خسرو خورشیدی در کتاب «آن روزگاران تهران» بسیاری از بناهای قدیمی تهران را به تصویر کشیده است. انتشار چاپ سوم کتاب «آن روزگاران تهران» این هنرمند بهانهای برای گفتوگوی «ایبنا» با او شد که متن آن اکنون در پیش روی شماست.
ـــــــــــــــ
هدف شما از انتشار کتاب «آن روزگاران تهران» چه بود؟
امروزه در هر نقطهای از شهر تهران، مسابقه تخریب بناهای قدیمی و شاخص ترتیب دادهاند. متأسفانه در طول این سالها در مسیری حرکت کردهایم که جز ویرانی چیزی از ما به یادگار نمانده است. با خود فکر میکردم چرا چیزهایی که نشاندهنده نماد و شخصیت شهر هستند، به دلیل ساختوسازهای بیرویه که در اطراف آن صورت گرفته دیگر صورت اولیه خود را ندارند. از این دست بناها میتوان به «برج طغرل» اشاره کرد که نه تنها نماد تهران که یکی از بناهای جهانی محسوب میشود. هدف من از انتشار کتاب «آن روزگاران تهران» در اختیار گذاشتن یک منبع تاریخی برای مخاطبان نبود، بلکه میخواستم کتابی باشد که علاوه بر خودم همسالان من هم با دیدن تصاویر آن خاطرات زمان قدیم خود را به یاد بیاورند.
همچنین باید اشاره کنم که این کتاب مخاطب خاصی ندارد و برای همه هموطنانم نگاشته شده است. ایده انتشار کتاب «آن روزگاران تهران» سالها در ذهن من بود. در طول سالهای تدریسم «پیام فروتن» یکی از شاگردانم مرتب به من یادآوری میکرد خاطراتم را در قالب یک کتاب بنویسم و من آنها را در کنار طراحیهایم منتشر کردم. در کتاب دوم سعی میکنم مکانهایی را طراحی کنم که کمتر مورد توجه دیگران قرار گرفته است.
بهنظر شما بیتوجهی به بناهای مهم شهر تهران از چه زمانی آغاز شد؟
بیتوجهی به بناهای تاریخی شهر تهران از دهه 40 آغاز شد. این بیتوجهی باعث شده تا امروز هم بهآسانی با خبر تخریب یک بنای مهم مواجه شویم. وقتی تهران را با شهرهای تاریخی بزرگ دنیا ــ مانند رم که محل تحصیلات دانشگاهی من بوده است ــ مقایسه میکنم، افسوس میخورم که چرا از شهر من، برخلاف آن شهرها که هیچ تغییری نکردهاند، جز ویرانی باقی نمانده است.
چرا از تکنیک طراحی سیاهقلم برای به سرانجام رسیدن این کتاب استفاده کردید؟
در این کتاب با استفاده از تکنیک طراحی سیاهقلم قدیمیترین مکانهای تهران را در قالب این نوع از طراحی بازآفرینی کردم. لازم به ذکر است که از این مکانها هیچگونه عکسی وجود ندارد. همچنین من دوست داشتم که این کتاب به بهای بسیار کمتر منتشر شود اما به دلیل نوع چاپی که برای این طراحیها در نظر گرفته بودند مجبور شدم به طرف استفاده از تکنیک سیاه قلم بروم.
یعنی استفاده از طرحهای رنگی بر قیمت کتاب تأثیر میگذاشت؟
بله. اگر طرحهای این کتاب به صورت رنگی کار میشد، قیمت کتاب به نحو سرسامآوری بالا میرفت.
خیر. برای طراحی تصاویر این کتاب از هیچ منبع خاصی اعم از کتاب یا عکس، استفاده نکردم و صرفاً چیزهایی را که به خاطر داشتم، طراحی کردم.
در همه کشورهای دنیا بهویژه کشورهای اروپایی اعتقاد دارند، یک مهندس ساختمان موفق در طول عمر حرفهای خود در نهایت میتواند حدود چهارساختمان بسازد. حجم عمدهای از کار آنها معطوف به بازسازی ساختمانهای قدیمی میشود، در حالی که در ایران ساختمانهای قدیمی مدام تخریب میشوند. به نظر شما علت این موج تخریب چیست؟
کار ما این روزها فقط مقایسه کردن و افسوس خوردن است. گاهی به این موضوع میاندیشم که چگونه کشورهای اروپایی در نهایت مرزهای مشترکی که باهم دارند، شخصیت و هویت کشور خود را حفظ کرده و معماری اقلیمی را رعایت کردهاند. متأسفانه در کشور ما باوجودی که فاصله مرزی زیادی با کشورهای اروپایی دارد، خانههایی را به سبکهای مختلف اسپانیولی و باروک قدیمی، مشاهده میکنیم. وقتی در کشوری زندگی میکنیم که خود دارای معماری اصیل و قدیمی مانند معماریهای دو شهر اصفهان و یزد است و همینطور کشورهای دیگر از این معماری با احترام یاد میکنند و از آن لذت میبرند، باید بههر طریقی که شده آن را حفظ کنیم.
نام کتاب «آن روزگاران تهران» بسیار نوستالژیک است و از روزگارانی یاد میکند که الان دیگر وجود خارجی ندارند. آیا این وجه نوستالژیک برای شما پررنگتر بود یا اینکه تصمیم داشتید یک کتاب کاربردی برای معماران منتشر کنید؟
با شما مخالفم. این کتاب به هیچ وجه نوستالژیک نیست. تمام تلاش من بر این بود که در تمام صفحات کتاب، درباره بیتوجیها به شهر تهران صحبت کنم.
