رئیس هیأت داوران «جایزه داستان تهران» با بیان اینکه حالا وقتش رسیده است تا ما به عنوان آدمهایی که حرفهشان نوشتن است، به شهر بپردازیم، گفت: وقتی فهمیدم مجله «همشهری داستان» مسابقهای ادبی با موضوع شهر تهران برگزارکرده خیلی خوشحال شدم، به خاطراینکه فکرمیکنم هر کدام از ما به نحوی سعی کردهایم در کارهایمان شهر را، حالا چه تهران باشد، چه شیراز و چه اصفهان و... حفظ کنیم. اما حالا زمان آن است که شهر به عنوان یک شخصیت در داستانهای ما حضور جدیتری داشته باشد.
وی در ادامه گفت: وقتی موزه درست میکنیم، وقتی تاریخ میخوانیم، وقتی به جایی نگاه میکنیم، در جایی آرامش میگیریم. وقتی هم به اشیاء، ساختمانها و آدمها بها میدهیم، درواقع تلاش میکنیم همه اینها را حفظ کنیم؛ این ثبت و ضبط گاهی به شکل موزه درمیآید، گاه نقاشی، گاه معماری و گاه تئاتر و سینما. اما حالا بعد از مدتی به این فکر افتادهایم که شهر را در داستانهایمان حفظ کنیم. حفظ و ثبت این دنیاها با ارزشهای ادبی، رویدادی به نام «جایزه داستان تهران» را شکل داده است.
نویسنده کتاب «تمام زمستان مرا گرم کن» افزود: بخشی از دنیای خود من هم در تهران شکل گرفته و این شهر در آن خیلی اثر داشته است. من خاطرات زیادی از تهران دارم. به همین خاطر وقتی از من خواسته شد در این داوری شرکت کنم، گفتم چقدر خوب میشود که من هم در این آزمون حضور داشته باشم و ببینم دنیای تهران من چقدر با دنیای تهران دیگران فرق کرده و یاد بگیرم و ببینم این تغییر چگونه بوده است.
خدایی با اشاره به اینکه در جریان این داوری اتفاقات خوبی برای او افتاده است، تصریح کرد: من دیدم که تهران بزرگتر شده است و بناها توانستهاند در خاطره جمعی مردم تاثیر بگذارند. درست است که ما ایدههایی هم مطرح کردیم و مثلاً گفتیم که از برج میلاد و حمل و نقل در تهران و ... بنویسید، ولی این موضوعات در بسیاری از این داستانها تنها یک مکان نبودند، بلکه بخشی از دنیای آن نویسنده یا آدمهایی بودند که در این مکانها حضور یافته بودند.
رئیس هیأت داوران «جایزه داستان تهران» افزود: با داستانهایی که خواندم توانستم یک نقشه جغرافیایی از تهران به دست بیاورم. در واقع موفق شدم هم تهران خودم را ببینم که چطور پیر شده است و هم تهران جوانها را.
این نویسنده درباره نوع نگاه نویسندگان شرکتکننده در این جشنواره نیز گفت: دربرخی از این داستانها تهران از زوایه دید کسانی روایت میشد که از شهرستان به تهران آمدهاند. برخی داستانها نگاه مقایسهای بین دو شهر داشت و بسیاری از داستانها هم با نگاهی به تهران امروز و روابط آدمهای تهیدست و غنی آن شکل گرفته بود.
به گفته او در این داستانها وقتی نویسنده از کوه حرف میزند، درواقع برای این است که از تهران دود زده به تهران تمیز بروند و با خلوص با هم حرف بزنند. وقتی به بام تهران میروند، برای این است که نفس بکشند و تازهتر شوند و همه این نگاهها بافتی شبیه یک قالی ایجاد کرده بود که البته تهنشین شدن آن نیاز به زمان دارد.
خدایی برخی از داستانهای این جشنواره را داستانهایی به یادماندنی دانست و افزود: نویسندههای ایرانی موفق شدند تهران را ثبت کنند و ما مطمئناً به این کارها مراجعه خواهیم کرد. امیدوارم همه این 1326 اثری که به جشنواره راه پیدا کردهاند، هرکدام به اندازه یک دانه انارخوشمزه و قرمز، خود را در اناری به نام تهران جا کنند.
جایزهی داستان تهران با همکاری ماهنامه داستان همشهری و سازمان زیباسازی شهرداری تهران برگزار میشود. بانکشهر، معاونت وسازمان حملونقل شهرداري تهران و برج ميلاد تهران همکاران برگزاری دور اول این جایزهی ادبی هستند.
نظر شما