خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- سمیه حسننژاد: چهارمین جمعبندی ار موضوع «جایگاه نقد در آثار علمی» به بررسی دیدگاههای پروفسور علی شکوهفر، عضو هیات علمی دانشکده مهندسی مواد دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، دکتر رضا منصوری، استاد دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف، دکتر یونس کرامتی، سردبیر فصلنامه نقد علوم محض و کاربردی، دکتر سیدمهدی سمائی، رئيس پژوهشكده علمسنجی و تحليل اطلاعات و دکتر میترا ذوالفقاری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران اختصاص دارد.
تحقیق، جان نقد است
علی شکوهفر، عضو هیات علمی دانشکده مهندسی مواد دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی، معتقد است که جامعه دانشگاهی با وجود غنای علمی در حوزه علم از جمله فنی و مهندسی، تحقیقات چندانی را در این زمینه صورت نداده است. وی با تاکید بر این مساله عنوان کرد که با وجود تحقیقات اندک، آمار تولید کتاب و به تبع آن نقد نیز چندان جدی گرفته نشده است.
استاد نمونه کشوری در گروه مهندسی مواد، گفت: «منتقد ممکن است ابزارهای لازم را برای بررسی نتایج یک پژوهش در اختیار نداشته باشد. بهعبارتی دیگر یک پژوهشگر با هدف تعمیم نتایج یک پژوهش، به بررسی آن دست میزند، اما در حین بررسی، ممکن است متوجه مشکلاتی در نتایج آن شود، اما به دلیل کمبود امکاناتی مانند آزمایشگاه، کتاب و مقاله، وارد میدان نقد نمیشود.»
شکوهفر با تاکید بر ابزار نقد، یعنی تولید علم معتقد است که اگر تولید علم از سوی دانشگاهیان در فضای پژوهش جدی دنبال شود با افزایش صاحبنظران برای نقد کتابهای علمی روبهرو خواهیم شد. به گفته وی: «کمبود محقق و مولف، از دلایل اصلی فقر نقد در حوزه علمی است.»
منتقد دشمن نویسنده نیست
رضا منصوری، استادتمام دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف، هدف نقد را رشد مکتوبات دانست و بیان کرد که انسان بعد از درک اهمیت گفتمان، به نقد توجه نشان داده است. وی منتقد را فردی میداند که به دنبال برطرف کردن ایرادات و شناسایی نقاط قوت آثار مختلف است. منصوری، نقد را یک فعالیت جمعی با مشارکت منتقد، ناشر و نویسنده معرفی کرد.
مولف کتاب «معماری علم در ایران» در تشریح یک نقد استاندارد گفت: «در کنار نویسندگانی که از متخصصان موضوع کتاب هستند، منتقد حضور دارد. منتقد در بررسی آثار، خود را جای نویسنده میگذارد و میگوید اگر من بودم طور دیگری مینوشتم.»
منصوری، با اشاره به دیدگاه یک جامعه عقبمانده فرهنگی نسبت به مقوله نقد، معتقد است که منتقد در چنین جامعهای، بهعنوان دشمن نویسنده معرفی میشود.
در جوامع غربی، نویسندگان از نقد آثارشان خوشحال میشوند
وی درباره جایگاه نقد در کشورهای پیشرفته نیز اظهار کرد: «در جوامع پیشرفته غربی، نویسندگان از نقد آثارشان خوشحال میشوند، چراکه نقد و بررسی آثار نشان از توجه جامعه و منتقدان به کتاب است. بنابراین اگر کتابی در چنین فضایی مورد توجه منتقد قرار نگیرد، به معنای بیارزشی آن است.»
این استاد دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف، درباره جایگاه نقد کتابهای علمی در ایران نیز، به 35 سال نبود جریان نقد در این حوزه اشاره کرد: «طی 35 سال گذشته که ناشران مطرحی در حوزه نشر علمی فعالیت میکنند، 20 هزار عنوان کتاب علمی تولید شده، ولی 10 نقد درباره این آثار منتشر نشده است.»
