جشن امضاي چهار رمان در كتابفروشي نشر ثالث برگزار شد
سناپور: «هدايت» را BBC به جامعه معرفی کرد/ مدام خود را انكار ميكنيم
حسين سناپور، داستاننويس گفت: ما به عنوان جامعه ادبي مدام خودمان را انكار ميكنيم، حتي در زمان صادق هدايت نيز او را نشناختيم و او و كتابهايش زماني مطرح شد كه BBC او را معرفي كرد.
وي افزود: اين آدمها گلچيني از بهترين كتابهاي ادبيات داستاني فرانسه، ايتاليا، اسپانيا و اروپا را با آنچه در ايران توليد ميشود مقايسه ميكنند و ادبياتي را كه زير تيغ دولت قبل بود ميكوبند. شايد در چند سال اخير شاهكاري در ادبياتداستانيمان توليد نشده است اما بايد اجازه داد تا كارهاي نويسندگان چاپ شود. اين كاري است كه هوشنگ گلشيري هم انجام ميداد و در چاپ كتاب به جوانها كمك ميكرد.
اين نويسنده و شاعر ادامه داد: اگر كتاب «ملكوت» بهرام صادقي در اين سالها منتشر ميشد مطمئناً آن را هم ميكوبيدند. مگر به فرض صادق چوبك غير از «سنگ صبور»ش چه كار قابل تأمل ديگري دارد؟ ما به قضاوت 30 سال داستاننويسي چوبك مينشينيم و آن را با كتابهايي كه در سالهاي اخير به چاپ رسيده مقايسه ميكنيم.
نويسند كتاب «دود» توضيح داد: با توجه به شرايط و موقعيت موجود نميتوان از يك نويسنده 26، 30 يا 35 ساله انتظار داشت كه شاهكار خلق كند. به گمانم در دهه 70 به دليل جريان خوبي كه در كشور شكل گرفت داستاننويسي ما جريان تأثيرگذاري را ايجاد كرد. برخي نگاه تند و تيزي دارند و ميگويند چنين رمانهايي به جايي نميرسند اما به گمانم اگر با همين آهنگ پيش برويم طي 5 يا 10 سال آينده ميتوانيم رمانهايي در تاريخ ادبيات داستانيمان داشته باشيم كه از خواندنشان لذت ببريم.
همه ما محکوم به امیدیم
مهدي يزدانيخرم، داستاننويس و روزنامهنگار نيز در اين نشست گفت: با وجود هشت سال سختي كه در حوزه نشر و نوشتن بر ما گذشت در نشري مانند چشمه فقط 100 جلد رمان منتشر شد. بسياري از اين كتابها هم ديده نشدند. ادبيات پدیدهای فرایندی است و نميتوان نشست و دست روي دست گذاشت و انتظار داشته باشيم شاهكاري در نوشتن به وجود آيد. در اين هشت سال نبايد انتظار ميداشتيم كه نويسندگانمان شاهكار خلق كنند.
وي افزود: در دهه 40 كه خيليها نسبت به ادبياتداستاني آن دوره حس نوستالوژي دارند انبوهي از نويسندگان كتاب نوشتند كه نام بسياري از آنها را در كهنه فروشيها ميتوان يافت. گروهي كه من به آنها ميگويم «سلبيون» نگاه آنارشيستي به ادبيات امروز دارند در حالي كه گلشيري، براهني، دانشور و صادقي نيز از ميان انبوهي از نويسندگان آن دوره بركشيدند و بالا آمدند.
اين روزنامهنگار توضيح داد: نگاه نفي كننده هيچ وقت با جايي نميرسد. كساني كه منتظرند سالي يك كتاب خوب منتشر شود همان كسانياند كه خواه و ناخواه با سانسور موافقاند. بايد به جوانها كمك كرد كه كتاب چاپ كنند. اين كاري است كه گلشيري و بهرام صادقي و رضا براهني نيز انجام ميدادند. همه ما محكوم به اميديم. ادبيات روندي رو به جلو دارد و اگر برخي كتابها تهوع نيز ايجاد ميكند باز هم خوب است و معلوم ميشود در اين كشور هنوز كتاب چاپ ميشود. اميدوارم داستاننويسان نسل حاضر بتوانند پزافسردگي و بيماري و فضاي موجود ادبيات را بشكنند.
محمد حسيني، داستان نويس و دبير بخش داستان ثالث نيز در اين نشست گفت: بين آلاحمد، چوبك، گلشيري و بهرام صادقي يك نسل فاصله است. اينها همه در يك دوران شناخته نشدند و هر كدامشان نسلي را نمایندگی میکنند. انتظار درخشش را در يك نسل بايد جستوجو كرد نه در ميان هر كتابي كه چاپ ميشود. روند چاپ كتاب گريز ناپذير است.
وي افزود: هر كتابي كه با سرمايهگذاري ناشر چاپ ميشود خوب است و در نقد آن هم نبايد دستپاچگي به خرج داد. بايد اجازه داد تا جامعه آن را به درستي نقد كند و بخواند. البته نويسنده بايد الفباي زبان فارسي را بداند. در تمام دنيا صرفاً به آنها كه داستان و رمان مينويسند ميگويند نويسنده و نويسنده نيز بايد معيارهاي زيباييشناسي و الگوها را بشناسد و بداند.
حسيني اضافه كرد: همانطور كه امروز براي بررسي ادبيات دهه 40 حدود 50 سال صبر كردهايم براي بررسي ادبيات امروز نيز بايد چند دهه صبر كرد.
در اين نشست بخشهايي از چهار رمان «زمستان تپههاي سوما»، «خالي بزرگ»، «اقيانوس نهايي» و «سال درخت» با صداي نويسندگانش خواند شد. اين چهار كتاب به تازگي از سوي انتشارات نگاه به چاپ رسيده است.
نظر شما