چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۴
پرهام: «سيری در هنر ايران» مايه سرافرازی من است/ ماجرای مردی كه اسناد مملكت را برای گرم كردن خود درون آتش می‌انداخت

سيروس پرهام در مراسم بزرگداشت خود گفت: «من به كتاب «سيري در هنر ايران» افتخار مي‌كنم و آن را مايه سرافرازي خود مي‌دانم. من در هر كاري كه بتوانم خدمت كنم، سرافرازتر و در نزد خود مغرورتر مي‌شوم.» ايرج پارسي‌نژاد نيز در خاطره‌اي از سيروس پرهام و مرحوم ايرج افشار از اسناد و فراميني گفت كه مردي روستايي براي گرم كردن خانه خود آنها را درون آتش مي‌ريخت.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) نخستین مراسم از سلسله آيین‌هاي بزرگداشت شخصیت‌های علمی و فرهنگی از سوی انتشارات علمی و فرهنگی، شامگاه سه‌شنبه 12 اسفند ماه، به منظور پاسداشت یک عمر تلاش استاد سیروس پرهام، ویراستار و منتقد ادبی در كتابخانه ملي برگزار شد. در اين مراسم عبدالله انوار، جمال ميرصادقي، ايرج پارسي‌نژاد و رضي ميري و جمعی از علاقه‌مندان عرصه ادب و هنر حضور داشتند.
 
يكي مرد جنگي به از صد هزار
 
نخستين سخنران اين نشست، مسعود كوثري، مدير عامل انتشارات علمي و فرهنگي بود كه در وصف سيروس پرهام گفت: استاد پرهام پيل‌تني مانند «سيري در هنر ايران» را به سرانجام رساندند. به سرانجام رساندن كارهاي بزرگ در ايران همت فراواني مي‌خواهد. همان طور كه مرحوم دهخدا سي سال از عمر خود را مداوم صرف تهيه لغتنامه كرد. حوصله، دقت و نوعي يكدندگي ستودني كه همان اصرار فراوان بر درست بودن كار است، از جمله ويژگي‌هاي كاري ايشان است. دكتر پرهام از كساني هستند كه در وصف ايشان مي‌توان گفت: يكي مرد جنگي به از صد هزار.
 
يازده كيلومتر سند در سازمان اسناد ثمره تلاش‌هاي سيروس پرهام است
 
سخنران ديگر اين نشست، پس از پخش فيلم مستندي از سيروس پرهام، دكتر رضا صالحي اميري، مدير سازمان اسناد و كتابخانه ملي بود كه گفت: دولت جناب آقاي روحاني بر اين باور است كه حفظ كرامت بزرگان نظام به تقويت فرهنگ كشور منجر خواهد شد. بسياري از بزرگان حاضر در اين جمع ريشه‌هاي فرهنگ ايران‌زمين هستند و بي‌اعتنايي به اين ريشه‌ها به سستي فرهنگ عمومي منجر مي‌شود. براي حفظ طراوت و شادي فرهنگ بايد به بزرگان فرهنگي توجه كرد.
 
وي افزود: ما نمي‌توانيم بدون ياد كردن از ريشه‌هايمان از تبار خود سخن بگوييم. استاد پرهام يكي از ريشه‌هاي اين فرهنگ عظيم است. تكريم اين بزرگان بيش از آن‌كه نياز آنها باشد، نياز ماست. بايد به خود و فرزندانمان بياموزيم كه مبادا ريشه‌هايمان را فراموش كنيم. هر كشوري به سرمايه‌اي خاص معروف مي‌شود و سرمايه بزرگ ايران، شخصيت‌هاي فرهنگي آن است.
 
وي با اشاره به جشن 77 سالگي مركز اسناد و كتابخانه ملي در روز يازدهم اسفند گفت: خشت اول بناي سازمان اسناد، متعلق به سيروس پرهام است. ملت ايران مديون افرادي مانند استاد پرهام است كه حافظه تاريخي اين مملكت را ثبت و ضبط كرده‌اند. اگر من امروز گزارش مي‌دهم كه 11 كيلومتر سند و بيش از 69 مخزن در 17 طبقه، در سازمان اسناد وجود دارد، همه ثمره تلاشی است كه اين مرد بزرگ براي حفظ اسناد مملكت به‌کار بسته است.
 
صالحي اميري با اشاره به اين كه سالني در ساختمان مركز اسناد به نام سيروس پرهام گذاشته خواهد شد،گفت: ما بايد به همه بزرگان كشور اين پيام را بدهيم كه اگر بناست تداوم فرهنگي داشته باشيم، بايد به گذشته خود افتخار كنيم.  
 
دكتر هرمز همايونپور، سردبير فصلنامه بررسي كتاب تهران، ديگر سخنران اين نشست بود كه درباره تلاش‌هاي پرهام گفت: شروع همكاري استاد پرهام با موسسه فرانكلين به سال‌هاي 33 و 34 بازمي‌گردد. نكته درخشان در مرحله اول اين همكاري، پايه‌گذاري ويرايش به دست استاد پرهام است. آن هم در زماني كه ويرايش وجود نداشت. امروز ويرايش آنچنان گسترش يافته كه امروزه ناشران جدي كتاب‌ها را با ويرايش به چاپ مي‌رسانند. بعد از انقلاب كه موسسه فرانكلين به سازمان آموزش انقلاب اسلامي تبديل شد، پرهام پذيرفت كه سرپرستي مجموعه‌اي با نام «انديشه‌هاي عصر نو» را بر عهده بگيرد كه سرآمد ديگر مجموعه‌هاي آن زمان بود و چندين جايزه را از آن خود كرد. كار برجسته ديگر ايشان سرپرستي آماده‌سازي كتاب «سيري در هنر ايران» است. كتابي كه سرپرستي آن سال‌ها فرو مانده بود و با كمك انتشارات علمي و فرهنگي و زحمت‌هاي پرهام، اين اثر عظيم به نتيجه رسيد.
 
