فیلمسازان، بی میل به اقتباس
فیلمسازان ایرانی تمایلی به اقتباس نشان نمیدهند و در سالهای اخیر راه اندازی بخش اقتباس در بنیاد سینمایی فارابی و حتی اختصاص جایزه برای فیلمهای اینچنینی هم نتوانسته به رفع این گرفتاری کمک کند. فیلم «پدر آن دیگری» از معدود آثار اقتباسی سالهای اخیر است که امسال در جشنواره به روی پرده رفت. یدالله صمدی کارگردان این فیلم، حدود 10 سال قبل امتیاز تبدیل این کتاب به فیلمنامه را از نویسنده آن خریداری کرده و بعد از گذشت این مدت، فیلمی را بر این اسال تولید کرده است. نام «یدالله صمدی» و «حسین مهکام» به عنوان فیلمنامه نویس در عنوان بندی اثر دیده میشود. وقتی فیلمنامه ای بر اساس یک داستان نوشته میشود، به طور طبیعی بسیاری از مشکلات یک فیلمنامه را ندارد، چرا که کتاب چاپ شده در چندین مرحله بازخوردهای خود را از مخاطب دریافت کرده و بر این اساس بسیاری از ضعفهایی که ممکن است پس از نمایش فیلم به چشم بیاید، در مرحله «انتشار» خود را نشان داده و امکان رفع شدن را در اختیار سازندگان اثر قرار داده است. شاید به همین دلیل بدیهی است که فیلمی با دو ساعت زمان توانست تماشاگران خسته فجر را پای خود بنشاند و آنها را راضی از سالن نمایش بیرون بفرستد.
فیلمی بدون موبایل و رایانه
مقطع زمانی داستان سالهای دهه هفتاد است. اثری از موبایل و رایانه در فیلم نیست و نوار وی اچ اس که در فیلم بر آن تاکید میشود، دلالت بر این موضوع دارد که هنوز انقلاب دیجیتالی رخ نداده و ارتباطات انسانها مغناطیسی و آنالوگ است با وجود این، نیاز بود حتماً یک توضیح در قالب «میان نویس» مقطع زمانی قصه را گوشزد کند چرا که برای بسیاری از مخاطبان تا میانههای فیلم این سؤال وجود داشت که داستان کی اتفاق میافتد که این مساله به دلیل حجم بالای داستانهای معاصر که مخاطب مشاهده میکند، امری عادی است.
موضوع و محور اصلی فیلم نیز کودکی شش ساله است که از ابتدای تولد تاکنون حرف نزده و این موضوع روابط خانوادگی آنها را تحتالشعاع قرار داده است. نام کودک «شهاب» و مادرش تنها حامی او در جمع خانواده است. آرش برادر بزرگتر دانشآموزی باهوش و کوشاست و «آروند» برادر کوچک شهاب نیز که تنها یک سال دارد، جملات و کلماتی را بیان میکند اما سکوت شهاب، مایه خجالت و سرشکستگی پدر خانواده و عامل بروز تنش در روابط میان آنهاست.
روایت داستان به صورت فصل به فصل
در میان فیلمهای جشنواره امسال آثار گوناگونی مشاهده میشوند که ساختار داستان و زمان در آنها به هم ریخته است. «عصر یخبندان» و «اعترافات ذهن خطرناک من» دو نمونه از چنین آثاری هستند که خط داستانی در آنها به صورت معمول رخ نمیدهد اما در فیلم «پدر آن دیگری» داستان از نقطهای آغاز و به نقطه ای ختم میشود. قصه این فیلم به صورت فصل به فصل روایت میشود و در هر فصل اتفاقی رخ داده و در پایان، ماجرا اصطلاحاً بسته میشود.
تأثیر رمان علاوه بر روایت، در شخصیتپردازی اثر نیز دیده میشود. تمامی شخصیتهای داستان در محدوده دو خانواده هستند که با یکدیگر همسایهاند. در مقاطعی نیز شخصیتهای فرعی به داستان وارد و خارج میشوند. نظیر شخصیت خسرو یا پیرمرد و پیرزنی که مدتی میزبان شهاب میشوند اما به دلیل وقوع بخش عمده اتفاقها در محدوده این دو خانواده، ابتدا تکتک آنها معرفی و سپس در ادامه هر یک مسئولیتی را در داستان به عهده میگیرند و داستان در یک فصل بر شخصیت آنها متمرکز میشود. مثلاً در یک فصل «فرشته» شخصیت اصلی داستان است و پس از افشای رابطه او با خسرو و به سرانجام رسیدن این رابطه، فصل داستانی پایان مییابد.
این شیوه از روایت و شخصیت پردازی، بهترین روش برای ارتباط با مخاطب عام است چرا که در هر فصل، با تعدادی شخصیت و بر پایه داستان اصلی، قصه ای روایت میشود و در انتها نیز ادامه داستان با حضور راوی ـ شهاب ـ به شخصیتی تازه واگذار میشود. در این جشنواره فیلمهایی همچون «من دیهگو مارادونا هستم» نیز نمایش داده شده که به دلیل تعدد شخصیتها و حضور تمامی آنها در یک سکانس، امکان ارتباط گیری مخاطب عام با داستان را به حداقل رسانده است اما اگر مخاطب سینما را مردم عادی بدانیم، «پدر آن دیگری» اثری است که با در نظر گرفتن مقتضیات ذهن و سلیقه این مخاطب ساخته شده و قطعاً میتواند نظر آنها را برآورده کند.
گره افکنی و راز گشایی
«تعلیق» یکی از مهمترین عناصر داستان پردازی است و عاملی است که مخاطب را کنجکاو کرده و برای تماشای اثر، او را به حضور در سالن سینما ترغیب میکند. مهمترین تعلیق این فیلم نیز «سخن نگفتن شهاب» است. امری که از سر لجبازی صورت میگیرد و البته با قرار دادن فراز و نشیبهای مختلف بر سر راه این شخصیت و ترسیم جلوه ای معصومانه از وی، کنجکاوی برای دیدن سرگذشت شهاب بیشتر هم میشود. حضور شخصیت «مادر بزرگ» در داستان و باز شدن گره سخن نگفتن شهاب توسط وی، ضمن آنکه پایان بخش تعلیق داستان است، تأکیدی اخلاقی بر نقش بزرگترها بر حل مشکلات نسل جوان نیز هست.
در میان فیلمهای جشنواره فجر امسال، آثار مختلفی حضور دارند که در آن «کودک و کودک آوری» مساله مهم داستان محسوب میشود و این نکته به چالشی میان زوجهای داستان تبدیل میشود. اغلب این آثار به دلیل فضای پُرتنش حاکم بر آنها آثاری نیستند که بتوان در اکران عمومی شانس چندانی برای موفقیت آنها قائل بود اما فیلم «پدر آن دیگری» به واسطه لطافت و حس و حال زیبایی که بر فضای کلی آن حاکم است میتواند در نمایش عمومی نیز مخاطبان فراوانی داشته باشد. شاید بتوان یکی از علتهای مهم این مساله را در این ویژگی جست و جو کرد که کارگردان این فیلم به جای تلاش برای زایش شخصیتها و حوادث داستان، با بهره گیری از قصه ای نوشته شده، تمام ظرفیت و توان خود را برای تبدیل این قصه به تصویر صرف کرده و طبیعتاً در چنین حالتی میتوان منتظر یک اثر خوب بود، حتی اگر آن اثر در بخش خارج از مسابقه فجر حضور داشته باشد و بنا به دلایلی مبهم و ناشناخته! به بخش مسابقه راه نیافته باشد.
نظر شما