سه‌شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۴
قاسمی: اغلب منابع ما خارج از کشور نگهداری می شود/ از مویه سرایی درباره تاریخ به جایی نرسیدیم/ دادگران: شاعران انتقادی محصول دوره‌ای خاص هستند

در جلسه نقد و بررسی فیلم «مستند شاعران مشروطه» که با حضور کارشناسان رسانه برگزار شد، سید فرید قاسمی،‏ روزنامه‌نگار پیشکسوت با قدردانی از ساخت این فیلم ابراز امیدواری کرد که جامعه ایران به جای «مویه سرایی» درباره تاریخ به «عبرت آموزی» از تاریخ بپردازد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در مراسم نقد و بررسی فیلم مستند شاعران مشروطه ساخته «امیر فرض‌اللهی» که عصر امروز سه‌شنبه 23 دی ماه با حضور « سید محمد دادگران» و «سید فرید قاسمی»، پژوهشگر مطبوعات در محل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها برگزار شد، قاسمی با بیان این مطلب که تاکنون سه بار این فیلم را دیده است گفت: «هنگامی که فیلم را با کارگردان دیدم، نکاتی را به او یادآور شدم و حالا در این جلسه آن را بیان می کنم. چنین اثری از سه منظر قابل رویت است. اولین منظر، سینمایی است که باید سینماگران بیان کنند. دیگری از منظر شاعرانگی است که آن هم باید شاعران درباره اش نظر بدهند.

وی افزود:با توجه به برگزاری این جلسه در دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها باید این فیلم را از این وجه ببینیم. به نظرم کار فرض اللهی از این نظر ارزشمند است و من از او بابت انجام این کار تشکر می کنم. کسانی که به فقر منابع تصویری در ایران وقوف دارند، قدر زحمت او را می دانند و بر همین اساس باید بابت تصاویری که وی فراهم کرده تشکر کرد. این کارگردان در فیلم خود تمام تصاویر موجود را تهیه کرده است. متاسفانه اغلب تصویرها و روزنامه های ما بیش از آنکه در داخل کشور باشد، در خارج از کشور نگهداری می شود و فرض اللهی به عنوان یک روزنامه نگار فیلم ساز، موفق شده این کار را انجام دهد.»
 
قاسمی با ابراز امیدواری مبنی بر ادامه ساخت چنین فیلم هایی گفت: «باید از فیلمسازان بابت ساخت چنین فیلم هایی تشکر کنیم. اگر من جای سازنده فیلم بودم، شخصیت دهخدا را هم در فیلمی مستقل به تصویر می کشیدم. هر پنج نفری که در فیلم به آنها اشاره شده، زندگی شبیه به هم دارند اما دهخدا بیشتر نویسنده است.»

قاسمی سپس با ذکر جزئیات مرگ این چهار شاعر بیان کرد: «سینماگر و فیلم ساز، مورخ ادبی نیست.او می‌خواهد با اخذ روح یک موضوع، آن را به بدنه جامعه عرضه کند. فرهیختگان جامعه معمولا سراغ مطالعه می روند اما مردم عادی با فیلم با موضوع های مختلف مرتبط می شوند.»
 
قاسمی با بیان این‌که «در 90 سال اول روزنامه نگاری ایران، 150 شاعر روزنامه نگار شدند» گفت: «باید دید اینکه شاعران روزنامه نگار شدند، چه تبعاتی داشته است. در آن زمان با داشتن هفت تومان می شد صاحب روزنامه شد و با انتشار 200 نسخه روزنامه به نقطه سربه سر می رسید و از آن به بعد سود داشت و درآمد خوبی از روزنامه نگاری کسب می شد. در آن دوره روزنامه نگاری محمل خوبی برای انتشار شعر بوده است چون بعد از انتشار روزنامه، شعر خیلی سریع به دست مردم می رسید.»

قاسمی در ادامه افزود: «بعد از گذشت 100 سال باید رویدادها به دقت واکاوی شوند. برای رشد کشور باید گذشته به خدمت امروز دربیاید و از مرحله تجلیل به مرحله تحلیل برسیم و اگر چنین نکنیم، دائما در تکرار خودمان خواهیم بود.»
 
 
قاسمی با بیان این مطلب که «ما ایرانی ها سال ها از «مویه سرایی» درباره تاریخ به جایی نرسیده ایم و حالا باید به عبرت آموزی از تاریخ بپردازیم» گفت: «از این پنج شاعر یکی شیرازی،یکی یزدی، یکی  همدانی و دو تا قزوینی بودند. میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل و فرخی یزدی کارهای مختلفی در مطبوعات کرده بودند. در میان این شاعران میرزاده عشقی سی و یکساله و از همه جوان تر بود. صور اسرافیل؛ فرخی یزدی و میرزاده عشقی رسما کشته شده و به قتل رسیدند اما عارف قزوینی و اشرف الدین حسینی کشتانده شدند! یعنی حکومت آنها را در شرایطی قرار داد که زودتر بمیرن.د عارف رنج فراوانی کشید. خیلی ها او را به عنوان روزنامه نگار نمی شناسند، چون او کمتر در مقام گردانندگی بوده و بیشتر او را شاعر می دانند. او در 53 سالگی در همدان، در فقر و فلاکت درگذشت. اشرف الدین حسینی هم دریافته بود که با شومن بودن به جایی نمی توان رسید. او با مردم زمانه سلامی داشت والسلام و از جمع های رسمی دوری می کرد. او نشریه ای یک نفره درمی آورد. در گوشه چاپخانه مطالب را می نوشت و بعد همان جا آن را چاپ می کرد و برای توزیع به کودکان می داد».
 
