علیعبداللهی در نشست خانه مینیمال گفت: هنوز نمیتوان حرف آخر را در تعریف مینیمال نویسی زد زیرا اکنون در آن غرق هستیم. همچنین، در هر کشوری سنت ادبی در همه قالبها، از سنتها، روح زمانه و ادبیات کشورهای دیگر تاثیر میپذیرند.
علی عبدالهی در ابتدا، این داستان کوتاه از فرانتس هولر، نویسنده و طنزپرداز سوئیسی را برای میهمانان خواند: «پدری که پسرش مدتها دست توی سوراخ بینیاش میکرد، با انواع و اقسام توبیخها هیچ موفقیتی در بازداشتن پسر از این کار به دست نیاورد تا اینکه بالاخره با یک سیلی موفق شد او را از دست توی سوراخ بینی کردن باز دارد.»
شاعر «بادها شناسنامه مرا بردند» سپس به تعریف امر مینیمال از نگاه خود پرداخت و گفت: مینیمال یا کمگرایی، از زواید و تزئینات اضافی بَری است. مانند تابلوی تمام سفیدی که در گوشه آن قایقی به چشم میخورد. اتفاقاً آن قسمت سفید، تخیل برانگیزتر است که به آن خلاء فرزانگی هم میگویند. مینیمال امری امروزی نیست. گفته میشود که نقاشان پیش از تاریخ، پرسپکتیو را نمیشناختند در حالی که نقاشیهای غارها خیالانگیزتر بود، زیرا پرسپکتیو در ذهن ساخته میشد.
وی افزود: در افسانهها هم نمونههایی از مینیمال به چشم می خورد. گاهی سنگ به سخن در میآید یا بدون بیان هیچ دلیل و چگونگی، دختر پادشاه با پسر فقیر ازدواج میکند. مینیمال به حقیقتمانندی یا علت و معلول کاری ندارد. استعاره در داستان مینیمال وجود ندارد. برخی اوقات مینیمال به هایکوی ژاپنی هم نزدیک میشود. در این نوع داستان باید به اصل موضوع پرداخت. نشانههای زباندانی داستاننویس، در داستان مینیمال وجود ندارد. در عینحال، داستان مینیمال صرفا کوتاهی در مقدار نوشتهها و تعداد اندک کلمات نیست. گاهی یک رمان را هم مینیمال میدانیم، زیرا با نگاه مینیمالیستی نوشته شده است. برخی داستانهای همینگوی از این گونهاند.
به گفته این مترجم، پرهیز از صفت دادن به اشیاء، دیگر ویژگی داستان مینیمال است. زیرا صفت نوعی داوری در ذهن به وجود میآورد و ذهن را از پرداختن به وجوه دیگری که آن شیء میتواند داشته باشد دور میکند. همچنین داستان مینیمال از کاربست جملههای طولانی پرهیز میکند. در زبان آلمانی رمانهایی وجود دارد که یک صفحه آن فقط یک جمله است. داستان «آفتر گالری» کافکا یک جمله است.
عبداللهی ادامه داد: البته اگر نویسندهای خصلتهای دیگر مینیمال را رعایت کرد، در عین بلندی جمله، میتوان این داستان را هم با اغماض مینیمال دانست. هنوز نمیتوان حرف آخر را در تعریف مینیمال نویسی زد زیرا اکنون در آن غرق هستیم. همچنین، در هر کشوری سنت ادبی در همه قالبها، از سنتها، روح زمانه و ادبیات کشورهای دیگر تاثیر میپذیرند.
مترجم «اکنون میان دو هیج» پرهیز از داوری و استفاده از منطق افسانهها و منطق تصویر را دیگر ویژگیهای داستان مینی مال برشمرد و گفت: مینیمالنویس هیچگاه به بیان خصلتهای روانی شخصیتها و روانکاوی آنها هم نمیپردازد. داستان مینی مال جایی است که شما با دیدگاه روانکاوی خود به خوانش داستان میپردازید. در مینیمال از تشبیههای زیاد و استفاده از مفاهیم پرطمطراق هم پرهیز میشود و گرایش به عینیت بیشتر است. هر چه داستان مینیمال مفهومگراتر و پیچیدهتر باشد، مانایی آن در ذهن کمتر است.
در این برنامه همچنین سینا بهمنش، رضا کاظمی، آرشناجی، پوریا شیرانی، عباس گلکار، فرشته محمدی، مهرداد ناظری و عدهای از نویسندگان داستانهای مینیمال خود را خواندند که مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ادامه این برنامه میهمانان، به خواندن داستانهای کوتاه خود و بررسی آن پرداختند.نشست «خانه مینی مال» آخرین چهارشنبه هر ماه با مدیریت آرش نصیری، نویسنده و روزنامهنگار در فرهنگسرای نیاوران برپا می شود.
نظر شما