دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۸
طاقدیس: حتی انتشارات سروش هم در تلویزیون جایی ندارد!/  اهمیت نقش صدا و سیما برای معرفی آثار ارزشمند در دوره کتابسازی

سوسن طاقدیس چهره شناخته شده ادبیات کودک و نوجوان معتقد است: تلویزیون به خوبی می‌تواند در بالابردن کیفیت نشر موثر باشد و در موقعیتی که غالب کتاب‌های منتشرشده کتابسازی هستند، با انتخاب و معرفی کارشناسانه آثار برجسته، ضمن آن‌که مردم را با آثاری ارزشمند آشنا می‌کند، می‌تواند اهالی کتاب را نیز به سوی فعالیت‌های جدّی و اصیل سوق دهد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – در گفت و گویی دیگر از پرونده بازتاب انتظارات، گلایه‌ها و پیشنهادهای اهالی کتاب از محمد سرافراز، ریاست جدید صداوسیما، سوسن طاقدیس نویسنده حوزه کودک و نوجوان به بیان نظرات خود پرداخت.

انتخاب سرسری و شتاب‌زده کتاب‌هایی که در برنامه‌هایی چون «کارنامه» و «کتاب‌نامه» معرفی می‌شوند، بیان و لحن پُر اشکال مجریان برنامه‌های کودک، بیگانگی برنامه‌های کودک با ادبیات کودک و نوجوان و غفلت تلویزیون از تأثیرات و جاذبه‌های قصه‌گویی برای کودکان، برخی از موضوعات این گفت‌وگو هستند.
 

آیا برنامه‌های معرفی کتاب از تلویزیون را تماشا کرده‌اید؟

بلی. برنامه‌های کارنامه و کتاب‌نامه را دیده ام.
 
چه نظری درباره ساختار، میزان جذابیت و جدّیت این برنامه‌ها  دارید؟

زمانی که با تلویزیون همکاری داشتم، طرحی را با عنوان «کلید خانه خورشید» ارائه کردم که اجرا نشد. در این طرح قسمتی از کتاب خوانده و قسمتی دیگر هم به صورت فیلم ساخته می‌شد. فکر می‌کنم یکی از فرم‌های مؤثر برای برنامه‌های کتابی همین ایده باشد که بتوان بخشی از محتوای کتاب را در قالب فیلم یا نمایش به عینیت درآورد اما در وضع موجود، قطعاً هر برنامه‌ای که بتواند مخاطب را با کتاب آشنا کند خیلی مفید و مؤثر خواهد بود.

آیا این برنامه‌ها، تصویری واقعی از جامعه کتاب ایران ارائه می‌کنند؟

این برنامه‌ها بسیار از جامعه کتابی ایران دور هستند. در اغلب برنامه‌های تلویزیونی که تا امروز برای کتاب ساخته شده‌اند، ارائه کتاب به عهده ناشر یا نویسنده بوده  و بدون هیچ گزینش و سنجش کارشناسانه ای، مجری برنامه از ناشران و نویسندگان دعوت کرده است تا کتاب‌های خود را به برنامه ارسال کنند.

با این روال مسلم است که بهترین آثار منتشرشده نه‌تنها در اولویت معرفی قرار نمی‌گیرند بلکه ممکن است اصلاً معرفی نشوند. چنان‌که در این برنامه‌ها شاهد هستیم که اغلب تولیداتی کم ارزش معرفی می‌شوند و  حتی در این برنامه‌ها هم به کیفیت کتاب اهمیت داده نشده و آثار مهم و برجسته کاملاً نادیده گرفته می‌شوند.

می دانیم که هدف اصلی هر جشنواره‌ای مانند «کتاب سال»، از انتخاب آثار برگزیده این است که کتاب‌های ارزشمند را معرفی و در معرض توجه مردم قرار داده و مخاطب را نسبت به آن آثار حساس کند اما در برنامه های تلویزیون می‌بینیم که انتخاب کتاب‌ها خیلی سرسری و شتاب‌زده انجام می‌شود و هیچ کارشناس خبره ای پشت این برنامه‌ها نیست تا بهترین کتاب‌ها را انتخاب و معرفی کند. تلویزیون به‌عنوان رسانه ملی باید در انتخاب کتاب‌ها دقیق‌تر و جدّی تر عمل کند.

