سحر ترهنده در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اظهار کرد: با توجه به آثار فراوانی که در حوزه کودک ونوجوان در کشورمان تولید میشود، تعداد محدودی از آنها به زبانهای دیگر ترجمه و منتشر میشوند و این امر در حوزه نوجوان بیشتر ملموس است و جز تعداد انگشتشماری از آثار نویسندگان، مابقی نویسندگان خوب ما در حوزه کودک و نوجوان شناخته شده نیستند.
این تصویرگر ادبيات کودک ادامه داد: البته این مشکل در حوزه تصویرگری تا حدودی کمتر است و با تمام ضعفهایی که در داخل کشور به تصویرگری وارد میشود اما به نسبت، در سطح جهانی بیشتر شناخته شده هستیم و از جایگاه مناسبی در این حوزه برخورداریم.
وی تصریح کرد: بطورکلی مهمترین عاملی که سبب ناشناخته ماندن نویسندگان و ترجمه نشدن آثار ما به سایر زبانها شده است، رعایت نکردن حق کپیرایت است؛ ناشران توقع دارند وقتی در نمایشگاههای بینالمللی شرکت میکنند، به راحتی حق رایت کتابهایشان را بفروشند، درحالی که اولا این یک پروسه طولانی مدت است و باید ماهها قبل از شروع نمایشگاه برای این کار اقدام شود و تحقیقهای لازم روی روش کار، نوع کار و ژانر مورد علاقه ناشران موردنظر انجام شود. از سوی دیگر رایزنیهای لازم هم باید صورت پذیرد و در نمایشگاه فقط مراحل پایانی رایزنی و عقد قرارداد انجام شود نه اینکه انتظار داشته باشیم ناشران سایر کشورها در نمایشگاه با خواندن یک خلاصه یا دیدن اثر، درهمان لحظه قرارداد ببندند و حق رایت آثار را خریداری کنند.
ترهنده گفت: ازطرفی باید توجه داشت که ما نمیتوانیم حقوق دیگران را ضایع کنیم و انتظار داشته باشیم آنها حقوق ما را رعایت کنند، لذا وقتی ما بسیاری از آثار خارجی را بدون رعایت قوانین کپی رایت و بیاجازه ناشر اصلی ترجمه و منتشر میکنیم، سبب میشود بسیاری از ناشران خارجی از این مورد ناراحت شوند و در نمایشگاهها با اکراه با ما روبهرو شوند و انتظار زیادی است که ما از آنها بخواهیم حق رایت کتابهای ما را خریداری کنند.
وی افزود: وقتی میشنویم ترجمه آثار ایرانی در فلان نمایشگاه بینالمللی با اقبال روبهرو شده است؛ من فکر میکنم بیشتر مربوط به فروش حق کپی رایت و مربوط به حوزه بزرگسال باشد، زیرا معمولا ناشران در نمایشگاههای بینالمللی فقط در دو روز آخر نمایشگاه اجازه فروش کتاب دارند. ازطرفی بیشتر ناشران در این روزها کتابها را رایگان اهدا میکنند و ناشران کمی هستند که کتاب میفروشند.
ترهنده اظهار کرد: واقعیت این است که ادبیات ما مخصوصا در حوزه کودک و نوجوان در سطح جهان شناخته شده نیست؛ وقتی میگویند حق رایت کتابی به فروش رفته است باید دید که این قرارداد با چه تیراژی منعقد شده است؟ آیا با تیراژ 500 بوده یا 5000 نسخه؟ و آیا اصلا این کتابها در آن کشور توزیع شده است یا نه؟ و اگر توزیع شده چند نسخه از این کتابها به فروش رفته است و میزان استقبال مردم چگونه بوده است؟ اینها اطلاعاتی است که ما نداریم و نمیدانیم.
وی یادآوری کرد: البته نویسندگان ما در داخل کشور هم شناخته شده نیستند و ارتباطی بین مخاطبان و پدیدآورندگان آثار وجود ندارد. این مساله در کشور ما برمیگردد به سیستم نشر موجود در کشور. در یک سیستم متعادل افرادی با عنوان ادیتور متن و ادیتور تصویر وجود دارند که متن و تصویر در اختیارشان قرار میگیرد، همچنین مدیر هنری، طراح و گرافیست برجستهای نیز در سیستم حضور دارد. این افراد ارتباط درستی بین نویسنده و تصویرگر آثار برقرار میکنند. ادیتورها به خوبی مخاطبان خود را میشناسند و معمولا بسیاری از ناشران، ادیتورشان در بخشهای مختلف متفاوت است، مثلا ادیتور خردسال با ادیتور کودک یا ادیتور نوجوان فرق میکند.
ترهنده افزود: وقتی کتاب منتشر شد وارد دو سیستم بزرگ میشود؛ یکی از این سیستمها، سیستم آموزش و پرورش و کتابخانههای مدارس است و سیستم دیگر کتابخانههای عمومی . مدیران مدارس از نویسندگان دعوت میکنند تا در مدارس حضور یابند و داستانهایشان را برای بچهها بخوانند و با آنها در این باره صحبت کنند. این امر هم قبل از چاپ اتفاق میافتد و هم بعد از چاپ. همچنین کتابخانههای عمومی بسیار فعالند، مخصوصا بخش کودک و نوجوان اما در کشور ما این مسایل وجود ندارد و ارتباطی بین مخاطبان و پدیدآورندگان نیست. اگر هم مدرسه ای بخواهد نویسندهای را دعوت کند آنقدر باید مراحل اداری و نامهنگاری انجام دهد و شرایط دشواری فراهم کند که عملا امکان حضور نویسنده در مدرسه بسیار سخت میشود، لذا برقراری ارتباط زنده مخاطب با پدیدآورنده امکان پذیر نیست و دغدغهای هم در این خصوص وجود ندارد که امکان و فضای لازم ایجاد شود.
ترهنده گفت: در سیستمهای آموزشی مانند سیستمهای دانشگاهی موجود، نویسندگان کتاب کودک خیلی جدی گرفته نمیشوند و سیستم آموزشی درستی وجود ندارد. استادان هرکدام سلیقه، علاقه و دغدغههای مختلفی دارند و بر اساس نظرات شخصی که دارند دانشجویان را آموزش و تعلیم میدهند. مثلا در بخش تصویرگری به دانشجویان آموزش داده نمیشود که تصویرگری انواع مختلفی دارد و محدود به کتاب کودک نمیشود و به همین دلیل اکثر دانشجویان تصویرگری، کتاب کودک را بسیار ساده و آسان میدانند لذا همه فارغالتحصیلان این رشته حداقل یکبار تصویرگری کتاب کودک را تجربه کردهاند، درحالیکه ممکن است اطلاعات چندانی از تصویرگری تخصصی کتاب کودک نداشته باشند.
سحر ترهنده در سال 1356 متولد شد. وی دارای مدرک كارشناسي ارشد مولتی مدیا و گرافيك از دانشگاه ساندرلند انگلستان است. با توجه به مقاله های بی شماری که از ترهنده به چاپ رسیده، وي بیشتر به عنوان فعال در عرصه ادبيات کودک و تصويرگر كتاب كودك شناخته می شود. وی یکی از اعضاي هيئت داوران جايزه هانسكريستين اندرسن در سال 2012 میلادی بود تا در کنار 9 داور از کشورهای روسیه، آمریکا، فرانسه، اتریش، ترکیه، سوئد، یونان، آرژانتین و برزیل نامزدهای این جایزه معتبرجهانی را بررسی و داوری کند. وی اکنون عضو هیئت مدیره شورای کتاب کودک است.
چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۷:۲۰
نظر شما