وزارت ارشاد، متولی اصلی تقویت جریان نقد
منصوری با اشاره به تالیفی نبودن آثار حوزههای علمی از جمله فنی و مهندسی طی 35 سال گذشته، بر لزوم نقد این آثار تاکید کرد. وی خود در مقام یک منتقد، درج نکردن منبع از سوی مولف را اصلیترین نقطه ضعف یک اثر تالیفی دانست.
معاون پژوهشی پیشین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، آمار پایین کتابهای تالیفی را عاملی برای بیتوجهی به نقد آنها ندانست: «از 20 هزار عنوان کتاب علمی که از 35 سال گذشته در کشور منتشر شده، اگر نگوییم یکهزار عنوان، حداقل 100 عنوان آن تالیف واقعی بوده که باید نقد میشدند.»
وی نقد کتابهای علمی را یک فعالیت تخصصی دانست که باید از سوی صاحبنظران پیگیری شود. منصوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را متولی اصلی تقویت جریان نقد آثار علمی در کشور معرفی کرد.
وجدان بیدار و مجازاتهای قانونی
یونس کرامتی، سردبیر فصلنامه نقد علوم محض و کاربردی، نقد در دو حوزه منابع علوم انسانی و علوم محض را جریانی ضعیف دانست اما در مقام مقایسه معتقد است که در حوزه علوم کاربردی و محض این جریان ضعیفتر دنبال شده است.
وی، عامل تقویتکننده جریان نقد را مخاطب معرفی کرد و گفت که با آمار پایین مخاطب، تولید نقد چندان جایگاهی نخواهد داشت. کرامتی استدلال کرد که وقتی مخاطب نقد، فقط تولیدکنندگان کتاب هستند، شاهد جبههگیری آنها خواهیم بود.
کرامتی همچنین به نبود قوانین محکم، به عنوان عاملی بازدارنده اشاره کرد: «برای تاثیرگذاری جریان نقد، وجدان بیدار جامعه و مجازاتهای قانونی باید بهعنوان اهرمهای بازدارنده عمل کنند.»
نبود قوانین استوار برای مقابله با ناراستی علمی
سردبیر فصلنامه نقد علوم محض و کاربردی، معتقد است: «در حال حاضر در عرصه مقابله با ناراستی علمی نه قوانین دانشگاهی استواری داریم و نه قوانین مدنی کافی. حتی اگر قوانین هم نباشد و یا مثل قوانین حقوق مولفین قدیمی باشند، بسیاری از امور از نظر شرع و عرف نیز ناپسند است. اما بازهم بسیاری به این جنبهها اهمیت نمیدهند، زیرا داوران یا همان کتابخوانان حرفهای، کمشمارند. »
وی ریشه نبود نقد در حوزه علوم و فنون را در ضعف تالیف دانست و از سوی دیگر برای انتشار نقدهای احتمالی نیز، نسبت به جای خالی نشریات علمی در کشور انتقاد کرد. این پژوهشگر تاریخ علم، درباره موضوع نقد کتابهای ترجمهای نیز بیان کرد که این آثار به دلیل بیتوجهی نظام آموزشی به روزآمدی منابع، چندان قابل نقد نیستند.
کرامتی معتقد است: «در واقع کسانی که شایستگی نقد و بررسی کتابی در سطوح بالا را داشته باشند، انگشتشمارند و اگر کسی در مرتبهای پایینتر باشد، نمیتواند از حد معرفی بخشها و فصلهای کتاب فراتر رود.»
