نویسنده کتاب «زندگاني حضرت عبدالعظيم (ع)» با اشاره به این نکته که منابع روایات مربوط به حضرت عبدالعظیم (ع) مانند «بحارالانوار» نیاز به پالایش سندی و مضمونی دارند، گفت: اگرچه از روایات اخلاقی و گاه تاریخی بحار استفاده میکنیم، اما مطالب ضعیف هم در آن دیده میشود. بنابراین روی سند و مضمون روایات آن باید کار کنیم تا قابل عرضه باشند.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ــ نیره دوخائی: حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) علاوه بر آن که نسبش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) میرسد و منزلت و جایگاهی ویژه به عنوان یکی از سادات در بین ایرانیان دارد، سفیر و راوی حدیث ائمه معصوم (ع) بوده است. وی کتابهای «خطب امیرالمؤمنین (ع)» و «یوم و لیله» را نیز تألیف کرده است که متأسفانه با گذر تاریخ و زمان اثری از کتاب «یوم و لیله» موجود نیست.
آن چه حضرت عبدالعظيم (ع) از معصومان روایت کرده، احادیثی ارزشمندند که هر یک میتوانند چراغ راهی برای پژوهشگران و جویندگان گوهر دانایی، نیکاندیشی و پاکزیستی باشند. اما در این میان روایتهایی جعلی به چشم میخورد که با شخصیت علمی حضرت عبدالعظیم (ع) مغایرت دارد و جای خالی بررسی اصالت و صحت این روایات محسوس است. بر همین اساس در آستانه ایام مشهور به ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در گفتوگو با حجتالاسلام احمد صادقي اردستاني ــ مؤلف «زندگاني حضرت عبدالعظيم (ع)» ــ به بررسی یکی از روایتهای منسوب به آن حضرت و نیز درستی تاریخ ولادت ایشان پرداختیم
ـ در میان روایات منسوب به حضرت عبدالعظیم (ع) که ایشان را به عنوان راوی مستقیم یا باواسطه به معصوم میپیوندد، روایاتی به چشم میخورد که از اسرائیلیات، مخالف قرآن و منطبق بر بخشهایی از عهد عتیق است.
نظر شما درباره این گونه روایات چیست؟ آیا روایات منسوب به حضرت عبدالعظیم (ع) نیاز به پالایش متنی و سندی ندارند تا مشخص شود کدام روایات بهراستی از ایشاناند و کدام نه؟
در ابتدای سخن لازم میدانم که به صورت مختصر به معرفی حضرت عبدالعظیم (ع) بپردازم. کنیه ایشان ابوالقاسم و اسم پدرشان عبدالله فرزند علی فرزند حسن فرزند زید فرزند حسن (ع) است. بنابراین نسب حضرت عبدالعظیم (ع) با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. وی از امام رضا (ع)، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) بدون واسطه روایت نقل کرده است.
و اما درباره سوال شما باید بگویم، روایت لازم است از نظر سند و متن مورد بررسی قرار بگیرد. به لحاظ سندی برخی راویانی که در برخی حدیثها وجود دارند، یا مجهولاند یا مورد وثوق نیستند. از لحاظ متنی نیز معصومین (ع) فرمودهاند که روایتها را به قرآن کریم عرضه کنید اگر با مضامین قرآن و روایات صحیح هماهنگ نبود، ارزش و اعتباری ندارد و آن را به دیوار بزنید. در نتیجه این روایت از نظر مضمون هم با مبانی قرآنی و روایی سازگاری ندارد و ممکن است از همان روایتهای اسرائیلیات و جعلی باشد.
ـ مرحوم عطاردی روایتی مثل روایت خوابیدن حضرت نوح(ع) و کنار رفتن لباس از او را از برخی منابع روایی شیعی نظیر «علل الشرایع» شیخ صدوق و «بحارالانوار» مجلسی نقل کرده است. آیا احتمال بیان روایتهای جعلی در این کتابها وجود دارد؟
در این کتابها هم روایات ضعیف به چشم میخورد و معیار همانطور که گفتم به فرموده امام صادق (ع) چنین است که روایتها باید با محتوای قرآن کریم سازگار باشند وگرنه اعتبار ندارند.
و اما مرحوم محمدباقر مجلسی در کتاب با عظمت «بحار الانوار»، قصد داشت که همه روایتها را جمعآوری و در فرصتی مناسب، روایتهای سره را از ناسره مشخص کند که موفق به انجام آن نشد. اگرچه از روایات اخلاقی و گاهی تاریخی بحار استفاده میکنیم اما مطالب ضعیف هم در آن دیده میشود. بنابراین روی سند و مضمون آن باید کار کنیم تا همه روایتهای آن قابل عرضه باشد و اگر خواستیم مطلب جدیدی از آن نقل کنیم، شبههای ایجاد نشود.
ـ چرا تاکنون پالایشهای متنی و سندی روی کتاب «بحارالانوار» و منابعی مانند برخی آثار شیخ صدوق صورت نگرفته است؟
علمای بزرگ و فقها، هم و غم خود را صرف فقه، اصول و مسائل دیگر کردهاند و به این موارد نرسیدهاند. شاید انجام این کار، امکانپذیر نباشد زیرا بسیار گسترده خواهد بود. نزدیک به چهل سال است که مذاکره میشود که کتاب «بحارالانوار» را پالایش کنند تا روایتهای معتبر ــ نظیر کاری که جعفر مرتضی در کتاب «الصحیح من سیرة النبی الاعظم» و «دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام» انجام داده است ــ مشخص شود. به قولی، «تاریخ» واژه «تاریک» فارسی است و چیزی که تاریک شد، تشخیص سره از ناسره آن کار مشکلی خواهد بود و به این سادگیها نمیتوان این کار را انجام داد. شاید هم مصلحت نباشد که این کار را انجام دهیم زیرا ممکن است تنشها و چالشهایی ایجاد کند.
