دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۶
رو در رو با شاعر روایتگر / نگاهی به مجموعه شعر «رو به رو در سه پرده»

مجموعه «روبه رو در سه پرده» شامل پنجاه وهفت شعراز محمد حسین مرتجا از سوی انتشارات بوتیمار منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) سراینده این مجموعه که اغلب دغدغه‌های اجتماعی را در قالب آخرین فرم‌ها ازشعربیان می‌کند، در این مجموعه هم مانند چند مجموعه دیگرش کوشیده است که با رعایت چارچوب‌های اصولی در روند شعر امروز، یکبار دیگر ذوق خود را در رسیدن به زبانی منحصر به فرد بیازماید.

محمد حسین مرتجا شاعری است که در شکار موضوعات و تبدیل آنها به شعر تبحر دارد و همین امر شعرهای او را به اشعاری «معنادار» تبدیل کرده است. این شاعر برخلاف شاعران هم عصر خود فقط به دنبال تحقق تئوری‌ها در شعر نیست. او سعی دارد با استفاده از مرکب تکنیک و تئوری‌های رایج، خواننده عام را هم در لذت بردن از آثار خود سهیم کند.

استفاده از ظرفیت‌های زبانی تا حد ممکن و ایجاد نوعی اتمسفر شعری برای فهم عموم، مساله‌ای است که باید درکارهای این شاعر بدان توجه کرد. خواننده شعرهای مرتجا با خواندن فقط چند شعر از او درخواهد یافت که با شاعری طرف است که قصد احترام به شعور او را دارد. مرتجا ظاهراً در خلال شعرهای خود، کم کردن فاصله مخاطب از شعر را هم لحاظ می‌کند زیرا خواننده کارهای او اغلب از افرادی تشکیل می‌شوند که شعر خواندن را به عنوان تفنن به رسمیت نمی‌شناسند بلکه از این رهگذر دنبال محملی برای شناخت خود وجهان پیرامون خود هستند.

آنچه شعرهای مرتجا را نسبت شعرهای شاعران همدوره‌اش متمایز می‌کند، نمایش نوعی سرگشتگی در تاروپود ذهنی انسان مدرن است. او برخلاف دیگران در این سرگشتگی گم نمی‌شود و آن را به عنوان سرنوشتی محتوم نمی‌پذیرد بلکه همواره در تلاش است عقب‌ماندگی بشر را حاصل عقب‌ماندن از فطرت انسانی معرفی کند و راهکارهایی برای برون رفت از این مشکل ارائه دهد.

به تعبیری می‌توان مرتجا را شاعری با باورهای مردمی معرفی کرد، شاعری که جهان شعر و انسان‌شناسی مدرن را تا حد قابل قبولی می‌شناسد و همین شناخت او از چنین وضعیتی است که نگاه خوانندگان کنجکاو شعر را به سویش جلب کرده است: «این فرفره قرار نبود این همه مدت بچرخد/ حرف نفت و باران را به هم بپیچد/ تا چشممان بر این بام این قدر، زیر آفتاب منتظر/ و سطرهای بعدی را فقط، فقط دیوار/ بودار.../ هزار بار این را هم بگویی/ بازگفتنش ورزیده‌تر می‌شود/ با دستی بلندتر از نیستی که هست/ تا.../ برویم!/ شاید بتوانیم از زیر این سایه‌ها نقبی بزنیم/ تا مثلاً درخت سخت خیره/ همو که شبیه قصه هزار و یکم مادر.../ هاتو!/ که در بغلم می‌گیری، روبه روی این بیمارستان و بانک چسبیده به هم:/ - این قدر سعی بر سایه مریز/ کنار بیایی، کنار دیگری نخواهی داشت/ و حیف است، این همه سنگ و آدم. کلمه و مسافر و پیرهن و...و/ و می‌شود چند سطر را تو بزنی؟ دستم بسته این چند سطر آخرست...»

از منظر دیگر می‌توان مرتجا را شاعری روایتگر هم دانست، چون در خلال اغلب شعرهایش به نوعی روایت داستانی بر می‌خوریم که دارای شخصیت‌های مشخص و فضای مشخصی هستند. روایت‌هایی که درست مانند یک داستان کوتاه، مخاطب را در تعلیقی شیرین فرو می‌برند.

مجموعه شعر «روبه رو در سه پرده» با شمارگان هزار نسخه و قیمت هشت هزار تومان از سوی انتشارات بوتیمار عرضه شده است.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها