واقعه عظیم عاشورا نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ رویدادی که تحریفها و برداشتهای انحرافی نسبت به آن بسیار است. برای نمونه، کتاب «در پرتو روضات» که مجموعه 50 مقاله از مرحوم علامه حاج سید محمدعلی روضاتی را در بر میگیرد، مقالهای با عنوان «انحرافات عقیدتی چند تن از رجال عامه و اجازه روایت حدیث شریف» دارد. در بخشی از این مقاله میخوانیم:
«اظهارات غزالی و شاگردش قاضی ابن عربی در باب فاجعه کربلا و وقعه جانگداز عاشورا به این شکل در کلام [مولانا جلالالدین] بلخی پدیدار گشت که شهادت حضرت سیدالشهداء (صلوات الله و سلامه علیه) را که موجب حزن و اندوه و تعزیت جن و انس و اولین و آخرین است مایه شادمانی دانست:
چون که ایشان خسرو دین بودهاند/ وقت شادی شد چو بشکستند بند
بر دل و دین خرابت نوحه کن/ که نمیبیند جز این خاک کهن
روح سلطانی ز زندانی بِجَست/ جامه چهدرانیم و چون خائیم دست
یعنی امام حسین (علیه الصلاه و السلام) خسرو دین بود و چون از بند حیات مجازی رهایی یافت و به سرای جاودانی شتافت، کنون برای ما هنگام شادی و شادمانی است و عاشورا همواره روز جشن و احتفال و تبرک خواهد بود «توجیه سنّت بنیامیه و دشمنان» نه آنکه مجلس عزا به پا دارند و ندبه کنند و نوحه سرایند و بر شهادت آن حضرت بگریند و مویه نمایند. این خیل عزاداران جملگی کورباطنان و ظاهر بینانند، نه پاکی دل دارند نه پارسایی دین، همین و همین!
در اینباره آنچه بیشتر مایه شگفتی است این که همان قاضی ابن العربی با آن جسارت بزرگش، مع ذلک، درباره عزای شهادت آن حضرت ایرادی ندارد بلکه گوید: تا دنیا بپاست حزن و اندوه همگانی برای پسر دختر پیامبر (صلیالله علیه و آله) رواست.
این سخنی است مطابق با اصل فطرت انسانی و لذا از خود حضرت سیدالشهداء (ع) آمده است که فرمود: «انا قتیل العبره لایذکرنی مؤمن الا استعبر» ...
باری، در همین زمینهها بیفزاییم که به هنگام ظهور دولت صفوی دانشمند سنی مذهب متعصب پرجوش و خروشی در بلاد عربی پدیدار گشت که به ابنحجر مکی معروف و نام و نسبش ابوالعباس شهابالدین احمد بن محمد بن علی بن حجر هیتمی سعدی انصاری (909 ـ 974) و کتابش صواعق محرقه را برای آتش زدن دلهای شیعیان تالیف کرد که بسی معروف و مشهور و چند بار در مصر و غیره چاپ شد و دست به دست گردید.
این متعصب یکجا پس از آوردن سخن غزالی پیرامون یزید، مضمون و مطالب ابن العربی را نیز درباره حضرت سیدالشهداء (علیه آلاف التحیه و الثناء) و شهادت آن حضرت نوشته و از کلمات شقاوت آثار او بدنش لرزیده و گوید: «یقشعر منه الجلد»! سپس اعتقاد آنان را در این بارهها باطل محض دانسته است!
شگفتی دیگر این که برخلاف آنچه ابن العربی از کتاب زُهد احمد حنبل ]نقل کرده[ مبنی بر این که یزید در زمره زاهدان صحابه و تابعان بود، این ابنحجر متعصب در چند جا از همان جناب احمد آورده است که او یزید را کافر میدانست!
سبحانالله! کدامیک راست میگویند!» (در پرتو روضات، صص 280 ــ 281)
کتاب «در پرتو روضات» تالیف مرحوم علامه حاج سیدمحمدعلی روضاتی (1308 ــ 1391) از عالمان انساب و رجال، کتابشناسان، نسخه شناسان و زندگینامهنویسان معاصر است. این کتاب 632 صفحهای، دو فصل دارد. در فصل اول، معرفی 40 اثر فارسی و در فصل دوم 10 کتاب عربی با موضوع تراجم، کتابشناسی، نسخهشناسی و تاریخ در قالب مقاله فراروی مخاطب قرار میگیرد.
عناوین برخی مقالههای فارسی این اثر عبارتند از: «نسخهای از تفسیر کشفالاسرار میبدی»، «فهرست اسامی شاگردان و راویان از شیخ انصاری»، «نسبنامه سید محمد نوربخش»، «فهرست نسخههای مصنفات شیخ طوسی»، «آثار التقوی: شرح احوال و آثار صاحب مکیال المکارم»، «دهکده کرمند کجاست؟»، «خاندان صفوی، سیادت و امامت»، «یادی از چند تن کتابفروشان و صحافان درگذشته اصفهان» و «اجازه روایت استرآبادی». «الشیعه الامامیه»، «کلمه حول مؤلف کتاب المشکول» و «تصحیح عمده الطالب» نیز سه عنوان از مقالههایی به زبان عربی در این کتاب است.
کتاب «در پرتو روضات: پنجاه مقاله در تراجم، کتابشناسی، نسخهشناسی و تاریخ» تالیف علامه حاج سید محمدعلی روضاتی، از آثاری است که توسط مؤسسه «کتابشناسی شیعه» منتشر شده است.
نظر شما