لزوم وجود استاندارد برای برابرنهادهای علمی
سردبیر فصلنامه نقد علوم محض و کاربردی، بر توافق مترجمان در بکارگیری واژگان تاکید و نبود چنین توافقی را به عنوان یک نقد مطرح کرد: «مترجمان باید برای برابرنهادهای اصطلاحات علمی به اجماع برسند؛ یعنی هر مترجمی نباید در ترجمه اصطلاحات، ساز خود را بزند. یعنی باید استانداردی برای برابرنهادهای علمی وجود داشته باشد که مترجم به آن پایبند باشد و منتقد نیز اثر مترجم را بر پایه میزان پایبندی به این استاندارد بسنجد. اما آنچه در عمل اتفاق میافتد این است که در آثار مختلف و حتی در مواضع مختلف یک اثر، معانی و تعابیر متفاوتی از یک اصطلاح یا واژه خاص ارائه میشود. باید حتما در اینباره به یک توافق برسیم که دانشجو وقتی آثاری را میخواند، در هر اثر با معنی متفاوتی از یک واژه روبهرو نشود.»
منتقد باید کتابخوان باشد/ رعایت وجدان کاری و اخلاق علمی در نقد
سیدمهدی سمائی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) نیز مانند یونس کرامتی، بر نقش مخاطب در تقویت جریان نقد تاکید دارد و آمار پایین کتابخوان در مقابل آمار بالای تولید کتاب بدون توجه به نقد آنها را مسالهای قابل توجه و تحقیق دانست. وی میگوید: «برای نقد کردن دانش تخصصی، وجدان کاری و اخلاق علمی لازم است.»
این مشاور گروه واژهگزينی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، برخلاف نظر یونس کرامتی و محمدحسین صبوری معتقد است که در شناسایی علل جریان ضعیف نقد، نباید فقط نوک پیکان اتهام را به سمت عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گرفت: «درست نیست، مدام ما را تحریک کنند که به اجبار کتاب تخصصی را نقد کنیم. اینکه تقصیر را گردن وزارت ارشاد و دانشگاه و سایر نهادها بیندازیم، نیز درست نیست. حداقل نقد این است که من بخوانم و نقد کنم، سپس آنرا در جایی به چاپ برسانم، اما وقتی کتاب را نخواندم که نقد کردن معنایی ندارد.»
مولف کتاب «دستور زبان فارسی» از سوی دیگر، نقش نهادهای خصوصی را در این جریان مهم ارزیابی کرد، اما در نهایت بر این نکته تاکید کرد که منتقد برای تولید نقد باید بهطور مستمر به مطالعه بپردازد.
تولید نقد، نیازمند انگیزه است
میترا ذوالفقاری، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، همعقیده با مهدی سمائی و یونس کرامتی، بر تخصص فردی منتقد تاکید داشت و گفت: «جریان نقد، به دنبال تبلور یک اندیشه و تفکر اتفاق میافتد، بنابراین ارائه یک نقد فرآیندی زمانبر خواهد بود.» وی با اشاره به نقش دانشگاهیان در تولید و تقویت جریان نقد، معتقد است که این قشر برای تولید نقد علمی نیازمند انگیزه هستند.
این عضو کمیته آموزش از راه دور دانشگاه علوم پزشکی تهران، در مقایسه بین جایگاه نقد در کشورهای پیشرفته و ایران، بر وجود یک تفاوت عمیق اشاره کرده و دلیل آنرا نیز مدرکگرایی به جای رقابت دانست: «اگر دانشگاههای ما از وضعیت فعلی، یعنی مدرکگرایی فاصله گرفتند و رقابت را جایگزین آن کردند، میتوان به تقویت جریان نقد امیدوار بود. رقابت بین دانشگاهها موجب میشود تا متولیان به دنبال ارائه بهترین عملکرد باشند.»
متن کامل گفتوگوی خبرنگار (ایبنا) با پروفسور علی شکوهفر را اینجـــــــــا بخوانید.
متن کامل گفتوگوی خبرنگار (ایبنا) با دکتر رضا منصوری را اینجـــــــــــا بخوانید.
متن کامل گفتوگوی خبرنگار (ایبنا) با دکتر یونس کرامتی را اینجـــــــــا بخوانید.
متن کامل گفتوگوی خبرنگار (ایبنا) با دکتر سیدمهدی سمائی را اینجـــــــا بخوانید.
متن کامل گفتوگوی خبرنگار (ایبنا) با دکتر میترا ذوالفقاری را اینجـــــــــا بخوانید.
نظر شما