قاسمی درباره سرنوشت اشرف الدین حسین افزود: «او در اواخر عمرش دچار کسالت شد. دیوانه نبود اما او را به دارالمجانین بردند. او زندگی منحصر به فردی داشت و مرگش هم منحصر به فرد بود و در سال کبیسه و میان روز 29 اسفند و اول فروردین درگذشت. برخی سالگرد مرگ او را 29 اسفند و برخی اول فروردین می دانند و هر دو روایت هم درست است».
این مورخ مطبوعات با اشاره به سرگذشت میرزاده عشقی و تفاوت آن با سرنوشت دهخدا، صحبت‌هایش را یا این پرسش تمام کرد که «جان باختگی میرزاده عشقی به نفع جامعه ایران شد یا لغت نامه دهخدا؟» سخنان خود را به پایان برد.»
 


 شاعران انتقادی محصول دوره‌ای خاص هستند
در ادامه این جلسه، دادگران با طرح برخی اشکال ها در تصاویر و ارتباط نداشتن‌شان با محتوای فیلم گفت: «کشتن ناصرالدین شاه توسط میرزا رضای کرمانی به دلیل ارادت او به سیدجمال الدین اسد آبادی بود که به دنبال جهان وطنی اسلامی بود اما در فیلم به چنین مواردی اشاره نشده است.»
 
دادگران با بیان این مطلب که «جامعه شاعران انتقادی در یک دوره پا به عرصه گذاشتند و محصول یک دوران بودند» گفت: « انقلاب مشروطه که در 1906 رخ داد، در زمانی آغاز شد که کشورهای آسیایی و خاورمیانه هنوز انقلاب به خود ندیده بودند و به همین دلیل انقلاب مشروطه در خاورمیانه یگانه بود.»

دادگران در ادامه با انتقاد از نپرداختن فیلم به ایرج میرزا گفت: «ایرج میرزا پایه گذار ادبیات کودک است و حق زیادی بر گردن ادبیات کودک دارد. او یکی از شاعران برجسته انقلاب مشروطه است و شما در این فیلم نه به او اشاره کرده اید و نه نامی از او و ابوالقاسم لاهوتی و ملک المتکلمین برده‌اید. هرچند ممکن است در کلام او حرف های زشتی باشد اما در شعر شاعرانی همچون حافظ نیز چنین ابیاتی وجود دارد که یکی از آنها شعری است که حافظ در آن از پیراهن چاک و جام در دست سخن می گوید اما این مسئله دلیلی بر نادیده گرفتن خود شاعر در فیلمی اینچنینی نمی شود.»
 
دادگران در ادامه با اشاره به اینکه «فضای زمانی زیادی در فیلم از دست رفته» گفت: «در برخی قسمت ها فیلم دچار دراز گویی شده است و لازم نیست تمامی شعرها از اول تا آخر خوانده شود اما می شد شعرها موجزتر خوانده شود و به زندگی دیگر شاعران موثر پرداخته شود.»

دادگران با تمجید از موسیقی متن فیلم گفت: «بهتر است از دراز گویی کاسته شود. برای تحت تاثیر قراردادن مخاطب این میزان درازگویی مضر است.»
 
تاثیر رسانه ای شاعران را در نظر گرفتم
«امیر فرض اللهی» کارگردان این فیلم نیز با تایید اظهارات دادگران درخصوص مهم و موثر بودن ایرج میرزا در تاریخ ادبیات ایران گفت: «من بر اساس میزان اثرگذاری این افراد در فضای رسانه ای این فیلم را ساختم و برای انتخاب آنها بُرد ارتباطی و دامنه فراگیری را که در جامعه زمان خود داشتند مورد توجه قرار دادم و به همین دلیل است که فرخی یزدی در فیلم حضوری طولانی تر از دیگر شاعران دارد. درخصوص حضور نداشتن ایرج میرزا در این فیلم نیز علت این است که در حافظه جمعی ما ایرانی ها، ایرج میرزا به نوع خاصی از شعر معروف است. او طبق تحقیقات من نقش زیادی در مشروطه نداشته و در نهایت توانسته خود را به عنوان شخصیتی ادیب مطرح کرده و بیش از این نمی توان نقشی برایش تصور کرد.»
 
وی با اشاره به این مطلب که «روزنامه نگاری در دوره فعلی برای برخی به دکان تبدیل شده است» گفت: «این پنج نفر روزنامه نگار، شریف ترین چهره های روزنامه نگاری در دوره خود بودند و برخی دیگر از شاعران آن دوره که در این فیلم نیستند، به این علت است که نسبت به دیگر شاعران تاثیرگذاری کمتری داشتند.»             
 
این فیلم که در مدت زمانی چهار ساله ساخته شده به زندگی میرزاجهانگیرخان صور اسرافیل؛ فرخی یزدی، میرزاده عشقی،عارف قزوینی،دهخدا و نسیم شمال و تاثیر آن در شعر دوره مشروطه می پردازد. این فیلم با حضور این عوامل تولید شده است:  
گوینده متن: احمد نگهبان
 تدوینگر: زهره احمدی
 دستیاران کارگردان: مسیح شجاعی، مسعود رجبی، حمید نجفی
 کارشناسان موسیقی: محمدرضا شراییلی، علیرضا میرعلی نقی
 مشاور کارگردان: کامبوزیا پرتوی
 مشاور پروژه: سیدمحمد بهشتی
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها