گزارش ایبنا از همایش بازخوانی و بررسی دیدگاههای «سید قطب»/ 2
خسروشاهی: سید قطب با تکیه بر حکومت تفکرمحور، نوعی حکومت را تبیین میکند/ رشاد: در آثار سیدقطب هیچ اثر عمیق و ماندگار معرفتی نیست
آیتالله سیدهادی خسروشاهی در همایش بازخوانی و بررسی دیدگاههای «سید قطب» گفت: سید قطب درباره حکومت اسلامی در دو کتاب خود که ترجمه هم شده، کلیاتی را بیان میکند و با تکیه بر حکومت تفکرمحور، نوعی حکومت را در جامعه تبیین میکند. حجتالاسلام علیاکبر رشاد نیز در این مراسم تاکید کرد که در آثار سیدقطب هیچ اثر عمیق و ماندگاری که منشأ تحولات عمیق معرفتی باشد نمییابیم.
آیتالله خسروشاهی در بخشی از این مراسم با اشاره به زندگینامه سیدقطب گفت: زندگی این شخصیت به چند دوره تقسیم میشود که چپگرایی، دوران شک و تردید و بازگشت به خویشتن از آن جمله است. سیدقطب در مقدمه تفسیر قرآنی خود گفته که قصدش تفسیر قرآن نیست، بلکه برداشتهای خود را درباره قرآن نوشته است. وی آثار دیگری نیز از جمله المستقبل، دراسات الاسلامیه و... دارد.
وی ادامه داد: بسیاری از آثار او در محافل دانشجویی مورد استفاده قرار میگیرد، حتی در کشور افغانستان، اهل سنت به عنوان مانیفست فکری از آن بهره میگیرند.
وی با بیان اینکه اندیشمندان همواره برای تحول بنیادی در جامعه برنامه اصولی دارند که از سیستم فکری آنها سرچشمه میگیرد افزود: مفاهیم، بنیادها و عنصر عقل در مراحل زندگی سیدقطب درنظر گرفته شده است. او درباره قرآن کریم میگوید که قرآن را از کودکی میخوانده، اما ابتدا نتوانسته اندیشه قرآنی را کسب کند.
به گفته آیتالله خسروشاهی، سید قطب درباره حکومت اسلامی در دو کتاب خود که ترجمه هم شده، کلیاتی را بیان میکند و با تکیه بر حکومت تفکرمحور، نوعی حکومت را در جامعه تبیین میکند. وی دوران دو خلیفه را میپذیرد، ولی خلیفه سوم را نمیپذیرد. او معتقد است که اگر زمان فرصت میداد، حضرت علی علیهالسلام بعد از دو خلیفه به خلافت میرسید و قبل از اینکه ثروت به دست بنیامیه بیفتد و تاریخ اسلام تغییر پیدا میکرد.
وی با اشاره به اینکه برخی از مخالفان سید قطب میگویند که او درباره تشیع نظر خوبی نداشته گفت: این موضوع درست نیست و سید قطب در یکی از آثارش درباره امام حسین (ع) مینویسد: «امام حسین از یک سو با آن شکل بزرگ شهید میشود و از سوی دیگر شهادتش فاجعه بزرگی است. آیا شهامت او شکست است یا پیروزی؟ بی گمان بر اساس معیار الهی شهادت او پبروزی است چون شهیدی در عالم مانند حسین (ع) نیست و دلها و قلبها برای او میتپد...»
وی همچنین یادآور شد: برخی از مخالفان سید قطب میگویند که او با علمای شیعی روابط خوبی نداشته که این مساله نیز درست نیست.
روح محافظهکاری در عملکرد سید قطب
حجتالاسلام علیاکبر رشاد نیز در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به سه کاستی طیف اعتزال نو که سیدقطب هم از بانیان این جریان است گفت: فقر فلسفی، فقدان منطق کارآمد در مقام فهم دین و فقدان روح حماسی، مانع کارآمدی این جریان شده است. در تاریخ اسلام انحرافی بالاتر از اشعریت وجود نداشته است. اشعریتی که دامنگیر اکثریت جامعه بوده است.
وی ادامه داد: جان و جوهر روشنفکری، عقلگرایی است و اشعریت تفاوت جوهری و ذاتی با روشنفکری دارد، در واقع نوعی سفاهت کلامی است. افزون بر 10 قرن اکثریت امت اسلامی گرفتار این آفت بوده است.
وی افزود: پیامد نگرش اشعری، انسداد اجتهاد بوده است. در تاریخ جریانات قالب و مسلط اسلامی بعد از چهار فقیه برجسته عامه اهلسنت، اجتهاد تعطیل شد. کمتر از دو قرن اخیر نیز افرادی به عنوان عناصر مطلع و دلسوز و خیرخواه جامعه اسلامی به چارهاندیشی برای حل این معضل اهتمام کردند. این چارهاندیشی بدین منظور بود که با مقوله اشعریت که بلای جان امت اسلامی شده چه کنیم، بنابراین جریانی را بنا نهادند که از آن طیف اعتزالیون پدید آمد.
حجتالاسلام رشاد در بخش دیگری از سخنانش درباره تعریف نوع اعتزالگرایی گفت: نوع اعتزالگرایی تلاشی برای زدودن آثار سوء حاکمیت و سلطه طولانی اشعریت به اکثریت امت اسلامی است. این جریان مبانی شفافی ندارد، بنابراین مکتب و دستگاه فکری نیست، بلکه یک نوع رویکرد معرفتی است. سیدقطب باید متعلق به همین زمره پیشگامان تفکر نوع اعتزال باشد. با توجه به اینکه خود جریان نوع اعتزالگرایی نیز دارای مشکلات قبلی جریانات فکری اشعریت و اعتزالگرایی است.
به گفته وی، جریان نوع اعتزالی، فرار از اشعریت است، ولی نتوانسته به اعتزال تاریخی و عقلانیت دقیق و استوار برسد. زمانی که میگوییم فقر فلسفی، فقط فلسفه به معنای متافیزیکی را مدنظر نداریم بلکه نوعی عقلانیت است و توجه به شأن انسانی را در نظر داریم. در مجموع جریان اعتزال نو، ما با یک فلسفه دین جامع مواجه نیستیم، نتیجه این است که آراء این جریان نیز سست، سطحی و غیرفاخر است. بنابراین جریان اعتزال نو نیز نتوانسته تشدید عمیقی در اسلام و جهان اسلام داشته باشد.
وی در پایان سخنانش تاکید کرد: در آثار سیدقطب هیچ اثر عمیق و ماندگاری که منشأ تحولات عمیق معرفتی باشد نمییابیم، بلکه یک روح محافظهکاری در عملکرد او به چشم میخورد که درنهایت دچار تفرقه میشود. شاید فروپاشی نظامهای بهار عربی ناشی از فقدان همین دستگاه گسترده و کارآمد و فقر روح حماسی باشد. زمانی در محضر مقام معظم رهبری نقل کردم که برادر سیدقطب به آلسعود پناه برده است. رهبری گفتند که اینها مردم عمل نیستند!
نظر شما