وقفنامه ربع رشیدی در کتابخانه تبریز نگهداری میشود و تنها نسخهای است که در جهان وجود دارد. «وقفنامه ربع رشیدی» فهرست جامعی از موقوفات، هزینهها و برنامههای اداری و مالی را دربردارد. این وقفنامه در دورههای گوناگون تاریخی الگوی تنظیم وقفنامههای معتبر دیگر شد.
ربع رشیدی نخستین شهرک دانشگاهی ایران، شهری موقوفاتی بود که وزیر دانشدوست ایلخانی آن را وقف علم و دانش کرد تا ایرانیان در آن به تحصیل علم بپردازند و نبوغ و استعدادشان شکوفا شود. وقفنامه این بنا که به «وقفنامه ربع رشیدی» مشهور است در سال 1387 در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسید.
در حقیقت خواجه رشیدالدین برای سامان بخشیدن به اداره ربع رشیدی و موقوفات آن این وقفنامه را تنظیم کرد. خواجه در این وقفنامه اطلاعات جامع، دقیق و مستند درباره شیوه فعالیتهای علمی، آموزشی، تشکیلات ربع، اوضاع اجتماعی و فرهنگی دوره ایلخانان و جایگاه وی (خواجه رشیدالدین) در توسعه فعالیتهای فرهنگی نوشته است. نسخه وقفنامه به خط خود خواجه رشیدالدین و بخشی از آن نیز به خط حاکم وقت تبریز است. از این وقفنامه تنها یک نسخه در جهان وجود دارد که در کتابخانه تبریز نگهداری میشود.
«وقفنامه ربع رشیدی» فهرست جامعی از موقوفات، هزینهها و برنامههای اداری و مالی را دربردارد. این وقفنامه در دورههای گوناگون تاریخی الگوی تنظیم وقفنامههای معتبر دیگر شد.
نسخه اصلی وقفنامه 382 صفحه دارد و جنس کاغذ آن خانبالغ است. این نسخه تا سال 1348 شمسی در اختیار بازماندگان حاجی ذکاءالملک سراجمیر از خوانین تبریز بود. انجمن آثار ملی در همان سال این نسخه را از آنها خریداری کرد. پس از آن از روی این نسخه عکسبرداری شد و در سال 1350 در هزار نسخه منتشر و در اختیار پژوهشگران قرار گرفت. «اوقفیه الرشیدیه بخط الواقف فی بیان شرایط امور الوقف و المصارف» نام اصلی این وقفنامه است که هم اکنون با شرایط خاص و با رعایت احتیاطهای لازم نگهداری و حفاظت میشود.
کتابخانه ربع رشیدی، مرجع دانشمندان جهان اسلام
ربع رشیدی کتابخانه بزرگ و ارزشمندی را نیز در خود جای داده بود که به استناد منابع تاریخی بزرگترین کتابخانه آن عصر بود. در این کتابخانه آثاری از برجستهترین دانشمندان و مورخان نگهداری میشد که برخی از آنها هنوز موجود است. چهار جلد «جامعالتواریخ رشیدی»، «مفتاحالتفاسیر»، «التوضیحات» «رساله سلطانیه»، «لطایف الحقایق»، «بیانالحقایق»، «الاحیاء و الاثار» تنها اسامی برخی از آثار ارزشمندی است که در این کتابخانه موجود بود.
مترجمانی که به استخدام خواجه رشیدالدین درآمده بودند تالیفات فارسی را به عربی و بالعک ترجمه میکردند و از هرکدام نسخ متعددی در کتابخانه قرار میدادند. به این ترتیب بود که ربع رشیدی مرجعی شد برای طلاب و اندیشمندان جهان اسلام.
ربع رشیدی از نگاه مورخان و سیاحان
مورخان برجستهای درباره بزرگی و عظمت ربع رشیدی مطالب بسیاری نوشتهاند. از جمله آنها میتوان به حمدالله مستوفی اشاره کرد. مستوفی در اثر معتبر خود «نزهه القلوب» در معرفی این بنا چنین مینویسد: «در بالای تبریز وزیر سعید خواجه رشیدالدین داخل باروی غازانی شهرچه دیگری ساخته و آن را ربع رشیدی نام نهاده و درو عمارات فراوان و عالی برآورده و پسرش وزیر غیاثالدین امیر محمد رشیدی برآن عمارات بسیار افزوده.»
در اینباره دولتشاه سمرقندی نیز مینویسد: «سلطان محمد خدابنده در سنه ثلاث و سبعمائه بعد از وفات غازان برتخت نشست و وزارت به خواجه رشیدالدین فضلاله که از اصل همدانی است داد، وزیری فاضل بوده و در تبریز عمارات ریدیه را او ساخته و از آن عالیتر در عالم نشان نمیدهند و همانا ویران کردن آن عمارت از ساختن آن مشکلتر است.»
در کتاب «جغرافیای مظفری» درباره این بنا میخوانیم: «این بنا شهری محکم و حصین بود... بدان سال که من به تبریز آمدم، آثاری از آن به جای بود، همه از آجر و گچ و طاقها و دیوارهای بیشتر مقرنس و سنگهای یکرو تراش در پایه دیوارها به کار برده بودند و همو، پی یک برج عظیم و بسیار استواری را دیده است که با سنگ و آجر و آهک خالص در کمال دقت ساخته بود و مکتوباتی که از خواجه در دست است معلوم میدارد که وی باغ بسیار بزرگ و باصفایی که به قول خودش "ریاض او بنزهت و صفا و رنگ و بها از جنات برین نموداری" بود در جوار ربع و پنج قریه در بیرون آن به زراعت و فلاحت و غرس اشجار بپردازند.»
نادر میرزا در ادامه از امکانات ربع رشیدی سخن میگوید: «این بنای عظیم، بیست و چهار کاروانسرای رفیع و یکهزار و پانصد دکان و سیهزار خانه دلکش و حمامات خوش هوا و بساتین باصفا و جوانیت (دکانها) و طواحین و کارخانه شعربافی و کاغذسازی و دارالضرب و رنگخانه داشته است. و هم خواجه از هر شهری و ثغری، مردمی بدان جا گردآورده و محلاتی احداث کرده و کسانی را از لحاظ مراتب و مشاغلی که داشتند در محلهای نشانده بوده.»
سیاحانی نیز که در دورههای مختلف به ایران سفر کردند نیز پس از بازدید از ربع رشیدی در وصف آن مطالبی را در سفرنامههای خود آوردهاند. برجستهترین این افراد، ژان شاردن فرانسوی است که در دوره صفویه به ایران آمد. شاردن درباره این بنا مینویسد: «در بیرون شهر تبریز در سمت شرق آثار قلعه پدیدار است که الحال ویران است این قلعه موسوم به رشیدیه بوده و از بناهای خواجه رشیدالدین فضلاله وزیر غازان صاحب تاریخ رشیدی در احوال مغول میباشد که چهارصد سال قبل بنا کرده. شاه عباس صد سال قبل به تعمیر قلعه رشیدیه پرداخت و آن را به حالت اولیه رسانید ولی سلاطین صفویه بعد از شاه عباس تعمیر قلعه را مصلحت ندیده به حال خود گذاشته تا ویران شد.»
نظر شما