ـ چرا نگاه شما به حركت امام حسين (ع) نگاهي فرازماني و فرامكاني است؟
پاسخ میدهد: امام حسین (ع) دیدگاهها را ویرایش میکند؛ «حج» را نیمهتمام رها میسازد و اولویتها را تغییر میدهد. او به ما ميگويد كه باید به ریشهها برگردیم و به فکر شاخهها نباشیم. در خطبه دوم نهجالبلاغه ميخوانيم كه حضرت علی (ع) وقتی وضعیت جامعه جاهلیت قبل از بعثت را مطرح میکند، میگوید كه خانه خدا تبدیل شده بود به خانه بتها. جامعهای که نمیداند باید چه بگوید یک جامعه جاهلی است و امام حسین قصد داشت تا جامعه جاهلیت به سوی دانایی تغییر جهت بدهد. جامعه دانا، به مسائل و لایههای درونی و پنهانی میپردازد. در شرايطي از خود ميپرسد كه آیا حج، همین الان لازم است یا نه؟ آیا الان باید تفسیر قرآن کرد یا نه؟ باید مطابق کدام نیاز ضروری جامعه حرکت و عمل کرد؟ اتمام حرفها و کلیدواژههای امام حسین (ع) در روز عاشورا درباره مرگ و زندگی، حق و باطل، ظلم و عدل و عزت و ذلت است.
ـ چگونه ميتوان پيام عاشورا را انتشار داد؟
ما میتوانیم با عاشورا برخورد مظلومنمایانه کنیم یا این که آن را به عنوان یک رویکرد قاطع و مسئولیتپذیر ببینیم. مورد دوم باید موضوع باشد. اين همان انتظاری است که منفی نیست و مرثيهخوانی را اصل نمیکند. ما بايد بر اساس کارگاه عملیاتی عاشورا حرکت كنيم، به طوری که بتوانيم در سطح جهانی به نیازهای جهانی پاسخگو باشیم و انسان را در جایگاهی که مورد نظر قرآن است بنشانیم. مشکل این است که در محفل، منبر و كتابي به نام امام حسین (ع)، روایات و مطالب درست و غلط به صورت کشکولی و درهم مطرح شوند. عمدهترین وظیفه ما جداسازی روایات و مطالب درست از غلط است. ما به یک آسیبشناسی و جامعهشناسی بیطرفانه احتیاج داریم؛ به یک پژوهش و تحقیق صحیح در این زمینه.
درباره چگونگي آن هم توضيح دهید.
ما نیازمند گزارشگری صادقانه، آگاهانه و تحلیلگری سیستمي هستیم. اما متاسفانه در مورد این موضوع روشی نداریم. منابع ما با موضوع عاشورا روشمند برخورد نميكنند و بخشی از آنها به عاشورا به چشم یک اتفاق سیاسی مينگرند. موضوع تحريفات عاشورا هم جاي خود را دارد. اين را بايد بدانيم كه تحریف عاشورا از روز عاشورا آغاز شد؛ چرا که یک طرف یزید است و یک طرف حسین(ع) و اصلاً به نفع پایگاه یزید نیست که خبرهای دقیق حسین و روز عاشورا به نقاط دیگر صادر شود.
نظرتان درباره سرودههاي محتشم كاشاني چیست؟
ـ اشعار محتشم مرثيهخوانی هستند و فرافکنی و شاعر در اغلب آنها مسئولیت نظام منحط اجتماعی را به گردن چرخ فلک میاندازد؛ مثل:
ـ ای چرخ غافلی که چه بیداد کردهای.
چه خوب است براي یک بار هم که شده محتوای این اشعار نقد شوند.
مشروح گفتوگو با ابوالقاسم حسينجاني را میتوانید در اینجا بخوانید.
نظر شما