نقد امروز از جایگاه معتبری در سطح جهان برخوردار است و رسانههای گروهی بخشهایی از برنامههای حساس خود را به جریان نقد اختصاص میدهند. امروز در روزنامهها، مجلات، سایتها، رادیو و تلویزیون صفحات و برنامههای بیشمار بهنقد و بررسی انواع آثار هنری اختصاصیافته است به همین دلیل مطالعه کتابهای مرتبط با نقد هنری یا ادبی یکی از وظایف منتقدان است هم خود را بهروز کرده باشند و هم گستره مطالعاتی خود را بیفزایند.
درآمدی بر نقد اختصاص به سه حوزه ادبیات، فیلم و فرهنگ دارد و به عقیده نگارندهاش، نقد واکاوی زندگی بشر است. کاری که نقد بازندگی فرهنگی بشر میکند همان کاری است که علم بازندگی مادی و جسمانی میکند. نقد زندگی فرهنگی بشر را بهصورت مستقل در نظر میگیرد، آن را مطالعه میکند و به چگونگی عملکرد آن پی میبرد.
منتقدی با دغدغههای فرهنگی
مایکل رایان دغدغهاش فرهنگ است و برای آنکه بتواند فرهنگ را از زوایای مختلف بشکافد به انواع نقد میپردازد تا تنوع نگاه خود عاملی برای گسترش درک معنایی فرهنگ به شمار آید. او در کتابش به انواع نقد فرمگرا، ساختارگرا، تاریخی، روانشناسانه و روانکاوانه، مارکسیسم و نقد سیاسی، پسا ساختارگرا و ساختارشکنانه، جنسیتی، نژادی، پسا استعماری و فراملیتی، علمی و نقد از منظر مطالعات فرهنگی میپردازد. نگاهش موجز و کلیدواژه وار است. هدفش هم ارائه چکیدهای از مطلب با ذکر چند نمونه است تا بشود هر فصل را برای مخاطب تفهیم کرد. او توانسته هر فصل را طبق الگویی مشخص پردازش کند تا آثار یا متون مهم، اندیشههای مهم، اصطلاحات مهم، چکیده و مباحثه، مثالها، و آنچه باید بجوییم!
در زمینه فرمگرایی رایان از متنهای هنر بهعنوان یک تکنیک از ویکتور اشکلوفسکی، ریختشناسی داستانهای عامیانه از ولادیمیر پراپ، مباحثه در رمان از میخاییل باختین و گلدان چکشکاری شده از کلینت بروکس بهعنوان متون مهم نام میبرد. او سپس به نظرگاه فرمالیستها و اهمیت دادن شان به چگونگی بیان اثر هنری و ادبی میپردازد. چنانچه فرمالیستهای روس معتقدند زبان ادبیات را باید بهتنهایی و در ذات آن بدون مراجعه به معنا و مفهوم مطالعه کرد. اصطلاحات مهم فرمگرایان عبارت است از فرم، محتوا، تکنیک، روایت داستان، پرسپکتیو، نقطهنظر، موتیف، الگو، گفتمان، ژانر، همپایگی و نا همپایگی، وزن شعری، و نقد.
رایان بهعنوان نمونه به شعر قصیده آگاهی اثر ویلیام وردزورث، شعر در بازار ماهی از الیزابت بیشاپ، تفاوت فرم در یولیسز اثر جیمز جویس و در زمان ما نوشته ارنست همینگوی، و سر آخر به فیلم بلندآوازهی همشهری کین به کارگردانی و تهیهکنندگی اورسن ولز (۱۹۴۱) میپردازد.