به نظر شما آثاری که امروزه درباره حضرت عبدالعظیم (ع) منتشر میشوند، چه ویژگیهایی باید داشته باشند؟
در نگارش کتابهای امروزین باید دو ویژگی مورد توجه قرار بگیرد. اول آن که مطالب باید مستند باشد و به عبارت دیگر از منابع معتبر اخذ شوند. دوم این که نویسندگان و مؤلفان باید با توجه به ادبیات و نیاز روز جامعه در این زمینه کتاب بنویسند بهگونهای که بتواند پاسخگوی سه نسل کودکان، جوانان و عموم مردم باشد. در این صورت میتوانیم این سه گروه را با این رجل بزرگ مؤمن، عالم، راوی حدیث و مجاهد به عنوان الگو آشنا کنیم.
ـ در میان کتابهای موجود جای چه آثاری با موضوع حضرت عبدالعظیم (ع) را خالی میبینید؟
در این باره باید یک زندگینامه دقیق نوشته شود بهگونهای از ولادت تا وفات ایشان را در بر بگیرد. نمونه آن، کتابی است که درباره حضرت زینب (س) انجام دادهام.
ـ از دیدگاه شما، چه نکاتی در آثار منتشرشده درباره ایشان مغفول ماندهاند؟
حضرت عبدالعظیم (ع) در روزگار سخت متوکل عباسی میزیسته است. به طور مشخص و مستند هنوز به جنبه مبارزاتی و جهادی ایشان نپرداختهایم و جای اثری در این باره خالی است. باید به این موضوع توجه داشته باشیم تا بتوانیم شخصیت ایشان را به عنوان الگو مطرح کنیم.
ـ کتاب شما ــ «زندگاني حضرت عبدالعظيم (ع)» ــ چه ویژگی نسبت به دیگر آثار منتشر شده درباره آن حضرت دارد؟
من در کتابم روایتهایی را که برای نسل جوان شبهه ایجاد میکند و به تعبیر دیگر اسرائیلیات است، ذکر نکردهام. البته بنده در سال 1366 ــ یعنی 27 سال پیش ــ به دلیل نذری که کرده بودم، کتاب «زندگاني حضرت عبدالعظيم (ع)» را با عجله نوشتم. اگرچه این اثر تاکنون پنج نوبت تجدید چاپ شده است اما از دید من نیاز به بازنگری دارد.
بهترین آثار منتشرشده درباره حضرت عبدالعظیم (ع) از دیدگاه شما کدام کتابها هستند؟
درباره حضرت عبدالعظیم (ع) نمیتوان بهصورت مشخص روی اثری دست گذاشت و آن را نسبت به آثار نوشتهشده در این زمینه شاخصتر معرفی کرد اما اثر محمد بن اسماعیل مازندرانی (متوفای 1313 هجری) با عنوان «جنة النعیم»، «مسند حضرت عبدالعظيم حسني (ع)» نوشته مرحوم شیخ عزیزالله عطاردی و کتاب اینجانب مناسب به نظر میرسد. از نظر اعتبار راوی حدیث بودن ایشان، مفصلترین و جامعترین نوشته، شرحی است که آیتاللهالعظمی سید ابوالقاسم خوئی در کتاب «معجم رجال الحدیث» نوشته است.
ـ با توجه به موضوع اثر شما که زندگاني حضرت عبدالعظيم (ع) است، تاریخ ولادت و وفات آن حضرت به صورتی که امروزه گفته میشود، تا چه اندازه صحیح است؟
متأسفانه تا قرن پنجم و ششم هجری منابع تاریخی در اختیار حکومتها و سیاستها قرار میگرفت و آنها طبق مصالح خود و کینهای که نسبت به اهلبیت داشتند، نمیگذاشتند که این منابع منعکس و مکتوب شوند و به نسلهای بعد برسند. در اینجا یک خلأ تاریخی و حلقه مفقوده وجود دارد که متأسفانه منابع کهن تاریخ ما در اختیار حاکمان ظالم بوده و آنها طبق مصالح خود مطلب مینوشتند. این در حالی است که باید بتوانیم از روی منابع کهن موجود، از شرح زندگی یک شخصیت دینی، امام معصوم (ع) و اصحاب آنها و تاریخ دقیق تولد و وفاتشان مطلع شویم.
البته دکتر رسول جعفریان در پایگاه اینترنتی خود تاریخ مشهور ولادت حضرت عبدالعظیم (ع) را ــ چهارم ربیعالثانی 173 ــ و تاریخ وفاتش ــ که نیمه شوال 252 ه.ق گفته میشود ــ مورد نقد قرار داده و این تاریخها را جعلی دانسته است. ولی به فرض جعلی بودن این تاریخها چه باید کرد و چه تحقیقاتی باید انجام داد که این خلأ تاریخی پر شود و تاریخ درجشده در تقویمهایمان مستند باشد؟!
نظر شما