سيروس پرهام در حفظ اسناد اين مملكت نقش بسيار مهمي داشته است
 
دكتر ايرج پارسي‌نژاد، پژوهشگر، ديگر سخنران اين نشست بود كه گفت: چند سالي است كه آقاي دهباشي از من خواسته‌اند با راضي كردن آقاي سيروس پرهام، يكي از برنامه‌هاي شب‌هاي بخارا به بزرگداشت اين مرد اختصاص يابد. آقاي پرهام با رد كردن اين درخواست مي‌گفتند: «من اهل فضل‌فروشي نيستم.» استاد پرهام مرد فروتني است. خصوصا در زمانه‌اي كه وقتي كسي يك يا چند كتاب ترجمه مي‌كند، اعتبار و جايگاه بسيار بالايي براي خود قائل مي‌شود.
 
اين منتقد ادبي با اشاره به خاطره مشترك پرهام و مرحوم ايرج افشار افزود: يك بار آقاي ايرج افشار، به سيروس پرهام مي‌گويد: «مي‌خواهم تو را به جايي ببرم كه از ديدن يك صحنه دلت بسوزد.» در يك روستا، مردي عامي، برگه‌ها و اسنادي از منشآت و فرامين را در اختيار داشت كه براي روشن و گرم نگه داشتن شعله آتش خانه‌اش، آنها را به درون آتش مي‌انداخت. پرهام با ديدن اين صحنه متأثر مي‌شود و با خود مي‌گويد: «اين اسناد هويت ملي ماست. سيروس پرهام در حفظ اسناد اين مملكت نقش بسيار مهمي داشته است.»
 
وي با اشاره به كتاب «رئاليسم و ضد رئاليسم در ادبيات» نوشته پرهام گفت: حدود 50 سال پيش نقد در ايران جايگاهي نداشت و افرادي مانند سعيد نفيسي و عباس اقبال آشتياني براي نقد تلاش‌هايي مي‌كردند ولي گاه‌شماري اثر برايشان اهميت بيشتري داشت تا محتواي اثر. بعد از كساني مانند طالبوف و آخوندزاده نوبت به احسان طبري رسيد. كسي كه نظرگاه‌هاي اجتماعي اثر براي او اهميت زيادي داشت. البته طبري مبلغ رئاليسم سوسياليستي بود اما سيروس پرهام با نوشتن كتاب «رئاليسم و ضد رئاليسم در ادبيات» مسأله را با ديدگاه عقل نقاد بررسي كرد.
 
وي افزود: پرهام در انتقاد از سبك‌هاي مختلف نويسندگي نادر ابراهيمي از تعبير جالبي استفاده مي‌كند. او مي‌گويد در كوهنوردي ممكن است كه به هر پاره سنگي چنگ بيندازي و مانع سقوط خود شوي ولي اين كار حتما باعث صعودتان نيز نخواهد شد.
 
نويسنده «روشنگران ایرانی و نقد ادبی» در پايان گفت: پرهام يكي از مترجمان درخشان و معتبر و آبرومند ايران است كه ترجمه‌هاي خوبي از زبان‌هاي فارسي، انگليسي و آلماني دارد.
 
باعث افتخار من است كه براي سرزمين و مردم خود يادگارهايي به جا بگذارم
 
پس از آن لوح تقديري از سوي مدير اسناد و كتابخانه ملي و مدير انتشارات علمي و فرهنگي به سيروس پرهام اهدا شد و پرهام ضمن تشكر از برگزاركنندگان اين مراسم گفت: در طول عمر خود، در دستگاه‌هايي خدمت كرده‌ام كه اكثرا امكانات خدمت به مملكت را براي من فراهم كرده‌اند. اين باعث افتخار من است كه براي سرزمين و مردم خود يادگارهايي به جا بگذارم كه به قول قدما نام نيكي از من باقي بماند. اين كارها جز در شرايط مناسب امكان تحقق نمي‌يابد.
 
وي افزود: گرچه 30 سال است كه از سازمان اسناد بازنشسته شده‌ام ولي همچنان در حال همكاري با آرشيو ملي ايران هستم. آن زمان كه كلمه آرشيو را براي اين سازمان پيشنهاد داده بوديم، گفتند كه نبايد از لفظ خارجي استفاده شود و به جاي آن كلمه اسناد را به كار بردند.
 
اين منتقد و مترجم و منتقد ادبي در پايان گفت: بسيار خوشحالم كه موفق شديم 13 جلد از كتاب‌هاي «سيري در هنر ايران» را در طول بيش از هشت سال با زحمت فراوان منتشر كنيم. من به اين اثر افتخار مي‌كنم و آن را مايه سرافرازي خود مي‌دانم. من در هر كاري كه بتوانم خدمت كنم، سرافرازتر و در نزد خود مغرورتر مي‌شوم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها