مژگان شیخی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک گفت: با انتخاب سوژههای جذاب و مناسب با سلیقه کودکان، میتوانیم آنها را به خواندن داستان بلند و رمان تشویق کنیم اما نکته مهم این است که رمان برای کودکان کشش داشته باشد و او علاقهمند شود که داستان را دنبال کند. شخصیتپردازی، فضاسازی و موضوع باید طوری باشد که کودک را به خود مشغول کند و از آن خسته نشود و کشدار و پر از توصیفهای غیرضروری نباشد.
با توجه به این که رمان کودک تجربهای تازه در حوزه کتاب کودک است، چگونه میتوانیم مخاطبان را به خواندن رمانهای تالیفی در کشورمان تشویق و ترغیب کنیم؟
با انتخاب سوژههای جذاب و مناسب با سلیقه کودکان، میتوانیم آنها را به خواندن داستان بلند و رمان تشویق کنیم اما نکته مهم این است که رمان برای کودکان کشش داشته باشد تا او علاقهمند شود که داستان را دنبال کند. شخصیتپردازی، فضاسازی و موضوع باید طوری باشد که کودک را به خود مشغول کند و از آن خسته نشود و همچنین کشدار و پر از توصیفهای غیرضروری نباشد. در این میان نثر داستان هم میتواند تأثیر بهسزایی در دنبال کردن داستان داشته باشد؛ لازم است سنگین و پر از تکلف نباشد و در مجموع قابل فهم و ساده باشد.
با توجه به گسترش رایانه و بازیهای رایانهای و دیگر سرگرمیهای پر زرق و برق در بین کودکان، ضرورت ترویج و تشویق کودکان به مطالعه رمان و داستان بلند چقدر احساس میشود؟
کودک با وجود رایانه و بازیهای رایانهای و دیگر سرگرمیهای پر زرق و برق ساعتها پشت رایانه مینشیند و مرحله به مرحله بازیها را پیش میبرد و گذشت زمان را احساس نمیکند، ولی مطالعه و خواندن کتاب جدا از هر سرگرمی دیگری است؛ خواندن داستان یعنی آشنایی با ادبیات و فرهنگ، یعنی شخصیتپردازی و خلاقیت و یعنی درک عمیق از محیط و مسائل اطراف. کودکی که خلاق باشد، مسلما در تمام زمینههای زندگی موفقتر خواهد بود. در این میان رمان و داستان بلند، نسبت به داستان کوتاه، در دنیای بزرگتری به درک فهم کودک کمک میکند. با رمان بسیاری از مسائل را میتوان به صورت غیرمستقیم به کودک آموزش داد. کودک با خواندن رمان انگار به جای جدیدی سفر میکند و با ویژگیهای خاصی آشنا میشود. دنیای جدیدی رو به رویش گشوده میشود. با شخصیت رمان آشنا میشود. مشکلش را میفهمد با او همراه میشود و در این همراهی یاد میگیرد که چگونه مشکلات را حل کند.
با توجه به تفاوتهای رمان نوجوان و کودک، تألیف رمان کودک باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
در رمان کودک عموماً به موضوعهای مورد علاقه و مناسب کودک پرداخته میشود. رمان کودک نباید بیش از حد توصیفی و خارج از حوصله کودک باشد و حجم داستان، آن قدر زیاد باشد که در نیمه داستان، آن را رها کند. به هر حال هر قدر هم موضوع جذاب باشد، وقتی داستان خیلی طولانی شود، خارج از حوصله کودک میشود و در کنار اینها ویژگی مهم دیگر مانند نثر ساده و زیبا و قابل فهم بسیار مهم است. همچنین در کنار ماجراها و اتفاقهای کودکانه میتوان از مسائل مورد علاقه کودکان مثل شوخی و بازی هم استفاده کرد که رمان خشک و خستهکننده نباشد.
تاکنون شما رمانهایی مانند «سروناو باغ هزار پیچ»، «دفترچه خاطرات یک کلاغ» و «ماجراهای پسرک فضایی» را در واحد کودک و نوجوان انتشارات ذکر منتشر کردهاید. لطفاً درباره ویژگیهای این آثار توضیحاتی بفرمایید.
«سرونا و باغ هزار پیچ» رمانی تمثیلی و داستان بلبلی است که در باغ بزرگی زندگی میکند. باغی سرسبز و زیبا که پر از گلها و درختان رنگارنگ است. سرونا روی درخت سرو بزرگی زندگی میکند که همه پرهایش سبز است جز یکی روی سرش که به رنگ نارنجی است. برای همین هم سرونا صدایش میزنند. یک روز او از درخت سرو و در مورد گل سرخ صد و یک سالهای میشنود که طلسم شده و غنچههایش برای همیشه بسته ماندهاند. تصمیم میگیرد برود و گل را نجات دهد، با این که راه سخت است و پر از خطر، هیچ کس از آن راه برنگشته است... در این رمان سعی شده است از شخصیتهایی استفاده شود که برای کودک جذاب باشد مانند مار دو سر، باغ هزار پیچ، جنگل انارهای قرمز و غیره.
«دفترچه خاطرات کلاغ» هم یک رمان تمثیلی است، با استفاده از ظرفیتهای فانتزی. کلاغ برحسب اتفاق مدتی با یک شکارچی هم خانه میشود، شکارچی خاطراتش را مینویسد و کلاغ هم از شکارچی میخواهد خاطرات او را هم بنویسد. خاطراتی که پر از نکات طنز و خواندنی است. رمان سوم یعنی «ماجراهای پسرک فضایی» هم یک رمان فانتزی است. داستان در مورد یک پسر فضایی است که ویژگیهای خاصی دارد که با سفینهای شبیه گوجهفرنگی به زمین آمده است. او میتواند به هر اندازهای کوچک شود و سفینهاش را هم کوچک و پنهان کند. خودش به اندازه یک هویج شود و سفینهاش به اندازه یک گوجه فرنگی معمولی، او با یک پسر زمینی در یک روستا دوست میشود در این میان ماجراهایی برایش پیش میآید. او هیچ وقت نمیخوابد و شب را دوست دارد، ضمن اینکه دلش میخواهد بعضی کارهای زمینیها را یاد بگیرد، از جمله خندیدن و گریهکردن را.
مژگان شيخي متولد سال 1341 و دارای مدرك مترجمي زبان انگليسي است. از سال 63 كار نوشتن را با داستان «بلبل نوكطلا و باغ آرزوها» آغاز كرد. وي هم در زمينه ادبيات كودكان و هم ادبيات بزرگسالان فعاليت داشته است و تاكنون بيش از 150 عنوان از كتابهايش به چاپ رسيده است كه برخي از آنها براي فيلمهاي سينمايي قرارگرفتهاند. از آثار او در زمينه ادبيات كودك میتوان «زندگي حضرت يوسف»، «تابستان و غاز سفيد»، «دستي براي دوستي» و «گلي در سرزمين زمستانها» و «365 قصه براي 365 روز سال» را نام برد.
نظر شما