تلویزیون به‌خوبی می‌تواند در بالا بردن کیفیت نشر در ایران مؤثر باشد و در موقعیتی که غالب کتاب‌های منتشرشده کتاب‌سازی هستند، با انتخاب و معرفی آثار برجسته، ضمن آن‌که مردم را با آثاری شایسته آشنا می‌کند، اهالی کتاب را نیز به‌سوی فعالیت‌های جدّی و اصیل سوق دهد.
 
برای گام اول، چه پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت برنامه‌های کتاب دارید؟

ابتدا باید به زیربنای این برنامه‌ها فکر کرد. مجموعه این برنامه‌ها نیاز به پشتیبانی یک گروه کارشناسی دارد که به‌خوبی از آثار برجسته و مهم امروز و دیروز مطلّع باشند.

یکی از مشکلات مهم حوزه نشر در ایران این است که کتاب‌های برگزیده و پُرمحتوایی که اتفاقاً در سال‌های بعد از انقلاب منتشر شده و درخشیده‌اند، تجدید چاپ نمی‌شوند و ناشران (البته بیشتر ناشران دولتی) ترجیح می‌دهند برای بالا بردن بیلان کاری خود، کتاب‌های تازه منتشر کنند، کتاب‌هایی که شاید به لحاظ کیفیت و محتوا قابل قیاس با آن آثار برجسته نیستند. از این‌رو اگر اهمیت و جایگاه کتاب‌های مهم توسط رسانه ملی یادآوری شود، ناشر اجازه نادیده گرفتن آن را به خود نخواهد داد.

این کوتاهی در حالی رخ می‌دهد که در دیگر کشورهای دنیا شاهد هستیم کتابی مانند «شازده کوچولو» هر سال منتشر می‌شود یا نمایشنامه‌های شکسپیر هر شب در انگلستان، حداقل در یک سالن تئاتر در حال اجراست.

آیا در 10 سال اخیر کتاب‌های شما در تلویزیون معرفی شده‌اند؟ آیا از شما به‌عنوان کارشناس کتاب به تلویزیون دعوت شده است؟

چند کتابم معرفی شده‌اند اما از مهم‌ترین آثارم نبوده‌اند. مثلاً کتاب «لی‌لی‌زی، بیا بازی» را که در میان باقی آثارم یک اثر درجه 3 می‌دانم، معرفی شده اما کتابی که درباره معراج پیامبر نوشته‌ام و برگزیده کتاب سال قرآنی هم شد، در هیچ برنامه‌ای مطرح نشده است.

گاهی هم به‌عنوان کارشناس کتاب به تلویزیون دعوت شده‌ام اما هیچ‌گاه محتوای برنامه‌ها برایم رضایت بخش نبوده‌اند. به نظر من ضروری‌ترین مساله برای برنامه‌های کتاب، در قدم اول، اصلاح نوع بیان مجریان آنها و پشتیبانی گروهی از کارشناسان خوشفکر است.

درباره برنامه‌های کودک بگویید، چقدر این برنامه‌ها موضوع مطالعه را مطرح و آن را به‌عنوان یک رفتار روزمره نمایش داده‌اند؟

توجه برنامه‌های کودک به پدیده کتاب ناچیز بوده است. در هیچ برنامه کودکی، ندیده‌ام که یک نویسنده کودک حضور داشته باشد یا کتاب معرفی شود و به‌طورکلی برای آشنایی بچه‌ها با جامعه نویسندگی و کار نویسندگی تلاشی صورت گیرد.. اگر از کودکان امروز درباره شغل آینده آنها سؤال شود شاید یک درصد هم به نویسندگی اشاره نکنند زیرا هیچ تصوری از این شغل ندارند.

پیش از انقلاب، تلویزیون برنامه‌ای داشت که در آن یک مجری خانم با لحنی صمیمی و آرام، کتاب معرفی می‌کرد. لحن آرام و مهربانانه این مجری، برنامه را بسیار مؤثر و جذاب کرده بود. یکی دیگر از ایرادات برنامه‌های کتابی امروز این است که غالباً معرفی کتاب‌ها خیلی گذرا و شتابان انجام و در ساعاتی پخش می‌شوند که بچه‌ها نمی‌توانند بیننده آنها باشند.

