هگل نيز ميگويد بالاترين هنر شعر است. آنچه براي امام(ره) نيز اهميت دارد ديالكتيك شعر و عرفان است كه در تاريخ ما شاعر محض همواره مورد توجه نبوده و شعر درخشان شعر حكمت بوده است. يعني شاعران ما در عين حال كه در فرم و ظاهر بسيار توانا بودند، مثل حضرت حافظ و بيدل، در عين حال عارف و حكيم هم بودند و بيدليل نيست كه به خيام و فردوسي و نظامي و سعدي لقب حكيم ميدادند. در اقوال پيامبر اكرم(ص) نيز آمده است كه «ان شعر لحكم» يعني شعر حكمت است و برخي از بيانها سحرآميز است. اين جادوگري كلام در واقع به فرم تعلق دارد اما آن حكمآميز بودن مربوط به محتواست. امام(ره) چون شاعر فني و رسمي نبودند و در سنين مختلفشان وارد مسايل سياسي و مشاغل ديني بودند چندان فرصت نداشتند كه به تكنيكهاي شعري توجه كنند اما در عين حال آن علقه تاريخي را به ويژه در دوران جواني به شعر داشتند.
مؤلف كتاب «پاسداران غدير» يادآور شد: امام(ره) در عين حال خيلي حافظانه شعر ميگفتند و كارهايي كه ايشان انجام ميدهند در نوشتههاي فلسفي و عرفانيشان هم ديده ميشود. ايشان همچنين بسياري از ابيات مولانا و حافظ را به شيوه و سبك خودشان شرح كردهاند. حتي داستاني شنيدم كه نادر نادرپور در قم امام(ره) را ديده بودند و ايشان درباره حافظ و مولانا سخناني گفته بودند كه براي آن شاعر حرفهاي عميق و پرمغزي به حساب ميآمد. نادرپور كه خودش جزو شاعران سرآمد بود، امام(ره) را از حيث شعر فهمي بالاترين معاصرين فرض كرده است. امام(ره) همچنين به گواه آثار فلسفي و عرفانيشان هم با سنت ديرين شعر عرفاني پارسي انس و الفت داشتند و در همان راستا شعر ايشان نيز شعري عرفاني است و ميدانيم كه زبان عرفاني اصطلاحات ويژه خودش را دارد و امام(ره) نيز به گواهي آثارشان با آن نمادگرايي ويژه زباني نسبت تام و تمام دارند و در شعرشان نيز اين خصيصه ديده ميشود. ايشان در جايي ميگويند «من به خال لبت اي دوست گرفتار شدم/ چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم»
عباسي داكاني گفت: اينها نشانگر آن است كه امام(ره) با آن سنت آشنايي كامل دارند. البته آنچه در شاعري اهميت زيادي دارد داشتن انگيزه است. امام(ره) همواره روحيهاي جوان داشتند و در 80 سالگي همچنان به شعر و شاعريشان ادامه ميدادند و اينها نشان ميدهد كه ايشان سرزندگي روحاني داشته اند و توانسته اند با خداي خودشان ارتباطي عاشقانه داشته باشند و اين كم چيزي نيست.
اين شاعر و پژوهشگر گفت: برخي از دوستاني كه درباره شخصيت امام(ره) شعر گفتند فكر ميكنند با قطعيتي برگشتناپذير حتماً بايد راجعبه شخصيت امام(ره) نيز نظر بدهند در حالي كه نظر دادن راجعبه شعر امام(ره) دانش زيادي ميخواهد. شعر امام(ره) بايد وارد حوزه مطالعات آكادميك شود. آن ابراز احساسات انقلابي سرجاي خودش اما بايد آن را به طور جدي بررسي كرد كه اين كار هم صرفاً از عهده يك اديب برنميآيد چرا كه بحث شعر امام(ره) بحث ادبي صرف نيست و به پژوهشگراني نياز داريم كه مطالعات فلسفي و عرفانيشان با مطالعه ادبيشان همسان باشد. بنابراين ما به گروهي احتياج داريم كه هم اديب و هم عارف و فيلسوف و منتقد ادبي در آن حضور داشته باشند. چرا نبايد درباره آثار امام(ره) چنين تحقيقاتي انجام شود؟. علاوه بر اينها جوانان ما هم بايد ابعاد عرفاني و فلسفي ايشان را بشناسند. به گمانم اين كار هنوز انجام نشده است.
پرویز عباسیداکانی، شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه است. از میان آثار او میتوان به پاسداران غدیر(غدیر در شعر فارسی، بحث تحلیلی)، سماع سرخ ستارهها(بررسی تحلیلی زندگی و آثار چند تن از شاعران شهید شیعه)، گزیده اشعار، شرح قصه غربت قلبی سهروردی (نقد فلسفی)، شرح گلشن راز شاه داعی شیرازی، تصحیح دیوان جویا تبریزی، تصحیح گلشن راز شبستری و تصحیح کلیات سه جلدی بیدل (با همکاری اکبر بهداروند) اشاره کرد.
نظر شما