چرا برای طرح روی جلد از تصویر خیابان استانبول را انتخاب کردید؟
چون معمولاً مردم تهران قدیم در این خیابان بسیار رفت و آمد داشتند. درواقع مرکز اصلی شهر تهران در آن زمان خیابانهای استانبول و لالهزار بودند.
آیا کتابهای مشابه «آن روزگاران تهران» در ایران یا خارج از کشور کار شده است؟
بله. پس از چاپ این کتاب، کتابی توسط یکی از دوستانم به من معرفی شد که در آن یکی از شهرهای ایالت نیویورک را طراحی کرده بودند.
البته کشورهای اروپایی منابع تصویری و آرشیو کاملتری نسبت به ما دارند...
حتماً همینطور است، چرا که آنها این بناها را حفظ کرده و بر اساس فضا و طرح ساختمان به جا مانده طراحی خود را انجام میدهند. معمولاً طراح خاطرههای خود را از این مکانها به تصویر میکشد در حالی که در کشور ما اینگونه نیست. ما معمولاً ویرانیها را طراحی میکنیم.
یکی دیگر از ویژگیهای «آن روزگاران تهران» استفاده از متن در کنار تصویر است، درصورتیکه دیگر کتابهای با موضوع تهران قدیم صرفاً متن هستند و درواقع تصویری از آن چیزی را که تشریح میشود، در اختیار مخاطب نمیگذارند. آیا این تلفیق متن و تصویر در کتاب شما هدفی جامعهشناختی داشت؟
بله. هدف من از نگارش توضیحات در کنار طراحیها این بود که میخواستم وضعیت تهران را در آن روزگار نشان دهم و اشاره به صمیمیتی داشته باشم که در آن زمان وجود داشت، موضوعی که این روزها در تهران بسیار نایاب است.
شما معماری امروز تهران را با سالهای گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
امروزه هویت شهر تهران با این همه معماریهای زشت از دست رفته است، به طوریکه میبینیم در برخی خیابانهایی که سابقه تاریخی دارند؛ مانند «خیابان انقلاب» که یک جنگ جهانی را هم پشت سر گذاشته و دانشگاه تهران هم در آن قرار دارد، مغازههایی ساختهاند که دیگر نشانی از تهران قدیم در آن دیده نمیشود. البته این را هم باید گفت که آثاری مانند «میدان آزادی» نیز هستند که پس از گذشت سالها هنوز هم زیبا است و از آن به خوبی نگهداری میشود.
بهنظر شما آیا نگارش کتابی در موضوع مشکلاتی که شما در این گفتوگو مطرح کردید، میتواند در راستای حفظ معماری هویتمدار شهر تهران حفظ شود؟
بهیقین تاثیر دارد. ما معماران برجسته جهانی داریم که متاسفانه تاکنون به آنها اهمیت ندادهایم. باید باب همکاری با این معماران از سوی نهادهای مسئول، باز شده و اینها برای بهبود اوضاع شهرتهران دست به تحقیق و پژوهش و نگارش کتاب بزنند.
طراحی تصاویر کتاب بیشتر وقت شما را گرفت یا نوشتن متنهای آن؟ در انتخاب محتویات این کتاب چقدر سهیم بودید؟
هیچکدام، چراکه من هر دو را با عشق مینوشتم و طراحی میکردم. در سال 1388 اولین طرح خود را اجرا کردم. متأسفانه به دلیل بیماری برادرم وقفهای در کار ایجاد و باعث شد طراحیهای این کتاب در حدود سه سال زمان ببرد. این طراحیها به کمک طراح جلد انتشارات کتابسرا صورت گرفت و من هم تا حدی در انتخاب طرحهای آن سهیم بودم.
در این کتاب تفکیک موضوعی هم بر اساس مکانهای مختلف صورت گرفته است. چرا این تفکیک را بر اساس مقطع زمانی انجام ندادهاید؟
من خاطرات زیادی از سالهای اواخر دهه 10 دارم که در این کتاب کمتر به آنها پرداختم. تمام سعی من بر این بود تا مهمترین مکانهای تا پایان دهه 40 را طراحی کنم و تفکیک موضوعی بیشتر بر اساس این مکانها صورت گرفته است. همچنین تصمیم نداشتم به بازگویی این مسائل بپردازم که در دهه 20 خیابانها و در دهه 40 سینماها به وجود آمدند. تلاش کردم بیشتر مکانهایی را که قدمت دارند، انتخاب کنم.
حضور عنصر انسانی در همه طرحها برخلاف تصاویر مشابه بهصورت ثابت دیده میشود. آیا این موضوع دلیل خاصی دارد؟
بله. هدف از این تاکید بر عنصر انسانی این بود که بیننده طرح خودش را جزئی از تصویر بداند. همچنین برای اینکه در طراحیها نوعی از زندگی نیز جریان داشته باشد، به سمت استفاده از این عناصر انسانی رفتم. به نظر من حذف انسان از اینگونه طرحها میتواند نشان دهنده ضعف کار طراح باشد.
آیا نمایشگاهی هم از تصاویر این کتاب برپا کردهاید؟
بله. 12 تصویر از چند سینما، محله و کافه از مجموعه طرحهای این کتاب در موزه هنرهای پاریس به نمایش گذاشته شد. قرار است در 10 دسامبر نیز نمایشگاهی در ایتالیا برپا شود.
و کلام پایانی شما...
آرزو دارم کتابی درباره موضوع «چگونه ابنیههای خودمان را بازسازی کنیم» بنویسم، اما متاسفانه به دلیل گرفتاریهای بسیار، زمانی برای انجام این کار ندارم.
نظر شما