ایده‌ها و پیشنهادهای شما برای ساخت برنامه‌های کتابی کودکان چیست؟ 

در قدم اول می‌توان برنامه‌های معرفی کتاب را در کشورهای دیگر مرور و برنامه‌های موفق را به‌دقت مطالعه و بررسی کرد. در گام دوم باید به بومی سازی این برنامه فکر شود و به ویژه از مراکز فرهنگی و مطبوعات و نشریاتی که در حوزه کودکان فعالیت دارند، مشورت گرفت.

به اعتقاد من مجله جایگاه بسیار ویژه ای دارد و می‌تواند مقدمات یک نظام مطالعه مستمر و جدّی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کند. در کشور ما همواره مجلات خوبی منتشر شده و می‌شوند، درحالی‌که نمی‌توانیم بگوییم کتاب‌های ما بهتر از مجلات هستند.

لازم است گروهی از کارشناسان با دغدغه گرد هم بیایند و ساختار و چگونگی معرفی و عرضه کتاب را  برای کودکان بررسی کنند. به نظر من قصه‌گویی‌های شبانه با معرفی نویسنده قصه‌ها هنوز طرح مؤثری است. هرچند که در سال‌های اخیر تصور بر آن بوده که برنامه‌های کودک باید پُرتحرک و پُرهیجان باشند و این یعنی غفلت از تأثیرات چندجانبه ای که «قصه‌گویی» در زبان، اندیشه و تخیل کودکان می‌گذارد.

آن زمان که روی «قصه‌گویی» تحقیق می‌کردم، به این نتیجه رسیدم که قصه‌هایی با پایان خوش برای قبل از خواب و قصه‌های دنباله‌دار برای صبح و بعدازظهر مناسب هستند. این درست برخلاف دیدگاهی است که قصه‌های دنباله‌دار را، از آن رو که ذهن را درگیر می‌کنند، برای کودکان مضر می‌داند زیرا به اعتقاد من اصل ماجرا همین است که ذهن کودک درگیر شود و چرا باید مانع فعالیت ذهن کودکان باشیم.

درباره حضور فیزیکی کتاب در فیلم‌ها و سریال‌ها چه نظری دارید؟

در فیلم‌ها هم خیلی کم به پدیده کتاب توجه شده است. در تولیدات قدیمی والت دیزینی می‌دیدیم که اغلب فیلم‌ها از ورق خوردن یک کتاب شروع می‌شد و فرم‌هایی ازاین‌دست در بسیاری سریال‌های دنیا دیده می‌شود. ولی ما در کارهای خودمان خیلی کم چنین فیلم‌هایی را دیده‌ایم.

ما با وجود این‌که مدعی داستان‌های «هزار و یک شب»، «کلیله و دمنه» و بسیاری متون ارزشمند دیگر هستیم اما شاهد بودیم که استفاده‌هایی که مثلاً از کتاب «کلیله و دمنه» برای ساخت فیلم شد، بسیار سطحی، شتاب‌زده و بدون کمترین شناختی صورت گرفته بودند.

به نظر من این کاستی حتی درباره فیلم‌ها و برنامه‌هایی که از زندگی امامان و معصومین هم ساخته می‌شوند، وجود دارد. به‌خصوص در حوزه کودکان، انیمیشن‌هایی که با موضوعات مذهبی ساخته شده‌اند، اغلب ساده‌لوحانه و پُر از بخش‌هایی هستند که برای کودکان جذّاب نیست.

فعالیت ناشرانی مانند، سروش و جام جم  را که در ارتباط  با سازمان صدا و سیما هستند چطور می‌بینید؟

مدتی قبل نزد مدیر انتشارات سروش بودم و پیشنهادهایی برای معرفی و تبلیغ تولیداتش در تلویزیون داشتم اما از اظهارات او تعجب کردم زیرا صراحتاً گفت: معرفی کتاب حتی برای نشر سروش هم که از زیرمجموعه‌های صداوسیما است، به این سادگی‌ها ممکن نیست.

وقتی انتشارات سروش هم از حمایت‌های رادیو و تلویزیون بی‌بهره است، دیگر برای حمایت از دیگر نشرها، چه انتظاری می‌توان داشت.
 