رایان در آخر هر فصل به یک جمعبندی از آن شیوه نقد میرسد و تحت عنوان «آنچه باید در متنهای ادبی یا فرهنگی بجوییم» این موارد را میآورد، مثلاً در فرمگرایی آمده است:
· عناصر اصلی فرم اثر کدماند؟ آیا مفهوم اثر به همان اندازه که به موضوع آن وابسته است به نحوه آفرینش آن بستگی دارد؟
· روایت چگونه سازماندهی یا ساختهشده است؟ آیا میتوان آن را ساختاری منطقی از علت و معلولها ترسیم کرد؟
· داستان از چه زاویهای تعریف میشود و این زاویه چه تأثیری بر آنچه گفته میشود یا ممکن است گفته شود دارد؟
· چه استعارات یا تصاویری بهکاررفته است؟ استعارهها چه نوع اهداف موضوعیای دارند؟
· عناصری مربوط به ساختار شعری، مانند وزن و قافیه چگونه بر مفهوم تأثیر میگذارند؟
هدف مایکل رایان پرداختن به انواع نقد به همین شکل موجز و تفهیم آن از طریق ارائه نمونههای مصداقی است اما برای فهم بهتر هر یک از نقدها نیاز به مطالعه گستردهتر است و چهبسا همان مواردی است که در ابتدای هر فصل یادآور میشود؛ مطالبی که میتواند انگیزهای برای پی جوییهای بعدی باشد. بدون مطالعه گسترده، درک مفهوم شاید سهلانگارانه تلقی شود. منتقد هر چه با دانش تر باشد آنگاه برندهتر و توانمندتر نقدش را ارائه میکند. نیاز است که این قلم بسیار برنده باشد تا بشود نزدیک بهیقین در جهان نسبی بودن پدیدهها، تصورات و پندارهای خود را در دایره ریخت. بنابراین دنبال شدن این منابع مطالعاتی مکمل کتاب درآمدی بر نقد محسوب میشود و اگر کسی فقط در اتکای به کتاب مایکل رایان بخواهد نقد بنویسد یا اظهارنظر منتقدانه بکند، مطمئناً در درک و ارائه نقد هنوز ناتوان خواهد بود. این هم آسیبی است که از جانب کتاب رایان احساس میشود چون برخی به دنبال راحتالحلقوم میگردند و بهاصطلاح پختهخوارند.
درک درست و کامل نقد، همان مطالعه دقیق و غور کردن بسیار را میطلبد. در عین حال این چکیده نویسی ها هم در مراجعه به منابع کاملتر نواقص و کمبودهایش جبران خواهد شد چرا که مایکل رایان فقط خواسته یک تصویر کلی از انواع نقد را در محدودهی معین چند صفحهای ارائه کند ولی این برای بیان درست و درک متقابل از انواع نقد بسنده نیست. باید جستوجو کرد تا با درک دقیق و کامل بشود از این دستگاه فکری بهعنوان ابزاری کارآمد برای نقد امور فرهنگی و آثار هنری و ادبی بهرهمند شد.
راهنمایی برای تازه کارها
رایان در فصل پایانی کتابش به نام «خلاصه: نگرشهایی برای تازهکارها» به پانزده مقوله مهم فرهنگی در زمینه نقد میپردازد: فرهنگ یعنی طبیعت، واژهها مفاهیم را میسازند، دانش ما از شناخت ما برمیخیزد، زبان عربی را یاد بگیرید، واقعیت ساختگی است، همه داستانها حقیقت ندارند، قدرت در باور داشتن است، شما آنکسی که فکر میکنید نیستید، باید یاد بگیرید که خودتان باشید، سرمایهداری برای شما مضر است، معلول گاهی علت است، هویت را تفاوت میسازد؛ بنابراین هویت امری نسبی است، همهی ما درگذشته زندگی میکنیم، دنیا تمام آن چیزی است که موجود است، طبیعت فرهنگ است برخی از این عناوین هستند.
رایان سعی کرده با یک پایانه درخور تأمل، مسیر را برای درک و دریافت پدیدهها مهیا سازد. نوشتن نقد ابزاری لازم و ضروری برای جهان روبهپیشرفت و تعالی است و چهبسا مطالعه اینگونه آثار سرآغازی برای دست یافتن به شکوه جامعه آرمانی باشد. ما هنوز در ابتدای راهیم!...
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پیش از این در گزارشی به معرفی این کتاب پرداخته بود. برای مطالعه آن میتوانید در اینجا کلیک کنید.
نظر شما