دهه 1370 عرصه کتاب و حوزه مطبوعات فضای تازه‌ای را به تجربه نشست. سیر صعودی آمار نشر کتاب، عدد مطبوعات کتابگزار را به 77 عنوان رساند. ارائه سیاهه خام و عرضه اطلاعات کتابشناختی به تنهایی پاسخگو نبود. اطلاع‌رسانی باید به شیوه‌های گوناگون صورت انجام می‌پذیرفت. ضرورت داشت یک مرکز تولید محتوای رسانه‌نگارانه پدید آید. از این رو اندیشه تأسیس خبرگزاری کتاب در ذهنم شکل گرفت.
به نسبت رونق نشر با میزان موفقیت روزنامه کتاب، ورشکستگی‌اش در عصر رکود تألیف و انتشار، فراز و فرود خاص ادواری‌های کاغذی وقوف داشتم. اما نیک می‌دانستم که خبرگزاری در عهد رونق منبع بی‌مانند و در زمانه رکود جان بخش قلمرو کتاب خواهد بود.
اندیشه یاد شده مرا واداشت که طرح روزنامه و خبرگزاری کتاب را بنویسم. طرح را برای نهادهای مرتبط فرستادم. دیر زمانی دست به دست می‌گشت. اما هر زمان ایده خبرگزاری روی میز می‌آمد، حکایتی ساز می‌کردند. سرانجام نیز پس از قرطاس بازی فراوان پای فشردند که درباره ایده باید شماری از «کارشناسان اداری» که از قضا با موضوع نامرتبط بودند بیندیشند و نتیجه را برای تصمیم‌گیری اطلاع دهند. در انتظاری دیگر به سر می‌بُردم که گفتند «کارشناسان» می‌گویند «اگر مجوز تأسیس خبرگزاری کتاب صادر شود حوزه‌های دیگر از سینما تا هنرهای تجسمی درخواست تأسیس خبرگزاری خواهند داشت. بنابراین پیشنهاد می‌شود به جای پراکندگی، یک خبرگزاری به نام فرهنگ و هنر تشکیل شود».
چندی نگذشت و در روزگاری که مسؤولیت کتاب‌هفته را برعهده داشتم برای ثبت در جریده عالم چکیده بسیار مختصری از ایده‌ام را در کتاب هفته (ش 3، شنبه 26 خرداد 1380، ص 3) به چاپ رساندم.
خدایش به سلامت بدارد دکتر احمد مسجدجامعی، وزیر وقت فرهنگ به محض آن که از ایده‌ام مطلع شد دستور پی‌گیری را به بدنه دستگاه فرهنگ داد. مراحل اجرای طرح در جریان بود که تابستان 1384 فرا رسید و این ایده نیز همچون دیگر طرح‌ها در کشوی میزها جا ماند. 15 ماه بعد اما به یکباره خبر تأسیس خبرگزاری کتاب را شنیدم. با وجود آن که حیطه رسانه‌ها و حوزه نشر کتاب گام در زمانه‌ای متفاوت می‌زدند، از این که کشور صاحب یک خبرگزاری اختصاصی در حوزه کتاب شده، شادمان شدم و از روز نخست تا به امروز همه روزه خواننده پاتوقی این رسانه هستم.
از اُفت و خیزش به خوبی آگاهم و پسین ماه سال 1392 را شروعی جدید در تحول محتوایی خبرگزاری می‌دانم. به سخن دیگر رونمایی از محتوای نو با برگماری سردبیر جدید از سوی دکتر نجفعلی میرزایی مدیرعامل خانه کتاب آغاز شد و 27 آبان‌ماه 1393 را زمان چهره‌گشایی شکلی خبرگزاری قرار داده‌اند.
محمدرضا اسدزاده سردبیر کاربلد خبرگزاری کتاب پس از 2 دهه تجربه‌های گوناگون رسانه‌نگارانه و همکارانش به خصوص علیرضا خراسانی برای تبدیل «اداره» به خبرگزاری و تغییر استفاده گاری‌گونه از خودرو، برنامه‌های بیش‌شمار و راه درازی برای خود ترسیم و تعریف کرده‌اند. البته نگاه تحول‌خواه و مددرسانی دکتر میرزایی مدیرعامل و مجید غلامی جلیسه معاون سختکوش و کارآمد خانه‌کتاب را نباید از یاد بُرد. امیدوارم شوق جمع‌شان به دلسردی نگراید و منزلگاه‌های صعب را یکی پس از دیگری از سربگذرانند و خبرگزاری را به مقصد و جایگاه واقعی‌اش برسانند. به امید آن روز.
سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۸
نظر شما