درباره سوسن طاقدیس
سوسن طاقدیس متولد 1338 نویسنده ای پُرکار در حوزه کودک و نوجوان است و بر اساس اطلاعات وب سایت کتابخانه ملی، کارنامه کتابی او بیش از 70 کتاب در این حوزه را در بر می‌گیرد. برخی از آثار سال ای اخیر  طاقدیس عبارت‌اند:

«چاق چاق چاق​» - امیرکبیر ، کتابهای شکوفه، ‏‫۱۳۹۰

«چوپان دروغ نگو» - انتشارات سروش‏‫، ‏‫۱۳۹۰

«ستاره‌ها چه کسی هستند؟» - صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران، انتشارات سروش‏‫، ‫۱۳۹۰

«کلاه» - شهر قلم: چکه، ‏‫۱۳۹۰

«گاو» - چکه: شهرقلم، ‏‫۱۳۹۰

«تو هم می‌توانی و چند داستان دیگر» - انتشارات تمیمی‏‫، ۱۳۹۱

«چی به چیه؟ کی به کیه؟»​ - پیدایش، ‏‫۱۳۹۱

«سایه‌ای که سر نداشت، دم نداشت، تن هم نداشت» - پیدایش، ‏‫۱۳۹۱

«ستاره» - شهر قلم: چکه، ‏‫۱۳۹۱

«عنکبوت» - شهر قلم: چکه، ‏‫۱۳۹۱

«مداد» - چکه: شهر قلم‏‫، ۱۳۹۱

«این صدای دماغ کی بود؟» - صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انتشارات سروش، ‏‫۱۳۹۲

«آدم برفی و آفتاب»- انتشارات چکه، ‏‫۱۳۹۲

«بازی اهریمن» - كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، ۱۳۹۲

«بیژن و منیژه» - کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان‏‫، ۱۳۹۲

«درخت» - شهر قلم ، ‏‫۱۳۹۲

«رنگ‌های باور نکردنی» - سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، موسسه نشرشهر، ‏‫۱۳۹۲

«سنگ» - انتشارات چکه، ‏‫۱۳۹۲

«قابلمه» - انتشارات چکه، ‏‫۱۳۹۲

«قصه‌های الکی‌پلکی۲» -  پیدایش‏‫، ۱۳۹۲

«مهربان‌تر از نسیم: ۹۹ قصه از زندگی امام خمینی» - ذکر ، کتابهای قاصدک‏‫، ۱۳۹۲

«یکی بود» - کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان‏‫، ۱۳۹۲

«لی لی زی، بیا بازی» - کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان۱۳۹۳

«سوسکی خانم باغچه می​خواد اطاق با طاقچه می​خواد» - ذکر، کتاب‌های قاصدک، ‏‫۱۳۹۳

«ماجراهای خاله سوسکه و آقاموشه» - ذکر، کتاب‌های قاصدک، ‏‫۱۳۹۳

«چه حیوان خطرناکی» -  امیرکبیر، کتاب‌های شکوفه، ‏‫۱۳۹۳​

«همون کرمه» - شهر قصه، ‏‫۱۳۹۳

«بالش کپله» - همشهری، ‏‫۱۳۹۳

«انقلاب و لاله‌ها» - شرکت انتشارات سوره مهر، ‏‫‏۱۳۹۳

«توسرمای زمستون سوسکی و راز پنهون» - ذکر، کتاب‌های قاصدک، ‏‫۱۳۹۳


گفت‌وگوهای پیشین

 احمدی‌ لاری: تلویزیون باید دوباره مرجعیت خود را بازیابد

حجت‌اله شکیبا: گزارش کتاب‌هایم که به تاریخ ایران می‌پرداخت به کلی در تلویزیون حذف شد/ چرا تلویزیون از اهالی فرهنگ هراس دارد؟

ایرج کریمی: نمایش قفسه کتاب‌‌ها در سریال‌های تلویزیونی تصنعی است/ انعکاس واقعیت به ضرر هیچ رسانه‌ای نیست

مدیر نشر نظر: رییس جدید صدا و سیما تبعیض را از میان ببرد/ پیشنهادی برای کتابخوانی در سريال‌های تلويزيوني

مدیر باغ کتاب: حجم بالای برنامه های كتاب محور تلویزیون مهم نيست/ اقتباس ادبی در توليد آثار نمايشی و قالب های اثربخش برای افزايش مطالعه

رضا استادی: آقای سرافراز! اهل‌قلم را فراموش نکنید

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها