سه‌شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۱
«شرایط عشق» کتاب شد

«شرایط عشق(فلسفه صمیمیت)» به قلم جان آرمسترانگ را مسعود علیا به فارسی برگردانده است. این کتاب حکایت مواجهه‌ای دیگر است با یکی از دیرینه‌ترین و بحث‌برانگیزترین تجربه‌های بشری؛ تجربه عاشق شدن و عشق ورزیدن.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آرمسترانگ در این کتاب تلاش می‌کند از منظری فلسفی و با بهره جستن از پاره‌ای آثار تامل‌برانگیز ادبی، زوایای مهمی از عشق را بررسی کند و ضمن برشمردن خاستگاه‌ها، پیچ و تاب‌ها و صورت‌های گوناگون تجربه عاشقی، ظرایف پیدا و پنهان آن را روشن سازد تا آنچه را بلوغ و پختگی می‌نامد با تجربه عشق ورزیدن خویش همراه سازیم.

آرمسترانگ در ابتدای کتاب نوشته است:« نظرگاه ما درباره عشق تا حدودی ساخته و پرداخته ناکامی‌هایی است که دچار آنها شده‌ایم. ما در محضر کسانی‌که نتوانسته‌ایم به آن‌ها عشق بورزیم (یا می‌توانستیم به آن‌ها عشق بورزیم اگر زندگی طور دیگری می‌بود)، کسانی‌که عشق ما را بی‌پاسخ نهادند یا حتی از شور و اشتیاق ما بو نبردند، کسانی‌که از صمیم جان به آن‌ها عشق می‌ورزیدیم و بعد از چند صباحی عشقمان نسبت به آن‌ها خاموشی گرفت، چیزها آموخته‌ایم.»

نویسنده در این کتاب بیست و دوعنوانی با تأسی به کتاب‌ها و سایر نوشته‌های نویسندگان سعی در تبیین عشق دارد. آرمسترانگ در این کتاب در بخش‌هایی به نظرگاه رمانتیک، تکامل عشق، اتحاد کامل، و چشم خلاق در شرایط عشق پرداخته است.

آرمسترانگ در بخش «چشم خلاق» می‌نویسد:« هگل زمانی گفت که خودآگاهی تنها وقتی وجود دارد که دیگری آن را تصدیق کند و به رسمیت بشناسد. این حرف در نظر اول ممکن است خلاف آن چیزی جلوه کند که به شهود درمی‌یابیم؛ مگر بدیهی نیست که خودآگاهی همان چیزی است که بیش از هر چیز دیگر برای ما بدیهی است، چگونه ممکن است خودآگاهی ما موقوف به دیگران باشد؟ با این حال، اگر درباره خودآگاهی اندیشه کنیم، ملتفت می‌شویم که خودآگاهی دو جنبه متباین دارد. در یک طرف، آگاهی بی‌واسطه از امیال، گرایش‌ها ، عواطف و ادراکات هست. این در تمام موجودات برخوردار از آگاهی مشترک است. اما خودآگاهی، آن‌طور که ما آن را می‌شناسیم، مستلزم داشتن منظری نسبت به افکار، امیال و احساساتمان نیز است.»

تخیل، شیدایی و تعارض و تفسیر در کنار موضوعاتی مانند محبت، عشق و معنای زندگی، امیال قیاس‌ناپذیر دست‌مایه تالیف این کتاب از سوی آرمسترانگ شده است.

این نویسنده در بخش « عشق و معنای زندگی» نوشته است:« عشق در زندگی چقدر اهمیت دارد؟ در مغرب زمین، بالاترین جایگاه را مصیبت به عشق بخشیده است. در قلب منظومه مسیحیت، این اندیشه جای دارد که عشق بر رابطه خداوند با عالم حاکم است. خدا عشق است؛ آفرینش عالم فعلی بود از سر عشق – و وظیفه آدمیان این است که آزادانه به خداوند عشق بورزند. عشق راستین را نمی‌توان به قهر و به اجبار برانگیخت؛ وظیفه آدمیزاد این نیست که بالاجبار به خداوند عشق بورزد، بلکه و ظیفه او این است که به اختیار خود به آنجا برسد که عاشق خداوند شود. اما برای آن‌که این اختیار خود به آن‌جا برسد که عاشق خداوند شود. اما برای آن‌که این اختیار جامه واقعیت بر تن کند، باید برای ما مقدور باشد که از عشق ورزیدن به خداوند رو برگردانیم و چیز دیگری را طرف توجه و متعلق امیال خود قرار دهیم.»

«شرایط عشق (فلسفه صمیمیت)» در 192 صفحه، به قیمت 9 هزار و 500 تومان از سوی نشر ققنوس به چاپ رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها